- صبح که میخواهم از خانه خارج شوم مادرم همه چیز را چک میکند: «سرکه برداشتی؟ ماسک نمیخوای؟ کدوم کفش رو میپوشی؟!» ماندهام آخر این چه نصیحتهای دم آخری است؟ یک کلام نمیگوید نرو! یک کلام نمیگوید نزدیک نشو! حتی نمیگوید مواظب خودت باش! بعد به ذهنم میرسد این همان زنی است که هشت سال تمام مردش را روانه میدان جنگ میکرده؛ هربار شاید بدون امیدی به بازگشت. این مادران را نمیتوان از مرگ عزیزان ترساند. این نسل با مرگ زندگی کردهاند و زندگی را جز دوش به دوش مرگ درک نکردهاند.
- به یاد مناظره میرحسین با کروبی میافتم. جایی کروبی چیزی گفت بدین مضمون که دشواریهای بسیاری بر سر راه است آقای موسوی. آیا خود را آماده کردهاید؟ مهندس لبخندی زد و حرفی زد بدین مضمون: من هشت سال نخست وزیر جنگ بودم. من از بحران و فشار نمیترسم. یادم میآید از همان زمان دلم قرص شد. رهبر ما نیز همچون تمامی دیگر مردان این سرزمین، مرد جنگ بوده است و انقلاب. مرد بحران بوده است و پایداری. این مردان را نمیتوان از تهدیدی ترساند.
- یکی از تصاویر من از کودکی گذشته در جنگ سرودی بود که در برنامههای کودک تکرار میشد و ورد زبان ما شده بود در کوچه و خیابان:
- به یاد مناظره میرحسین با کروبی میافتم. جایی کروبی چیزی گفت بدین مضمون که دشواریهای بسیاری بر سر راه است آقای موسوی. آیا خود را آماده کردهاید؟ مهندس لبخندی زد و حرفی زد بدین مضمون: من هشت سال نخست وزیر جنگ بودم. من از بحران و فشار نمیترسم. یادم میآید از همان زمان دلم قرص شد. رهبر ما نیز همچون تمامی دیگر مردان این سرزمین، مرد جنگ بوده است و انقلاب. مرد بحران بوده است و پایداری. این مردان را نمیتوان از تهدیدی ترساند.
- یکی از تصاویر من از کودکی گذشته در جنگ سرودی بود که در برنامههای کودک تکرار میشد و ورد زبان ما شده بود در کوچه و خیابان:
ما بچههای ایران، جنگیم تا رهایی
ترسی به دل نداریم از رنج و بیغذایی
فریادمان بلند است نهضت ادامه دارد
حتی اگرشب و روز بر ما گلوله بارد
ترسی به دل نداریم از رنج و بیغذایی
فریادمان بلند است نهضت ادامه دارد
حتی اگرشب و روز بر ما گلوله بارد
با خودم فکر میکنم نسل ما را با سرود بزرگ کردند و شعار। با انزجار از استبداد. با رویای رهایی و آزادگی. با مقاومت و ایستادگی. با «خون بر شمشیر پیروز است» . نسل ما امروز آنچه را که یک عمر با آن بزرگ شده به کار گرفته است. ما پرورده این آموزشگاهیم و دیگر زمان آزمونمان رسیده است. ما را از این آزمون ترسی نیست. ما رو سپید خواهیم شد.
- زمان راهپیمایی یک اسفند فرا رسیده است। خیابانها وضعیتی مشابه روز 25 بهمن دارند. آنچه من تاکنون دیدهام تنها نیروهای انتظامی هستند که به صورت نه چندان فشردهای در سطح شهر پراکنده شده اند. دست کم در خیابان ولیعصر حدفاصل میدان ونک تا میدان ولیعصر تراکم نیروها بالا نیست. احتمالا باز هم تمرکز خود را بر روی میادین اصلی قرار داده اند. با این حال سردرگمی آشکاری در میان جمعیت به چشم میخورد که دقیقا نمیدانند باید کجا به یکدیگر بپیوندند و حرکت اولیه را از کجا آغاز کنند. در سوی دیگر تا آنجا که من دیدم، علی رغم تمامی تردیدهای این چند روز شمار اطرافیانی که قصد شرکت در راهپیمایی امروز را دارند نه تنها نسبت به 25 بهمن کمتر نشده که حتی بیشتر هم شده است. خلاصهاتاینکه دیگر جای درنگ نیست. وقت عمل است و من امروز با این زمزمه به خیابان خواهم رفت:
دلم از مرگ بیزار است
که مرگ اهرمن خو آدمی خوار است
ولی آن دم که صبح زندگی تار است
و بین نیک و بد هنگام پیکار است
فرو رفتن به کام مرگ شیرین است
همان شایسته آزادگی این است
که مرگ اهرمن خو آدمی خوار است
ولی آن دم که صبح زندگی تار است
و بین نیک و بد هنگام پیکار است
فرو رفتن به کام مرگ شیرین است
همان شایسته آزادگی این است
کروبی را دریابید .
پاسخحذفhttp://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=131&catid=53
مرگ بر دیکتاتور
باید به این احمقها ثابت کنیم که حتی با ادعای اعدام موسوی و کروبی شجاع ما نه تنها دلسرد نمی شویم بلکه تازه میفهمیم که آن افرادی که پشتشان ایستاده بودیم حقیقت را می گویند و الان که ایشان زندانی هسنند بهترین فرصت است تا ما خودمان با رقم زدن حماسه هایی چون یکم اسفند بدون نیاز به فراخان رهبرانمان توی دهان زورگویان میزنیم .
پاسخحذف