شهروند سبز: «برای مبارزهطلبی موفق علیه دیکتاتوری، ضروری است که مردم اندیشه عدم همکاری را کاملا درک کنند. همانگونه که در داستان ارباب میمونها (اینجا+) تشریح شد، ایده اصلی ساده است: اگر تعداد کافی از زیردستان با وجود سرکوبها به مدت کافی از ادامه همکاری با دیکتاتور سر باز زنند، سیستم ستمگر ضعیف شده، در نهایت فرو خواهد پاشید.
مردمی که تحت دیکتاتوری زندگی میکنند احتمالا پیش از این هم از منابع مختلف با این مفهوم آشنا بودهاند. با اینحال نیروهای دموکراتیک باید تعمدا و از روی فكر، اندیشه عدم همکاری را فراگیر کنند. داستان «ارباب میمونها» یا داستانی مشابه، میتواند در تمامی جامعه پخش و منتشر شود. اینچنین داستانی به آسانی قابل درک است. یک بار که مفهوم کلی عدم همکاری درک شد، مردم قادر خواهند بود تا ارتباط آن با فراخوانهای آتی برای عدم همکاری با دیکتاتور را متوجه شوند. آنها همچنین قادر خواهند بود تا در موقعیتهای جدید، هزاران گونه مختلف از روشهای عدم همکاری را ابداع کنند.
با وجود مشکلات و خطرات موجود در تلاش برای پخش اندیشهها، اخبار و آموزشهای مقاومت تحت حکومت دیکتاتوری، دموکراتها بارها ثابت کردهاند که انجام این اعمال ممکن است. حتی در حکومت آلمان نازی و شوروی کمونیستی برای مقاومت کنندگان این امکان وجود داشت که با استفاده از انتشار روزنامههای غیرقانونی، جزوهها، کتابها و در سالهای اخیر توسط نوارهای صوتی و تصویری، نه فقط بین افراد مستقل که حتی برای مخاطبین وسیع و عام نیز ارتباط برقرار کنند.
با کمک برنامه استراتژیک از پیش آماده شده، راهنماهای کلی مقاومت میتوانند آماده و منتشر شوند. این راهنماها به مردم نشان خواهند داد که در چه مسائلی و تحت چه شرایطی باید مقاومت کنند و از همکاری خودداری نمایند و این كارها را چگونه باید انجام دهند. حالا، حتی اگر ارتباط مردم با رهبری نیروهای دموکرات قطع شود، و دستورات بخصوصی صادر نشوند یا مردم امکان دریافت آنها را نداشته باشند، مردم خواهند دانست که چگونه باید در مسائل مهم واکنش نشان دهند. این راهنماها همچنین میتوانند به عنوان آزمونی برای تعیین اعتبار «دستورات مقاومت» دروغینی که توسط پلیس سیاسی به منظور تحریک مردم به اقدامات بدنام کننده پخش می شوند، عمل کنند».
همه مردم تحلیلگرانی خبره در مسائل مختلف اقتصادی و سیاسی نیستند و نباید هم چنین انتظاری از همه داشته باشیم. اما ما به همکاری همین مردم نیاز داریم بنابراین به جاست که درست مثل زمان انتخابات مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی را به زبانی ساده به میان مردم ببریم. (نمودارهای ساده مقایسهای یادتان هست؟ تراکتهای کوچک چطور؟) اما مهمتر از این فکر میکنم جای راهنماهای کلی مقاومت بسیار خالی است. راهنماهایی که به شکلی کاملا ساده و کاربردی طراحی شده باشند و قابل استفاده توسط هر قشری از مردم با هر میزان آگاهی سیاسی باشند. راهنماهای کاربردی که به بازداشت شدگان شیوههای برخورد در زندان و با بازجویان را آموزش میدادند میتوانند الگوهای خوبی باشند. چرا دست به تهیه این راهنماها و پخششان در جامعه نمیزنیم؟
پینوشت:
مجموعه یادداشت «چه باید کرد»؟ را «شهروند سبز» بر پایه آموزههای کتاب «از دیکتاتوری تا دموکراسی» تهیه کرده است. (عبارات داخل گیومه نقل قولهای مستقیم از متن کتاب هستند) شما نیز میتوانید علاوه بر ارسال یادداشتهای پراکنده، ستون ثابت خود را در «مجمع دیوانگان» تعریف و راهاندازی کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر