هفته گذشته و به ویژه روز چهارشنبه، 16 شهریورماه، حرکتی وبلاگی در گرامیداشت سالروز وبلاگستان فارسی شکل گرفت. نفس حرکت تنها میتوانست از جهت گستردگی با دیگر حرکتهای وبلاگی تفاوت داشته باشد، با این حال برای نخستین بار اکثر قریب به اتفاق وبلاگنویسانی که در این روز مطلب نوشتند، با قرار دادن یک «لوگو»ی خاص نوعی دستمایه مشترک را به نمایش گذاشتند. حتی وبلاگهایی نظیر همین «مجمع دیوانگان» هم که چنین امکانی نداشت، دست کم با لینک دادن به «وبگاه رسمی روز وبلاگستان فارسی» میخواند همراهی خود را به نمایش گذاشت. ظاهر امر انسجامی کمنظیر در وبلاگستان فارسی بود، اما گویا همه ماجرا به همین سادگی نیست!
«وبگاه رسمی روز وبلاگستان فارسی» یعنی چه؟ این پرسشی است که گویا هیچ یک از وبلاگنویسان طی هفته گذشته از خود نپرسیدند. یا شاید دیگران هم به مانند من مزیت شکل گیری یک شیرازه مشترک را بر تردیدهای بدبینانه نسبت به پشت پرده چنین حرکتی ترجیح دادند. هرچه بود جشن و شادی بود و اعتماد به حسن نیست. با این حال «وبلاگ رسمی روز وبلاگستان فارسی» در همان فراخوان نخستین خود رد پایی بر جای گذاشته بود که اگر کسی کنجاوی میکرد به نشانههای نگرانکنندهای میرسید.
در یادداشت فراخوان این وبگاه، در کنار پیشنهاداتی که برای بزرگداشت روز وبلاگستان فارسی مطرح شده، دوبار از «پایگاه اطلاعرسانی جشنوارههای فضای مجازی» نام برده شده. پایگاهی که در بخش معرفی خودش مینویسد: «توسط پرشینبلاگ راهاندازی» شده است و در بخش حامیان خود «سازمان ملی جوانان» را معرفی میکند. (اینجا+) ناگفته پیداست که قرار نیست کسی از مدیران «پرشینبلاگ» گلایه کند که چرا برای گسترش سرویسدهنده خود تدارک دیدهاند و جشنواره و جایزه به راه میاندازند، همه این اقدامات قابل تقدیر هم هستند، مسئله زمانی برای من مشکلدار میشود که گروهی تلاش کنند برچسب «وبلاگستان فارسی» را به یک سرویسدهنده وطنی تقلیل دهند.
من روز پنجشنبه در نشستی که «وبگاه رسمی روز وبلاگستان فارسی» آن را تبلیغ کرده بود حاضر شدم. برنامه هرچه بود، برنامه روز وبلاگستان فارسی نبود. اساسا در این برنامه هویت وبلاگنویسان فیلتر شده به رسمیت شناخته نمیشد. همه چیز دست به دست هم داده بود تا به صورت مداوم مزایای وبلاگنویسی بدون فیلترینگ را به مخاطبان یادآوری کنند و بدون هیچ گونه اشارهای به این حقیقت که فیلترینگ گسترده «بلاگر» و «وورد پرس» حتی با قانون نصفه و نیمه «مصادیق محتوای مجرمانه» هم سازگاری ندارد، از ظرفیتهای بالای درآمدزایی با وبلاگنویسی بیفیلتر سخن بگویند.
و اما حرف آخر: طبیعی است که مدیران پرشینبلاگ بتوانند با شهرداری تهران هماهنگ کنند و فرهنگسرای رسانه را برای برگزرای یک برنامه تبلیغاتی اجاره کنند (یا امانت بگیرند) و از میهمانانشان هم یک پذیرایی مختصری به عمل بیاورند. اما پرسش من این است که گردانندگان «وبگاه رسمی روز وبلاگستان فارسی» با چه نیت و انگیزهای برای این برنامه تبلیغ کردند؟ آیا تمامی آنانی که با قرار دادن لوگوی این روز و یا لینک دادن به این وبگاه به نوعی در این تبلیغ غیرمستقیم شریک شدند از نفس کار رضایت داشتند؟ آیا اساسا کسی به آنها خبر داده بود که با این کار قرار است بازارگرمکن بنگاه پرشینبلاگ شوند؟ چطور روز وبلاگستان فارسی باید به محل تبلیغات برای چشنوارههایی بدل شود که «سازمان ملی جوانان» راه میاندازد و برگزیدگانش در استانداردهای فیلتر نشده خلاصه میشود؟ آیا این گامی به سوی نقض استقلال وبلاگستان فارسی نیست؟ اینها پرسشهایی است که من امیدوارم متولیان این وبگاه به آن پاسخ دهند و به شخصه تا زمانی که نسبت به این ابهامات شفافسازی نشود از پیگیری موضوع دست بر نخواهم داشت.
پی نوشت:
پاسخی به این مطلب را از اینجا+ بخوانید.
پی نوشت:
پاسخی به این مطلب را از اینجا+ بخوانید.
سلام :)
پاسخحذفاز اینکه سو تفاهم پیشآمده را صادقانه مطرح کردید سپاسگزارم.
پاسخ شما را طی پستی در بلاگنوشت، منتشر کردهام:
http://blognevesht.com/1390/06/%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d8%a8%d9%84%d8%a7%da%af%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%aa%d8%b9%d9%84%d9%82-%d8%a8%d9%87-%d9%87%d9%85%d9%87-%d9%88%d8%a8%d9%84%d8%a7%da%af%d9%87%d8%a7%d8%b3%d8%aa/
نوشته خیلی خوب و انتقاد به جایی بود به نظر من
پاسخحذف