توی تاکسی نشستهایم و رادیوی صبحگاهی به مناسبت سالگرد اجرای طرح حذف یارانهها برنامه ویژهای را تدارک دیده است. لحن گزارشگر چیزی است شبیه به همان سبک برنامههای 20:30 که تلاش میکند دستاوردهای اجرای یکساله حذف یارانهها مرور کند:
کاهش مصرف سوخت:
این بزرگترین افتخار و البته ادعایی است که در دفاع از اجرای این طرح مطرح میشود. تمرکز مدافعان بر کاهش مصرف بنزین است چرا که خوب میدانند در بخشهای صنعتی نه تنها تغییر چندانی در مصرف سوخت رخ نداده است، بلکه از ابتدا نیز کسی چنین انتظاری نداشت. وقتی 70درصد مصرف سوخت بخش صنعتی کشور را خود دولت مصرف کند، طبیعی است که اجرای چنین طرحهایی تاثیری در مصرف سوخت نداشته باشد*. بیشتر مسئله از این جیب به آن جیب کردن دولت است و کارخانجات ناکارآمدی که همچنان به فعالیت غیربهینه خود ادامه میدهند. از سوی دیگر بخش خصوصی نیز برای اینکه کمرش زیر بار این ضربه ناگهانی خرد نشود نیاز دارد تا تسهیلات ویژهای از دولت دریافت کند و سیستمهای قدیمی خود را ارتقاء ببخشد. تسهیلاتی که خود گزارش هم تاکید میکند به هیچ وجه فراهم نشده است.
اما همان تنها جنبه مورد ادعا، یعنی کاهش مصرف بنزین هم به هیچ آمار شفافی مستند نیست. مقام مسوولی که در برنامه رادیویی با او تماس گرفته میشود نیز بدون اشاره به میزان این کاهش، تنها به این نکته اکتفا میکند که واردات بنزین به کشور متوقف شده است؛ ادعایی که سال گذشته بارها مطرح شد و بارها نیز دروغ بودن آن به اثبات رسید. (مثلا 22مرداد+ و بعد که گندش درآمد در 31مرداد+) و مضحکتر از همه اینکه بلافاصله جناب وزیر نفت مدعی میشوند که ما در تولید بنزین خودکفا هستیم. (1 شهریور+) حقیقت آن است که نه تنها کشور ما از نظر تولید بنزین به خودکفایی نرسیده است، بلکه برخی آمارها حاکی از افزایش چشمگیر واردات بنزین حتی تا بیش از 20درصد است. (18 آبان+) ** خلاصه اینکه تنها گزارشی که قرار است بر جنبههای مثبت اجرای طرح حذف یارانهها تاکید کند هیچ چارهای ندارد بجز اینکه مشتی ادعای دروغ به مخاطب خودش تحویل دهد.
کاهش مصرف نان:
گزارش صبحگاهی از کاهش مصرف نان، به عنوان یکی دیگر از دستاوردهای حذف یارانهها نام میبرد و عجیب آنکه تاکید میکند افزایش قیمت و کاهش مصرف نان، هیچ کدام تغییری در کیفیت نانها پدید نیاورده است. گویا کسی نمیخواهد از خودش بپرسد اگر کیفیت نان بهبود پیدا نکرده است، پس چرا مصرف آن کاهش یافته؟ قبلا بخشهای بسیاری از نان که بد پخته شده بود و غیرقابل مصرف به نظر میرسید، دور ریخته میشد. آیا حالا مردم دارند این بخشهای دورریز خمیر شده یا سوخته نان را میخورند که مصرف کاهش پیدا کرده؟ یا اینکه دورریز هنوز همان است اما مردم اساسا کمتر نان میخورند؟ آیا کاهش مصرف نان در عین حفظ کیفیت یک دستاورد است یا یک فاجعه؟ بزرگترین مصرفکنندگان نان کشور پایینترین دهکهای جامعه هستند و کاهش مصرف نان از جانب این گروه باید با نگرانی نسبت به فقر غذایی و سوءتغذیه همراه شود، نه افتخار به صرفهجویی!
کاهش مصرف شیر:
سرانجام گزارشگران محترم لطف میکنند و برای رعایت انصاف به یکی از معدود (!) موارد منفی طرح مذکور هم میپردازند و میپذیرند که مصرف سرانه شیر در کشور کاهش پیدا کرده است. من پیش از این هم در مورد این کاهش مصرف نوشته بودم (اینجا+) و گمان نمیکنم عواقب فاجعهبار آن بر روی سلامت اجتماعی و میزان رشد طبیعی نسلهای آینده نیازمند توضیح بیشتر باشد.
جشن تولد یکسالگی طرح حذف یارانهها هم سپری شد و هنوز نه تنها خبری از معجزات مثبت این طرح برای اقتصاد کشور نیست، بلکه نتایج رکود تورمی و افزایش خیرهکننده بیکاری ناشی از آن کاملا قابل مشاهده است. حالا دیگر مدافعان سینه چاک اولیه عادت کردهاند تا به مصداق مدافعان «کمونیسم اصیل» که هیچ وقت خود را مسوول فجایع شوروی ندانستند و یا شیفتگان اسلام ناب محمدی که جمهوری اسلامی را یک حکومت غیراسلامی میدانند، اینان نیز به ادعای تکراری «اصل طرح خوب بود، اجرایش ایراد داشت» چنگ بزنند و به روی خودشان هم نیاورند که نتایج کمرشکن طرحی که با حمایتهای آنان به اجرا درآمد کمر میلیونها انسان را خم کرد.
پینوشت:
* در بخش مجموعه یادداشتهای «چه میخواستیم» اشاره شد که در برنامه اقتصادی دولت مهندس موسوی، با در نظر گرفتن همین مسئله، راهکار جایگزینی برای کاهش مصرف سوخت وجود دارد. یادداشت «حذف یارانهها سیاستی ناکارآمد در کاهش مصرف انرژی است» را بخوانید.
** شاید آرزوی هر شهروند میهندوستی باشد که آمار تولید داخلی ما افزایش یافته و دست کم در زمینه بنزین از واردات بینیاز شویم. با این حال تا زمانی که من اخبار نگران کننده کیفیت بد بنزین داخلی و خطرات مرگبار آن برای شهروندان را میشنوم ترجیح میدهم بنزین وارداتی مصرف کنم.
کاهش مصرف سوخت:
این بزرگترین افتخار و البته ادعایی است که در دفاع از اجرای این طرح مطرح میشود. تمرکز مدافعان بر کاهش مصرف بنزین است چرا که خوب میدانند در بخشهای صنعتی نه تنها تغییر چندانی در مصرف سوخت رخ نداده است، بلکه از ابتدا نیز کسی چنین انتظاری نداشت. وقتی 70درصد مصرف سوخت بخش صنعتی کشور را خود دولت مصرف کند، طبیعی است که اجرای چنین طرحهایی تاثیری در مصرف سوخت نداشته باشد*. بیشتر مسئله از این جیب به آن جیب کردن دولت است و کارخانجات ناکارآمدی که همچنان به فعالیت غیربهینه خود ادامه میدهند. از سوی دیگر بخش خصوصی نیز برای اینکه کمرش زیر بار این ضربه ناگهانی خرد نشود نیاز دارد تا تسهیلات ویژهای از دولت دریافت کند و سیستمهای قدیمی خود را ارتقاء ببخشد. تسهیلاتی که خود گزارش هم تاکید میکند به هیچ وجه فراهم نشده است.
اما همان تنها جنبه مورد ادعا، یعنی کاهش مصرف بنزین هم به هیچ آمار شفافی مستند نیست. مقام مسوولی که در برنامه رادیویی با او تماس گرفته میشود نیز بدون اشاره به میزان این کاهش، تنها به این نکته اکتفا میکند که واردات بنزین به کشور متوقف شده است؛ ادعایی که سال گذشته بارها مطرح شد و بارها نیز دروغ بودن آن به اثبات رسید. (مثلا 22مرداد+ و بعد که گندش درآمد در 31مرداد+) و مضحکتر از همه اینکه بلافاصله جناب وزیر نفت مدعی میشوند که ما در تولید بنزین خودکفا هستیم. (1 شهریور+) حقیقت آن است که نه تنها کشور ما از نظر تولید بنزین به خودکفایی نرسیده است، بلکه برخی آمارها حاکی از افزایش چشمگیر واردات بنزین حتی تا بیش از 20درصد است. (18 آبان+) ** خلاصه اینکه تنها گزارشی که قرار است بر جنبههای مثبت اجرای طرح حذف یارانهها تاکید کند هیچ چارهای ندارد بجز اینکه مشتی ادعای دروغ به مخاطب خودش تحویل دهد.
کاهش مصرف نان:
گزارش صبحگاهی از کاهش مصرف نان، به عنوان یکی دیگر از دستاوردهای حذف یارانهها نام میبرد و عجیب آنکه تاکید میکند افزایش قیمت و کاهش مصرف نان، هیچ کدام تغییری در کیفیت نانها پدید نیاورده است. گویا کسی نمیخواهد از خودش بپرسد اگر کیفیت نان بهبود پیدا نکرده است، پس چرا مصرف آن کاهش یافته؟ قبلا بخشهای بسیاری از نان که بد پخته شده بود و غیرقابل مصرف به نظر میرسید، دور ریخته میشد. آیا حالا مردم دارند این بخشهای دورریز خمیر شده یا سوخته نان را میخورند که مصرف کاهش پیدا کرده؟ یا اینکه دورریز هنوز همان است اما مردم اساسا کمتر نان میخورند؟ آیا کاهش مصرف نان در عین حفظ کیفیت یک دستاورد است یا یک فاجعه؟ بزرگترین مصرفکنندگان نان کشور پایینترین دهکهای جامعه هستند و کاهش مصرف نان از جانب این گروه باید با نگرانی نسبت به فقر غذایی و سوءتغذیه همراه شود، نه افتخار به صرفهجویی!
کاهش مصرف شیر:
سرانجام گزارشگران محترم لطف میکنند و برای رعایت انصاف به یکی از معدود (!) موارد منفی طرح مذکور هم میپردازند و میپذیرند که مصرف سرانه شیر در کشور کاهش پیدا کرده است. من پیش از این هم در مورد این کاهش مصرف نوشته بودم (اینجا+) و گمان نمیکنم عواقب فاجعهبار آن بر روی سلامت اجتماعی و میزان رشد طبیعی نسلهای آینده نیازمند توضیح بیشتر باشد.
جشن تولد یکسالگی طرح حذف یارانهها هم سپری شد و هنوز نه تنها خبری از معجزات مثبت این طرح برای اقتصاد کشور نیست، بلکه نتایج رکود تورمی و افزایش خیرهکننده بیکاری ناشی از آن کاملا قابل مشاهده است. حالا دیگر مدافعان سینه چاک اولیه عادت کردهاند تا به مصداق مدافعان «کمونیسم اصیل» که هیچ وقت خود را مسوول فجایع شوروی ندانستند و یا شیفتگان اسلام ناب محمدی که جمهوری اسلامی را یک حکومت غیراسلامی میدانند، اینان نیز به ادعای تکراری «اصل طرح خوب بود، اجرایش ایراد داشت» چنگ بزنند و به روی خودشان هم نیاورند که نتایج کمرشکن طرحی که با حمایتهای آنان به اجرا درآمد کمر میلیونها انسان را خم کرد.
پینوشت:
* در بخش مجموعه یادداشتهای «چه میخواستیم» اشاره شد که در برنامه اقتصادی دولت مهندس موسوی، با در نظر گرفتن همین مسئله، راهکار جایگزینی برای کاهش مصرف سوخت وجود دارد. یادداشت «حذف یارانهها سیاستی ناکارآمد در کاهش مصرف انرژی است» را بخوانید.
** شاید آرزوی هر شهروند میهندوستی باشد که آمار تولید داخلی ما افزایش یافته و دست کم در زمینه بنزین از واردات بینیاز شویم. با این حال تا زمانی که من اخبار نگران کننده کیفیت بد بنزین داخلی و خطرات مرگبار آن برای شهروندان را میشنوم ترجیح میدهم بنزین وارداتی مصرف کنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر