سر میاد زمستون: 1) با آنکه کارآمدترین شیوۀ ایمنسازی در برابر بیماریها واكسیناسیون است اما هیچ واكسنی كاملا بیضرر، بدون عوارض جانبی و صددرصد مؤثر نیست. هدف در واكسیناسیون مناسب، رسیدن به حداكثر پیشگیری با حداقل عارضه جانبی است. بدین منظور گاهی لازم است عمل تلقیح واکسن در فواصل زمانی معین تکرار شود. در این صورت هر کدام از این دفعات تکرار عمل تلقیح واکسن را «یادآور» مینامند. دستیابی به اهداف برنامۀ ایمن سازی (مصونیت) در برابر هر بیماری، در گرو پیروی از «جدول زمانی» واکسیناسیون (شامل زمان نخستین تلقیح و نیز زمانهای تلقیح یادآورهای بعدی) است. (اینجا)
2) استفاده رهبر نظام از واژگان پزشکی مربوط به واکسیناسیون در توجیه عملکردش در جریان کودتای انتخاباتی به اندازه کافی مشهور هست. او در جریان سفر سال 89اش به شهر قم گفته بود: «فتنه سال 88 كشور را واكسینه كرد؛ مردم را بر ضد میكروبهاى سیاسى و اجتماعىاى كه میتواند اثر بگذارد، مجهز كرد.» (اینجا) البته او پیشتر و در جریان خطبههای نماز جمعۀ مشهور 29 خرداد 88 هم گفته بود که در پی ایجاد «مصونیت انتخاباتی» است: «بنده زیر بار بدعتهاى غیرقانونى نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهاى قانونى شكسته شد، در آینده هیچ انتخاباتى دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتى بعضى برندهاند، بعضى برنده نیستند؛ هیچ انتخاباتى دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد كرد.» (اینجا)
3) رهبر نظام پس از انداختن رأی اش به صندوق در 22 خرداد 88 در سخنانی که برای فهم معنای دقیق اش تنها چند ساعتی وقت لازم بود، گفته بود: «انشاءالله از سوی پروردگار عالم مقدر باشد كه بهترین و شایستهترین فرد، برای مدت چهار سال به ریاست قوه اجرائیه منصوب بشود. مطمئناً وقتی مردم با ایمان و شور و شوق در صحنه هستند، خدای متعال هم تفضل خواهد كرد.» ماهیت «مصونیت انتخاباتی» مورد نظر رهبر از همین سخنان بخوبی آشکار است؛ نهاد انتخابات باید با خالی شدن از محتوای اصلی خود در برابر «رأی» مردم ایمن شود و مصونیت یابد. این سخنان در واقع طلیعۀ انتصابی شدن مقام ریاست جمهوری است. در ادامۀ منطقی همین روند است که نه تنها مقام «ریاست قوۀ اجرائیه» که حتی مقام نمایندگی قوۀ مقننه و شورای شهر هم «به فضل الهی» انتصابی خواهد شد!*
4) آنچه رهبر نظام «فتنه» می نامد در حقیقت عوارض جانبی نخستین تلقیح واکسن انتخاباتی او است؛ با اینهمه و به رغم شدت و گستردگی عوارض نخستین تلقیح به نظر می رسد «مصونیت انتخاباتی» مطلوب رهبری ایجاد نشده و او با اعلام هشدار پیشرس در صدد تلقیح «یادآور اول» در انتخابات مجلس آینده است: «امسال ما در آخر سال، انتخابات را داریم. انتخابات همیشه در كشور ما تا حدودى یك حادثهى چالشبرانگیز است. اگرچه در مقایسهى با انتخاباتهائى كه در بعضى از كشورهاى دنیا - چه كشورهاى به اصطلاح پیشرفته، و چه بعضى از كشورهاى دیگر - برگزار میشود، كه تویشان چه خباثتها، چه خیانتها، چه درگیرىها، حتى چه كشت و كشتارها اتفاق مىافتد، بحمدالله این حوادث در كشور ما نیست، اما بالاخره یك چالشى است؛ مردم را متوجه میكند. مراقب باشید این چالش به امنیت كشور صدمه نزند. انتخابات كه مظهر حضور مردم است، مظهر مردمسالارى دینى است، باید پشتوانهى امنیت ما باشد. نباید اجازه داد كه این چیزى كه ذخیرهى امنیت است، پشتوانهى امنیت است، به امنیت ما صدمه وارد كند. دیدید، حس كردید، از نزدیك لمس كردید آن وقتى را كه دشمنان میخواهند از انتخابات علیه امنیت كشور سوء استفاده كنند. باید همه مراقب باشند، همه بهوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سیاسى، كسانى كه میتوانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند یك نعمت الهى پاسدارى كنند.» (اینجا) *
5) پرسشهای مهم از این قرار اند: آیا رهبر نظام جدول زمانی برنامۀ واکسیناسیون انتخاباتی اش را در اختیار دارد؟ آیا او می تواند بگوید بعد از تلقیح چند «یادآور» ِ دیگر و با تحمل چه عوارض جانبی دیگری، «مصونیت انتخاباتی» مطلوبش ایجاد خواهد شد؟ آیا او می داند که برای همۀ واکسن ها موارد منع استفاده هم وجود دارد؟ (اینجا)
6) احمد زیدآبادی که خود عضو کمپین انتخاباتی کروبی بود و موسوی را «کاندیدای نظام» می دانست (اینجا) در آخرین یادداشت خود پیش از بازداشت می نویسد: «برای تحلیل تحولات ایران هیچگاه نباید دو نكته را از نظر دور داشت وگرنه از واقع بینی فاصله میگیریم. نكتۀ نخست، پرهیز از خوشبینی است. مدتهاست كه در كشور ما واقع بینی مترادف بدبینی شده است. پیش بینیهای بد همیشه درست از آب در میآیند، اما پیش بینیهای خوب نقش بر آب میشوند... نكتۀ دوم، تفاوت منطق رفتاری تصمیمگیران كشور ما با منطقی است كه در كتابهای فلسفه خواندهایم. تصورم این بود كه میر حسین موسوی انتخاب طبیعی نظام است و قاعدتا حكومت باید از حضور او در انتخابات مسرور باشد و به سختی استقبال كند... منطق حكومت ایران اما با منطق مورد نظر ما كاملا متضاد است. آقای عبدالله نوری این نكته را به من تذكر داد، اما به گوشم فرو نرفت. میدانم كه با این سخن، تحلیل مسائل سیاسی ایران به امری غیر متعارف و غیر قابل پیش بینی تبدیل میشود، اما من بیگناهم!» (اینجا)
پانوشت:
* او همین جا، یعنی صبح روز 22 خرداد و درست در زمانی که همه جا به ظاهر امن می نمود، با اظهار نگرانی پیشدستانه نسبت به امنیت انتخابات گفته بود: «امنیت انتخابات خیلی مهم است. ما سی سال است انتخابات داریم و بحمدالله همیشه در انتخاباتها، امنیت برقرار بوده است. این خیلی نعمت بزرگی است؛ این ناشی از تفضل الهی و ناشی از شعور و درك مردم ماست. امروز هم من امیدوارم و از مردم خواهش میكنم كه توجه كنند، همین امنیت، همین آرامش و همین متانت و سكینهی روحی لازم، در آنها وجود داشته باشد. ممكن است بدخواهانی بخواهند در مراكز رأی تشنج ایجاد كنند؛ هرگونه تشنجی به ضرر صندوقهای رأی تمام خواهد شد؛ یعنی به ضرر آراء مردم و به ضرر مردم است؛ اگر كسانی خواستند چنین تشنجی ایجاد كنند، خود مردم نگذارند و با متانت، با صبر و با حلم و وقار خودشان، مانع بشوند از اینكه خواستهی بدخواهان این ملت عملی بشود.» (اینجا)
5) پرسشهای مهم از این قرار اند: آیا رهبر نظام جدول زمانی برنامۀ واکسیناسیون انتخاباتی اش را در اختیار دارد؟ آیا او می تواند بگوید بعد از تلقیح چند «یادآور» ِ دیگر و با تحمل چه عوارض جانبی دیگری، «مصونیت انتخاباتی» مطلوبش ایجاد خواهد شد؟ آیا او می داند که برای همۀ واکسن ها موارد منع استفاده هم وجود دارد؟ (اینجا)
6) احمد زیدآبادی که خود عضو کمپین انتخاباتی کروبی بود و موسوی را «کاندیدای نظام» می دانست (اینجا) در آخرین یادداشت خود پیش از بازداشت می نویسد: «برای تحلیل تحولات ایران هیچگاه نباید دو نكته را از نظر دور داشت وگرنه از واقع بینی فاصله میگیریم. نكتۀ نخست، پرهیز از خوشبینی است. مدتهاست كه در كشور ما واقع بینی مترادف بدبینی شده است. پیش بینیهای بد همیشه درست از آب در میآیند، اما پیش بینیهای خوب نقش بر آب میشوند... نكتۀ دوم، تفاوت منطق رفتاری تصمیمگیران كشور ما با منطقی است كه در كتابهای فلسفه خواندهایم. تصورم این بود كه میر حسین موسوی انتخاب طبیعی نظام است و قاعدتا حكومت باید از حضور او در انتخابات مسرور باشد و به سختی استقبال كند... منطق حكومت ایران اما با منطق مورد نظر ما كاملا متضاد است. آقای عبدالله نوری این نكته را به من تذكر داد، اما به گوشم فرو نرفت. میدانم كه با این سخن، تحلیل مسائل سیاسی ایران به امری غیر متعارف و غیر قابل پیش بینی تبدیل میشود، اما من بیگناهم!» (اینجا)
پانوشت:
* او همین جا، یعنی صبح روز 22 خرداد و درست در زمانی که همه جا به ظاهر امن می نمود، با اظهار نگرانی پیشدستانه نسبت به امنیت انتخابات گفته بود: «امنیت انتخابات خیلی مهم است. ما سی سال است انتخابات داریم و بحمدالله همیشه در انتخاباتها، امنیت برقرار بوده است. این خیلی نعمت بزرگی است؛ این ناشی از تفضل الهی و ناشی از شعور و درك مردم ماست. امروز هم من امیدوارم و از مردم خواهش میكنم كه توجه كنند، همین امنیت، همین آرامش و همین متانت و سكینهی روحی لازم، در آنها وجود داشته باشد. ممكن است بدخواهانی بخواهند در مراكز رأی تشنج ایجاد كنند؛ هرگونه تشنجی به ضرر صندوقهای رأی تمام خواهد شد؛ یعنی به ضرر آراء مردم و به ضرر مردم است؛ اگر كسانی خواستند چنین تشنجی ایجاد كنند، خود مردم نگذارند و با متانت، با صبر و با حلم و وقار خودشان، مانع بشوند از اینكه خواستهی بدخواهان این ملت عملی بشود.» (اینجا)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر