هنوز بیست و چهار ساعت هم از انتشار خبر اعترافگیری از مهدی کروبی نگذشته بود که همسرش فرصت مصاحبه پیدا کرد تا بگوید «کروبی به دفاع از حق مردم مفتخر» است. (اینجا+) بلافاصله پس از آن نیز به خانواده کروبی اجازه داده شد تا با پدر دیدار کنند و هرگونه تردید در مورد احتمال پشیمانی کروبی از راه خویش را برطرف سازند. (اینجا+) با چنین روندی طرح این پرسش طبیعی است که «اگر دستگاه اطلاعاتی از انتشار خبر جعلی اعتراف کروبی هدفی را پیگیری میکرد، پس چرا با این سرعت به همسر و فرزند او اجازه داد تا خبر را تکذیب کنند؟»
چه کسی از این جنجال سود میبرد؟
با حصر خانگی رهبران، جنبش سبز عملا در نوعی سردرگمی و رکود فرو رفت. از این منظر دستگاه اطلاعاتی-امنیتی نظام میتواند به خود ببالد که تصمیم درستی را در کنترل بحران اتخاذ کرده و کمهزینهترین راهکار آرام کردن فضای کشور را به اجرا درآورده است. بدین ترتیب این دستگاه و در راس آن رهبر نظام، بیشترین رضایت را از حصر کنونی خواهند داشت و هرگونه تغییر در این شرایط را به مصلحت نمیدانند. از یک سو آزادسازی موسوی و کروبی میتواند دوباره موتور جنبش را به حرکت درآورد و از سوی دیگر هرگونه تعدی به آنان میتواند خشمی غیرقابل پیشبینی را در میان هوادارانشان ایجاد کند.
در نقطه مقابل نیروهای هوادار رهبر، طیف حامیان دولت قرار دارند. جریانی که در پیشبرد برنامههای انتخاباتی خود به بنبست رسیده است و ادامه روند کنونی را مترادف حذف تدریجی خود میداند. بدین ترتیب عجیب نبود که شایعه اعتراف یکی از دو رهبر نمادین جنبش سبز را نه «فارسنیوز» منتشر کرد و نه برادرحسین شریعتمداری؛ سایت «محرمانه آنلاین»**، از سایتهای حامی دولت بود که نه تنها از اعتراف کروبی خبر داد، بلکه گام را کمی فراتر هم گذاشت و بخشی از یک اعترافنامه جعلی را منتشر کرد. (خود این سایت فعلا در دسترس نیست و لینک خبرش را از اینجا+ ببینید)
چرا خبر اعتراف باید تکذیب میشد؟
مانورهای برنامهریزیشده در اتاق فکر حامیان احمدینژاد معمولا اهدافی دوسویه را دنبال میکنند. این اقدامات از یک سو مخالفان حاکمیت کنونی و به ویژه رهبر نظام را هدف قرار میدهند و امیدوار هستند یا آنان را در ادامه مخالفت با رهبری جذب دولت کنند و یا دست کم به تحرک وادارند. اگر گروهی از مخالفان رهبر، خبر اعتراف کروبی را باور کنند و از اقدامات رهبران جنبش سبز علیه راس حاکمیت ناامید شوند، آنگاه شانس مشایی برای جذب بخشی از آنان افزایش مییابد. (در واقع این نوعی حذف رقیب است چرا که در شرایط کنونی، برای مخالفت با رهبری کسی نیازمند یک جریان دروغگو نیست که حرف و عملش با هم نمیخواند و به صورت متناوب یکی به در میزند و یکی به تخته. بهتر است مستقیم سراغ رهبرانی چون موسوی و کروبی رفت که صادقانه بر سر پیمان خود استواراند و هزینههای آن را نیز پذیرفتهاند)
حتی اگر کسی خود اعتراف را باور نمیکرد اما نگران وضعیت جسمانی کروبی میشد، آنگاه باز هم تیم مشایی میتوانست امیدوار باشد که جدال میان سبزها و رهبر نظام بالا بگیرد و بار دیگر از ترس دشمن بزرگتر، رهبری دست به دامان جریان انحرافی شود. این یعنی تیم دولت هنوز بیم دارد که گروهی از اصلاحطلبان در نهایت حاضر به شرکت در انتخابات شوند و نظام هم از آنها استقبال کند. پس باید هرکاری انجام شود که شکاف میان اصلاحطلبان و رهبر نظام عمیقتر شود تا امکان هیچ تفاهمی باقی نماند*.
در تمامی این موارد، دستگاه امنیتی و البته رهبر نظام هزینه پروژهای را پرداخت میکردند که خود طراح آن نبودند. آنها قطعا خوشحال خواهند شد که موسوی و کروبی راضی به اعتراف نمایشی شوند، اما از آنجا که اطمینان دارند چنین اتفاقی غیرممکن است اساسا سراغ چنین پروژهای نخواهند رفت. بدین ترتیب فاطمه کروبی فرصت گفت و گو پیدا میکند؛ حسین کروبی به دیدار پدر میرود تا افکار عمومی از سلامت شیخ اطمینان حاصل کند و حتی در نهایت یک گام هم فراتر میروند و خانم کروبی را به نوعی از حصر خارج میکنند. (خبر ملاقات ایشان با بیت آیتالله خمینی را اینجا+ بخوانید)
این بازی ما نیست
حرف آخر اینکه تمامی جنجالهای پیرامون اعتراف کروبی و یا تکذیب آن، یک جدال امنیتی و خبری میان طیف مشایی با دستگاه امنیتی-اطلاعاتی رهبر نظام بود. هرچند خواسته و ناخواسته پای سبزها هم بدین دعوا کشیده شد، اما من تاکید دارم که این بازی، اصلا بازی ما نیست. زمینه آن را گروهی دیگر طراحی کردهاند و همه جوانب را هم دیدهاند که در هر صورت برنده باشند. به باور من سبزها همچنان باید مستقل از این جدال داخلی طیفهای سهیم در کودتا، مطالبات خود را مطرح و پیگیری کنند.
پینوشت:
* پیش از این هم طیف دولت با انتشار لیست موسوم به اصلاحطلبان در انتخابات مجلس تلاش کرد تا مهرههای احتمالی را بسوزاند. یادداشت «چه سیاستی پشت افشای لیست اصلاحطلبان بود؟» را بخوانید.
** به نظر میرسد یا ماموریت سایت «محرمانه آنلاین» به پایان رسیده و یا دستگاه امنیتی بدجوری از دستش عصبانی است. به هر حال این سایت از دسترس خارج شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر