امروز، چهارشنبه 16 شهریورماه، روز وبلاگستان پارسی است. با عرض پوزش من از اینجایی که روزانه یادداشتهایم را ارسال میکنم امکان بارگزاری عکس ندارم وگر نه دلم میخواست «لوگوی روز وبلاگستان فارسی» را هم منتشر کنم. لوگو را از اینجا+ ببینید و یک لحظه هم به همین نکته ساده بیندیشید: «در مورد یک جامعه وبلاگی چه بحثی میتوان کرد وقتی وبلاگ نویسش امکان بارگزاری یک تصویر ساده را هم ندارد»؟ (مشکل از فیلترینگ است) با این حال نباید در چنین روزی آیه یاس خواند. بیایید این سالروز را به شیوه خودمان جشن بگیریم.
1- وبلاگهای نوپا را معرفی کنید
هزینه این کار برای هر وبلاگنویس تنها یک یادداشت وبلاگی است، اما نتیجهاش ممکن است ظهور یک نقطه عطف جدید در وبلاگستان فارسی باشد. هر روز دیگری اگر فرصت یا بهانه چنین کاری وجود ندارد، دست کم امروز مناسبت به جایی دارد. این سه وبلاگ به نسبت جوانی هستند که من پیگیری آنها را توصیه میکنم:
«پیپ، قوه و شکلات» وبلاگ دوستی است که بیشتر یادداشتنویس است تا وبلاگنویس. (امیدوارم نخواهیم بر سر تعاریف وبلاگنویسی و تفاوتهایش با یادداشت نویسی جدل کنیم) جناب یادداشتنویس موفق نشریات کاغذی باید کم کم عادت کند که وبلاگستان ضرورتهای خاص خودش را دارد. در برابر جامعه مخاطبان هم بد نیست که عادت کنند وبلاگ نویس جدیدی از راه رسیده که نگاهش عمیق، معلوماتش قابل اتکا و حرفش قابل تامل است.
«میخک» گویا یک وبلاگ گروهی است. وبلاگی سیاسی که اگر بگویم مواضع و جهتگیریهایش یک زاویه 180 درجهای با این «مجمع دیوانگان» دارد چندان بیراه نگفتهام. این تقابل اندیشه در کنار یک یادداشت ضعیف باعث شده بود که مدتها به «میخک» بیتوجه باشم، با این حال باید اعتراف کنم که این وبلاگ به مرور خودش را تحمیل میکند. یادداشتهای میخک منطق منسجمی دارد و با قلم زیبایی نگاشته میشوند اما بارزترین نکته آن برای من، باز کردن یک مبحث جدید در دل جنبشهای اعتراضی ایران (و البته جنبش سبز) است. من همچنان با نظرات میخک مخالفم اما باور دارم که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
«زمزمههای یک رهگذر» هم وبلاگی است که اصلا متوجه نشدم کی و چگونه به فهرست وبلاگهای من اضافه شد، اما در هر صورت از این اتفاق خیلی خوشحالم. نگارنده این وبلاگ به گزیده گویی و مختصر نویسی پایبند است، درست همان خصیصه نیکویی که من ندارم!
2- رعایت ادبیات پاک
تاثیرگزاری فضای وبلاگستان بر ادبیات رایج نوشتاری و حتی محاوره گفتاری مخاطبانش برای من جای تردید ندارد. بدین ترتیب بیش از هر زمانی گمان میکنم وبلاگهای ما از حالت دفترچه خاطراتهای شخصی خارج شدهاند و کانونهای تاثیرگزاری بر محیط اطرافشان به حساب میآیند. از نگاه من این روند گونهای مسوولیت و تعهد اجتماعی با خود میآورد. یک بازنگری ساده در ادبیاتی که به کار میبریم هم به آراستگی متن و جذابیت آن کمک میکند، هم از آسیب زدن به ادبیات پرهیز میکند. درستنویسی دغدغه رایجی از وبلاگستان است و برای مثال وبلاگ «خوابگرد» در این مورد تلاشهای قابل تقدیری انجام داده است (+) اما اشاره من به چیزی فراتر از درستنویسی است: دو درخواست دوستانه را از من بپذیرد. نخست اینکه لطفا اینقدر از «هستش» استفاده نکنید. «است» جایگزین درست و در عین حال زیباتری است؛ و دوم اینکه از شما خواهش میکنم همراه شوید تا از گسترش روزافزون و سرسامآور «میباشد» جلوگیری کنیم!
تاثیرگزاری فضای وبلاگستان بر ادبیات رایج نوشتاری و حتی محاوره گفتاری مخاطبانش برای من جای تردید ندارد. بدین ترتیب بیش از هر زمانی گمان میکنم وبلاگهای ما از حالت دفترچه خاطراتهای شخصی خارج شدهاند و کانونهای تاثیرگزاری بر محیط اطرافشان به حساب میآیند. از نگاه من این روند گونهای مسوولیت و تعهد اجتماعی با خود میآورد. یک بازنگری ساده در ادبیاتی که به کار میبریم هم به آراستگی متن و جذابیت آن کمک میکند، هم از آسیب زدن به ادبیات پرهیز میکند. درستنویسی دغدغه رایجی از وبلاگستان است و برای مثال وبلاگ «خوابگرد» در این مورد تلاشهای قابل تقدیری انجام داده است (+) اما اشاره من به چیزی فراتر از درستنویسی است: دو درخواست دوستانه را از من بپذیرد. نخست اینکه لطفا اینقدر از «هستش» استفاده نکنید. «است» جایگزین درست و در عین حال زیباتری است؛ و دوم اینکه از شما خواهش میکنم همراه شوید تا از گسترش روزافزون و سرسامآور «میباشد» جلوگیری کنیم!
3- مستند حرف بزنید
اعتبار وبلاگستان به اعتبار وبلاگهایش وابسته است و اعتبار وبلاگها به مستند گویی. در جامعهای که در راس حاکمیتش روز به روز شاهد گسترش بیپایه سخن گفتن، دروغگویی، انکار و در یک کلام: «حرف مفت زدن» هستیم و حتی رسانههایش هم به چنین ورطهای کشیده شدهاند، وبلاگستان فرصتی استثنایی دارد تا با رعایت ابتداییترین اصول اخلاقی، از ترویج شایعات پرهیز کند، اتهامات غیر مستند را بازنشر ندهد، مخاطبش را به تردید کردن نسبت به اخباری که تنها از جانب یک منبع هدفدار منتشر میشود ترغیب کند و در نهایت خودش مستند و منطقی بنویسد. لینک دادن به منابعی که قابل توافق باشند حداقل کاری است که به شخصه از یک یادداشت وبلاگی انتظار دارم.
اعتبار وبلاگستان به اعتبار وبلاگهایش وابسته است و اعتبار وبلاگها به مستند گویی. در جامعهای که در راس حاکمیتش روز به روز شاهد گسترش بیپایه سخن گفتن، دروغگویی، انکار و در یک کلام: «حرف مفت زدن» هستیم و حتی رسانههایش هم به چنین ورطهای کشیده شدهاند، وبلاگستان فرصتی استثنایی دارد تا با رعایت ابتداییترین اصول اخلاقی، از ترویج شایعات پرهیز کند، اتهامات غیر مستند را بازنشر ندهد، مخاطبش را به تردید کردن نسبت به اخباری که تنها از جانب یک منبع هدفدار منتشر میشود ترغیب کند و در نهایت خودش مستند و منطقی بنویسد. لینک دادن به منابعی که قابل توافق باشند حداقل کاری است که به شخصه از یک یادداشت وبلاگی انتظار دارم.
4- برنامه داشته باشید
روزنوشت، یادداشتهای پراکنده، روزمرگی و نامهایی مشابه، از پرکاربردترین اسامی وبلاگها هستند. این نامها در دل خود حاوی یک نگرش به وبلاگنویسی هستند. نگرشی که خود را ملزم به هیچ برنامهریزی نمیداند و صرفا بنابر شرایط، اخبار و یا احوال روزانه نوشتهاش را انتخاب میکند. چنین رویکردی ذاتی وبلاگ نویسی است و غیرقابل چشمپوشی به نظر میرسد. با این حال اگر بخواهید به وبلاگی حرفهای بدل شوید، به چیزی فراتر از این نیاز دارید. اگر مخاطب هیچ تصوری نداشته باشد که در بازگشت به وبلاگ شما با چه چیز مواجه خواهد شد، امکان دارد علاقهای به پیگیری مرتب نشان ندهد، اما برای مثال اگر شما یک بخش ثابت به سینما، یا طنز یا حتی خاطرات کودکی خود اختصاص دهید، برای مخاطب قابل پیشبینیتر خواهید شد. داستانهای دنبالهدار نشریات قدیمی را به یاد بیاورید که چگونه خوانند را وادار میکردند برای انتشار شماره بعدی لحظه شماری کند.
5- یاد همراهان در بند را گرامی بدارید
از میان اسرای دربند، من دست کم سه نفر را میشناسم که در وبلاگستان فارسی فعالیت میکردند. «حسین رونقی ملکی»، «کوهیار گودرزی» و «علی اکبرمحمدزاده» اگر امروز آزاد بودند شاید یادداشتی در گرامیداشت روز وبلاگستان فارسی مینوشتند. شما هم اگر یاران دیگری را میشناسید جایشان را خالی کنید.
پینوشت:
* یک ساعت است دارم با خودم کلنجار میروم که بنویسم «وبلاگستان فارسی» یا «وبلاگستان پارسی». اصلا دلم برای خودم میسوزد که آخر چرا ما اینقدر با خودمان هم چالش داریم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر