30 سال پیش
شعلههای نفرت ایرانیان نسبت به ربع قرن دخالت استعماری آمریکاییها سرانجام زبان کشید و نتیجه بالا رفتن از دیوار سفارتخانهای بود که لانه جاسوسی نام گرفت تا پردهای بر مصونیت توافقیاش کشیده شود. انتشار تصاویر تحقیرآمیز دیپلماتهای چشم و دست بسته آمریکایی برای ایرانیان نه تنها التیامبخش که حتی غرورآفرین بود. گروهی از سیاستمداران قدیمی با حرکت جوانان خط امام مخالف بودند و کار به استعفای دولت رسید، اما تصور عمومی این بود که آمریکاییها مقهور قدرت انقلاب ایران شدهاند. شاید بجز معدود ایرانیان مقیم آمریکا هیچ کس احساس واقعی آنان را نفهمید.
14 سال پیش
پیشروی نیروهای طالبان سرانجام به سقوط «مزارشریف» انجامید. کنسولگری ایران بلافاصل اشغال شد و نتیجه کار قتل عام دیپلماتهای ایرانی بود. (اینجا+) اگر حرکت جوانان خط امام تنها نشانگر شجاعت و شهامتی به حساب آید که «قدرت پوشالی آمریکا» را به مضحکه گرفت، آنگاه باید با همین معیار نیروهای طالبان را به مراتب شجاعتر و با شهامتتر قلمداد میکردیم که همسایه قدرتمند خود را نادیده گرفته بودند، اما در میان ایرانیان حتی یک تن هم نبود که چنین بیندیشد. این بار همه با هم موافق بودند: «این توحش محض است».
دیروز
نیروهای امنیتی اسراییل کاروان صلحآمیز کمک به غزه را مورد حمله قرار دادند و نتیجه کار فاجعهآمیز بود. دولت ترکیه همگام با افکار عمومی کشور دست به اعتراض میزند و خواستار محکومیت این جنایت و عذرخواهی اسرییل میشود. مطالبات برآورده نمیشوند و سفیر اسراییل از ترکیه اخراج میشود. (اینجا+) هیچ کس از هیچ دیواری بالا نمیرود و هیچ چیز جان و یا آبروی دیپلماتهای غیرنظامی را تهدید نمیکند.
امروز
درگیریهای مرزی اسراییل و مصر بار دیگر از میان مصریان قربانی میگیرد. جرقه به انبار باروت میافتد. شهروندان خشمگین به سفارت اسراییل یورش میبرند. سه نفر کشته میشوند تا در نهایت یک عده از دیوار بالا بروند و سفارت را تخریب کنند. (اینجا+)
تاریخ همه جا به یک شکل تکرار نمیشود
تفاوت آنها که از دیوار سفارت بالا میروند با آنان که سفیر را از در بیرون میکنند در تضادهای سیاسی و یا حقانیت احتمالی یکی از طرفین خلاصه نمیشود. انسان درها را برای ورود و خروج اختراع کرده است و سفارتخانهها را برای گفت و گو.
شعلههای نفرت ایرانیان نسبت به ربع قرن دخالت استعماری آمریکاییها سرانجام زبان کشید و نتیجه بالا رفتن از دیوار سفارتخانهای بود که لانه جاسوسی نام گرفت تا پردهای بر مصونیت توافقیاش کشیده شود. انتشار تصاویر تحقیرآمیز دیپلماتهای چشم و دست بسته آمریکایی برای ایرانیان نه تنها التیامبخش که حتی غرورآفرین بود. گروهی از سیاستمداران قدیمی با حرکت جوانان خط امام مخالف بودند و کار به استعفای دولت رسید، اما تصور عمومی این بود که آمریکاییها مقهور قدرت انقلاب ایران شدهاند. شاید بجز معدود ایرانیان مقیم آمریکا هیچ کس احساس واقعی آنان را نفهمید.
14 سال پیش
پیشروی نیروهای طالبان سرانجام به سقوط «مزارشریف» انجامید. کنسولگری ایران بلافاصل اشغال شد و نتیجه کار قتل عام دیپلماتهای ایرانی بود. (اینجا+) اگر حرکت جوانان خط امام تنها نشانگر شجاعت و شهامتی به حساب آید که «قدرت پوشالی آمریکا» را به مضحکه گرفت، آنگاه باید با همین معیار نیروهای طالبان را به مراتب شجاعتر و با شهامتتر قلمداد میکردیم که همسایه قدرتمند خود را نادیده گرفته بودند، اما در میان ایرانیان حتی یک تن هم نبود که چنین بیندیشد. این بار همه با هم موافق بودند: «این توحش محض است».
دیروز
نیروهای امنیتی اسراییل کاروان صلحآمیز کمک به غزه را مورد حمله قرار دادند و نتیجه کار فاجعهآمیز بود. دولت ترکیه همگام با افکار عمومی کشور دست به اعتراض میزند و خواستار محکومیت این جنایت و عذرخواهی اسرییل میشود. مطالبات برآورده نمیشوند و سفیر اسراییل از ترکیه اخراج میشود. (اینجا+) هیچ کس از هیچ دیواری بالا نمیرود و هیچ چیز جان و یا آبروی دیپلماتهای غیرنظامی را تهدید نمیکند.
امروز
درگیریهای مرزی اسراییل و مصر بار دیگر از میان مصریان قربانی میگیرد. جرقه به انبار باروت میافتد. شهروندان خشمگین به سفارت اسراییل یورش میبرند. سه نفر کشته میشوند تا در نهایت یک عده از دیوار بالا بروند و سفارت را تخریب کنند. (اینجا+)
تاریخ همه جا به یک شکل تکرار نمیشود
تفاوت آنها که از دیوار سفارت بالا میروند با آنان که سفیر را از در بیرون میکنند در تضادهای سیاسی و یا حقانیت احتمالی یکی از طرفین خلاصه نمیشود. انسان درها را برای ورود و خروج اختراع کرده است و سفارتخانهها را برای گفت و گو.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر