مهیار - طی چند سال اخیر، دولت آمریکا و سیاستمداران اروپایی توانستهاند که با تمهید محدودیتهای شدید در رابطه با معاملات بانکی و مالی با بانکها و شرکتهای نفتی دولتی و غیردولتی ایرانی، سّد بزرگی را در مقابل خرید محصولات نفتی از ایران ایجاد کنند، تا جایی که خرید محصولات نفت و پتروشیمی از ایران برای بسیاری غیر ممکن گشته یا دست کم هزینه آن بسیار بالا رفته. به موجب این محدودیتها که به تدریج از سال ۲۰۰۶ آغاز و به تردیج شدت گرفت، معامله با ایران به دلار آمریکا کاملا متوقف شده و تقریبا تمامی بانکها و موسسات مالی معتبر بینالمللی حاضر به گشایش اعتبار نامه (lc) و یا حتی واریز وجه نقد به حساب شرکت نفت ایران و یا بانکهای ایرانی نیستند. بیمه محمولههای نفتی با مبدا ایران و اجاره نفتکش برای بارگیری از ایران نیز روز به روز سختتر شده و شرکتهای معتبر بیمه و کشتیرانی مایل نیستند که با ایران سر و کار داشته باشند.
به سبب این مشکلات، شرکتهای زیادی به صورت داوطلبانه یا ناخواسته، از انجام معاملات نفتی با ایران سر باز زنند و وابستگی خود را به نفت ایران کاهش دهند، با اینکه قانون خاصی خرید نفت از ایران را ممنوع اعلام نکرده (البته غیر از قانون تحریم همه جانبه اقتصادی دولت آمریکا که شرکتهای آمریکایی مشمول آن میشوند). برخی شرکتها نیز با ابتکارات خاصی موفق شدند این محدودیتها را دور بزنند. به عنوان مثال مشتریهای چینی و هندی ایران از بانکهای بزرگ دولتی خود برای وصول پول نفت استفاده میکنند، روشی که اخیرا با مانع تراشی بانک مرکزی هند برای خریداران هندی مشکل آفرین شده است. در مقطعای نیز شرکتهای ژاپنی هزینه خرید نفت خام از ایران را به عنوان بازپرداخت وامهای سنگین دولت ژاپن به ایران در سالهای گذشته محسوب میکردند و در واقع پول خرید نفت از ایران را به دولت ژاپن میدادند. خریداران کوچکتر نیز از بانکهای کوچک کشور امارت متحده برای واریز پول استفاده میکنند که این روش هزینه بسیار بالایی دارد و نمیتواند راه حل طولانی مدت و مطمئنی باشد. برخی هم به دنبال طرح تعویض کالا به جای نفت، مثلا بنزین به جای نفت خام یا فولاد بجای نفت خام هستند.
در مجموع میتوان گفت که تحریمهای مالی و بانکی علیه ایران طی سالهای اخیر ۲ هدف را دنبال میکنند:
1- دشوار ساختن انجام معاملات با ایران، مخصوصاً معاملات نفتی از جمله خرید و فروش و سرمایه گذاری
2- محدود کردن حلقه خریداران نفتی ایران و ترغیب خریداران نفتی به فاصله گرفتن تدریجی از ایران
به زبان دیگر، رهبران غربی به خوبی میدانند که با تحریم سیستم مالی و بانکی ایران، نمیتوانند به طور کامل صادرات نفت ایران را متوقف کنند و اصولاً تا امروز دنبال چنین امری نبودهاند و به غیر از دولت آمریکا، هیچ کشور و اتحادیه دیگری رسما خرید نفت خام از ایران را ممنوع اعلام نکرده است. برخی شرکتها به دلیل ناتوانی از پرداخت پول نفت، بعضی به دلیل ترس از تحریمهای احتمالی آتی و در خطر گرفتن سرمایه و فعالیت خود در خاک آمریکا، و برخی نیز داوطلبانه و به منظور کاهش ریسک در آینده، تصمیم گرفتهاند که وابستگی خود به محصولات ایران را کاهش دهند و یا کاملا قطع کنند. بانکها و موسسات مالی نیز همانطور که گفته شد، به دلیل پیچیدگی سیستم بانکی در دنیا و وابستگی آنها به اقتصاد آمریکا، بسیار محتاط عمل میکنند و حاضر نیستند منافع خود را به خطر اندازند و مشمول تحریم آمریکا شوند، و با کوچکترین فشاری توسط سیاستمداران از ارائه خدمات بانکی به معاملات مربوط به ایران سر باز میزنند.
در چند هفته اخیر اما، رسانههای جهان خبر از احتمال تحریم نفتی یک جانبه ایران از طرف اروپا میدهند. یعنی چیزی شبیه تحریم آمریکا علیه صنعت نفت ایران. نکتهای که باید بدان توجه داشت، این است که هنوز پیشنهادی در مورد چهارچوب و چگونگی تحریم توسط مقامات اروپایی ارائه نشده و حتی کلیّات آن نیز مشخص نیست. آنها حتی اعلام نکردهاند که آیا جدأ دنبال تحریم نفتی هستند یا خیر. روز پنجشنبه اول دسامبر و هنگام نگارش این مطلب نیز اتحادیهٔ اروپا سری جدید از تحریمها علیه شرکتها و اشخاص ایرانی در راستای جلوگیری از پیشبرد اهداف اتمی ایران را تصویب کرد، اما صحبتی از تحریم نفت نکرد. علت این است که تحریم نفتی، اقدامی بسیار مهم و تاثیر گذار بر اقتصاد اروپا و جهان است و قبل از هر گونه اظهار نظر رسمی یا تصمیمی، ابعاد مختلف آن باید بررسی شود. یقیناً مقامات اروپایی هم اکنون مشغول رایزنی با کارشناسان اقتصادی و شرکتهای خریدار نفت ایران هستند و میتوان پیشبینی کرد که پرسشها و چالشهای زیر را پیش روی خود میبینند:
1- کدام کشورها مجبور به توقف خرید نفت از ایران شدند؟ به عنوان مثال، آیا دولت انگلستان که هم اکنون از نفت خام ایران بینیاز است، میتواند روی ایتالیا، یونان یا اسپانیا فشار وارد کند و آنها را مجبور به توقف خرید نفت ایران کند؟
2- این تحریمها قرار است چگونه اعمال شود؟ آیا تنها پالایشگرهای اروپایی مجبور به توقف خرید از ایران خواهند شد یا اینکه تاجران اروپایی نیز منع خواهند شد؟ آیا شرکتهای اروپایی میتوانند نفت ایران را خریداری کنند و در نقطه دیگری از دنیا غیر از اروپا مصرف کنند؟ دولتهای اروپایی چگونه میتوانند از این امر جلوگیری کنند؟
3- در صورت تخلف شرکتها و تجار اروپایی از قانون تحریم، چه تنبیهاتی برای آنها در نظر گرفته شده است؟ در قبال تحمیل تحریم نفت ایران به مصرفکنندگان، چه امتیازاتی برای مصرف کننده در نظر گرفته شده؟ هزینه این امتیازها را دولتهای اروپایی چگونه میخواهند پرداخت کنند، مخصوصاً در شرایط کنونی که با کسری بودجه شدید مواجه هستند. چرا باید کشورهای کوچک اروپایی، هزینه تحریم نفت ایران را بپردازند در حالیکه سیاستهای اتمی ایران برای آنها اهمیتی ندارد؟
4- آیا دولتهای اروپایی و یا اتحادیه اروپا میتوانند نفت جایگزینی برای شرکتهای مصرف کننده تهیه کنند؟
5- آیا دولتهای اروپایی و یا اتحادیهٔ اروپا میتوانند هزینه اضافی تهیه نفت غیر ایرانی، و یا ضرر متحمل شده مصرف کنندگان در صورت واکنش بازار نفت و افزایش پایه قیمت را پرداخت کنند؟
6- اکنون که خطر ورشکستگی مالی، اتحادیه اروپا را تهدید میکند، آیا صلاح است که سیاستمداران تنش جدیدی در بازار نفت ایجاد کرده و هزینههای جاری کشورهای اروپایی که به شدت بدهکار هستند را بالاتر ببرند؟
به نظر من، پاسخ به پرسشهای فوق، اصلیترین چالش کارشناسان سیاسی و اقتصادی اروپاست. آنها در این برهه نتوانستهاند راهکارهای قابل اتکایی برای این پرسشها بیابند و به همین دلیل پیشبینی میکنم که تحریم نفتی یک جانبه ایران عملی نشود. هر چند دولتمردان اروپایی سعی خواهند کرد که سایه تحریم را بر سر ایران نگاه داشته و و همزمان حلقه محاصره مالی/بانکی را تنگتر کنند و روشی که چند سالی است در پیش گرفتهاند را جدی تر دنبال کنند.
البته در پاسخ به پرسش چهارم، چندین گزینه برای جایگزینی نفت ایران پیشنهاد شده، از جمله جایگزینی نفت ایران توسط نفت عراق و آنگولا و یا تسریع افزایش تولید نفت لیبی و در آخر نیز افزایش تولید عربستان. اما:
1- نفت خام لیبی اصولاً نفت خام شیرین و سبک است که قیمت از از نفت خام ایران گرانتر و خصوصیت کاملا متفاوتی دارد و نمیتوان آن را یک به یک جایگزین نفت ترش ایران کرد. نکته دیگر اینکه لیبی قبل از جنگ تولیدی برابر با ۱.۷ میلیون بشکه در روز داشته که امروز حتی به نصف آن میزان نیز باز نگشته است. (هم اکنون بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه در روز تولید میکند)
2- افزایش تولید عراق و آنگولا: عراق همواره در حال افزایش تولید نفت خام خود است. اما مشکل اصلی این کشور در بحث لجستیک نفت است که صادرات این کشور را دچار مشکل کرده. هر گونه افزایش صادرات عراق تدریجی خواهد بود و نمیتواند یک شبه تولید خود را صدها هزار بشکه در روز افزایش دهد. آنگولا نیز شرایط مشابهی دارد و نمیتوان روی افزایش تولید کوتاه مدت این کشور حساب باز کرد.
3- ظرفیت اضافی عربستان: عربستان همواره ادّعا میکند که ظرفیت تولیدش بیش از میزان تولید واقعی این کشور هست و در شرایط اضطراری، توانایی افزایش تولید خود را دارد. آنها همواره از این امر به عنوان اهرمی برای کنترل بازار استفاده میکنند. البته میزان دقیق حد اکثر ظرفیت تولید عربستان روشن نیست و در عمل ممکن است کمتر یا بیشتر از آن چیزی که گمان میرود باشد. امروز عربستان تولید خود را تا ۹.۲ میلیون بشکه در روز افزایش داده است. کارشناسان حدس میزنند که حد اکثر ظرفیت تولید عربستان نزدیک ۱۰.۵ میلیون بشکه در روز است و ارقام بالاتری که عربستان مطرح میکند واقع بینانه نیستند. به هر حال روی کاغذ به نظر میرسد که عربستان بتواند در کوتاه مدت نقصان نفت خام ایران در اروپا را جبران کند.
اما به راستی در صورت تحریم نفتی ایران، چه کسی بیشتر ضرر خواهد کرد؟ اگر هدف اصلی تحریم نفتی ایران، کوتاه کردن دست ایران از درامد هنگفت صادرات نفت و فلج کردن اقتصاد ایران و مجبور کردن ایران به توقف برنامههای اتمی است، تا چه میزان میتوان این اهداف را از طریق تحریم نفت تحقق بخشید؟
بازار نفت نزدیک به یک سال است که با وجود شرایط بد اقتصادی آمریکا و اروپا و خطر کاهش تقاضا، با روند رو به رشد مواجه است. ساختار قوی بازار نفت نشان دهنده کمبود نسبی عرضه نفت در بازار و تمایل سرمایه گذاران برای خرید نفت در بازار آتی است. در چنین شرایطی، هر گونه تنش در کشورهای تولید کننده که امنیت عرضه نفت را تهدید کند، موجب افزایش شدید قیمت خواهد شد. به عنوان مثال، توقف تولید ۱.۷ میلیون بشکه در روز لیبی در نیمه اول امسال موجب افزایش ۲۵ دلاری نفت خام شد. بزرگترین خریداران نفت خام ایران در اروپا ایتالیا، اسپانیا و یونان هستند، ۳ کشوری که اتفاقا شدیدترین مشکلات اقتصادی و بدهی سنگینی دارند و قطع صادرات نفت ایران به این سه کشور شرایط آنها را بحرانیتر خواهد کرد. در واقعه اتحادیهٔ اروپا در صورت اعمال تحریم، به نوعی خودزنی کرده است چرا که صدمه اقتصادی که از این تحریم میبیند، به مراتب بیشتر از ضرری است که ایران متحمل خواهد شد.
از سوی دیگر، تحریم نفتی اروپا منجر به متوقف شدن عرضه نفت ایران به بازار و محروم شدن ایران از درامد صادرات نفت خود نخواهد شد. البته ایران ممکن است ناچار شود که در ماههای نخست، نفت فروش نرفته خود به اروپاییها را - که برابر با ۱۳% تا ۱۵% کل صادرات ۲.۶۵ میلیون بشکه در روزی ایران است - را برای مدتی با هزینه گزاف روی کشتی انبار کند. اما مصرف کنندههایی مثل چین به طور حتم توانایی جذب کامل حجم فروش نرفته ایران به اروپا را دارند و میتوان حدس زد که در نهایت با کمی تخفیف قیمت، نفت فروخته نشده ایران را خواهند خرید. این تخفیف ممکن است بین ۱% تا ۱۰% قیمت پایه باشد؛ رقمی که برای خریداری مثل چین رقمی بسیار چشمگیر است اما برای ایران که اقتصاد تنبل نفتی دارد که تنها نفت را از زمین بیرون میکشد و به قیمت روز میفروشد، تاثیر زیادی نخواهد داشت و خلاصه اینکه اخلال طولانی مدتی در درامد نفت جمهوری اسلامی پیش نخواهد آمد. حتی ممکن است بر اثر واکنش منفی بازار نفت به خبر تحریم ایران، قیمت پایه نفت بالا بکشد و از درامد صادرات نفت ایران در کوتاه مدت افزایش نیز بیابد!
در مجموع، فکر نمیکنم که اروپاییها بتوانند با تحریم نفتی ایران، به اهدافی که دنبال میکنند دست یابند. هر گونه اقدام برای تحریم نفت ایران، نیازمند همکاری تمامی مصرف کنندگان جهان، از جمله خریداران اصلی ایران مثل چین، هند و ژاپن است. در غیر این صورت، آثار منفی تحریم نفتی در مقطع زمانی کنونی، پیش از آن که حکومت ایران را از پای درورد، ضربه شدید اقتصادی به اتحادیه اروپا وارد خواهد کرد.
پینوشت:
از همین نویسنده در «مجمع دیوانگان» بخوانید: «چند نکته پیرامون قیمت سوخت در ایران»
«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشتهای شما استقبال میکند
به سبب این مشکلات، شرکتهای زیادی به صورت داوطلبانه یا ناخواسته، از انجام معاملات نفتی با ایران سر باز زنند و وابستگی خود را به نفت ایران کاهش دهند، با اینکه قانون خاصی خرید نفت از ایران را ممنوع اعلام نکرده (البته غیر از قانون تحریم همه جانبه اقتصادی دولت آمریکا که شرکتهای آمریکایی مشمول آن میشوند). برخی شرکتها نیز با ابتکارات خاصی موفق شدند این محدودیتها را دور بزنند. به عنوان مثال مشتریهای چینی و هندی ایران از بانکهای بزرگ دولتی خود برای وصول پول نفت استفاده میکنند، روشی که اخیرا با مانع تراشی بانک مرکزی هند برای خریداران هندی مشکل آفرین شده است. در مقطعای نیز شرکتهای ژاپنی هزینه خرید نفت خام از ایران را به عنوان بازپرداخت وامهای سنگین دولت ژاپن به ایران در سالهای گذشته محسوب میکردند و در واقع پول خرید نفت از ایران را به دولت ژاپن میدادند. خریداران کوچکتر نیز از بانکهای کوچک کشور امارت متحده برای واریز پول استفاده میکنند که این روش هزینه بسیار بالایی دارد و نمیتواند راه حل طولانی مدت و مطمئنی باشد. برخی هم به دنبال طرح تعویض کالا به جای نفت، مثلا بنزین به جای نفت خام یا فولاد بجای نفت خام هستند.
در مجموع میتوان گفت که تحریمهای مالی و بانکی علیه ایران طی سالهای اخیر ۲ هدف را دنبال میکنند:
1- دشوار ساختن انجام معاملات با ایران، مخصوصاً معاملات نفتی از جمله خرید و فروش و سرمایه گذاری
2- محدود کردن حلقه خریداران نفتی ایران و ترغیب خریداران نفتی به فاصله گرفتن تدریجی از ایران
به زبان دیگر، رهبران غربی به خوبی میدانند که با تحریم سیستم مالی و بانکی ایران، نمیتوانند به طور کامل صادرات نفت ایران را متوقف کنند و اصولاً تا امروز دنبال چنین امری نبودهاند و به غیر از دولت آمریکا، هیچ کشور و اتحادیه دیگری رسما خرید نفت خام از ایران را ممنوع اعلام نکرده است. برخی شرکتها به دلیل ناتوانی از پرداخت پول نفت، بعضی به دلیل ترس از تحریمهای احتمالی آتی و در خطر گرفتن سرمایه و فعالیت خود در خاک آمریکا، و برخی نیز داوطلبانه و به منظور کاهش ریسک در آینده، تصمیم گرفتهاند که وابستگی خود به محصولات ایران را کاهش دهند و یا کاملا قطع کنند. بانکها و موسسات مالی نیز همانطور که گفته شد، به دلیل پیچیدگی سیستم بانکی در دنیا و وابستگی آنها به اقتصاد آمریکا، بسیار محتاط عمل میکنند و حاضر نیستند منافع خود را به خطر اندازند و مشمول تحریم آمریکا شوند، و با کوچکترین فشاری توسط سیاستمداران از ارائه خدمات بانکی به معاملات مربوط به ایران سر باز میزنند.
در چند هفته اخیر اما، رسانههای جهان خبر از احتمال تحریم نفتی یک جانبه ایران از طرف اروپا میدهند. یعنی چیزی شبیه تحریم آمریکا علیه صنعت نفت ایران. نکتهای که باید بدان توجه داشت، این است که هنوز پیشنهادی در مورد چهارچوب و چگونگی تحریم توسط مقامات اروپایی ارائه نشده و حتی کلیّات آن نیز مشخص نیست. آنها حتی اعلام نکردهاند که آیا جدأ دنبال تحریم نفتی هستند یا خیر. روز پنجشنبه اول دسامبر و هنگام نگارش این مطلب نیز اتحادیهٔ اروپا سری جدید از تحریمها علیه شرکتها و اشخاص ایرانی در راستای جلوگیری از پیشبرد اهداف اتمی ایران را تصویب کرد، اما صحبتی از تحریم نفت نکرد. علت این است که تحریم نفتی، اقدامی بسیار مهم و تاثیر گذار بر اقتصاد اروپا و جهان است و قبل از هر گونه اظهار نظر رسمی یا تصمیمی، ابعاد مختلف آن باید بررسی شود. یقیناً مقامات اروپایی هم اکنون مشغول رایزنی با کارشناسان اقتصادی و شرکتهای خریدار نفت ایران هستند و میتوان پیشبینی کرد که پرسشها و چالشهای زیر را پیش روی خود میبینند:
1- کدام کشورها مجبور به توقف خرید نفت از ایران شدند؟ به عنوان مثال، آیا دولت انگلستان که هم اکنون از نفت خام ایران بینیاز است، میتواند روی ایتالیا، یونان یا اسپانیا فشار وارد کند و آنها را مجبور به توقف خرید نفت ایران کند؟
2- این تحریمها قرار است چگونه اعمال شود؟ آیا تنها پالایشگرهای اروپایی مجبور به توقف خرید از ایران خواهند شد یا اینکه تاجران اروپایی نیز منع خواهند شد؟ آیا شرکتهای اروپایی میتوانند نفت ایران را خریداری کنند و در نقطه دیگری از دنیا غیر از اروپا مصرف کنند؟ دولتهای اروپایی چگونه میتوانند از این امر جلوگیری کنند؟
3- در صورت تخلف شرکتها و تجار اروپایی از قانون تحریم، چه تنبیهاتی برای آنها در نظر گرفته شده است؟ در قبال تحمیل تحریم نفت ایران به مصرفکنندگان، چه امتیازاتی برای مصرف کننده در نظر گرفته شده؟ هزینه این امتیازها را دولتهای اروپایی چگونه میخواهند پرداخت کنند، مخصوصاً در شرایط کنونی که با کسری بودجه شدید مواجه هستند. چرا باید کشورهای کوچک اروپایی، هزینه تحریم نفت ایران را بپردازند در حالیکه سیاستهای اتمی ایران برای آنها اهمیتی ندارد؟
4- آیا دولتهای اروپایی و یا اتحادیه اروپا میتوانند نفت جایگزینی برای شرکتهای مصرف کننده تهیه کنند؟
5- آیا دولتهای اروپایی و یا اتحادیهٔ اروپا میتوانند هزینه اضافی تهیه نفت غیر ایرانی، و یا ضرر متحمل شده مصرف کنندگان در صورت واکنش بازار نفت و افزایش پایه قیمت را پرداخت کنند؟
6- اکنون که خطر ورشکستگی مالی، اتحادیه اروپا را تهدید میکند، آیا صلاح است که سیاستمداران تنش جدیدی در بازار نفت ایجاد کرده و هزینههای جاری کشورهای اروپایی که به شدت بدهکار هستند را بالاتر ببرند؟
به نظر من، پاسخ به پرسشهای فوق، اصلیترین چالش کارشناسان سیاسی و اقتصادی اروپاست. آنها در این برهه نتوانستهاند راهکارهای قابل اتکایی برای این پرسشها بیابند و به همین دلیل پیشبینی میکنم که تحریم نفتی یک جانبه ایران عملی نشود. هر چند دولتمردان اروپایی سعی خواهند کرد که سایه تحریم را بر سر ایران نگاه داشته و و همزمان حلقه محاصره مالی/بانکی را تنگتر کنند و روشی که چند سالی است در پیش گرفتهاند را جدی تر دنبال کنند.
البته در پاسخ به پرسش چهارم، چندین گزینه برای جایگزینی نفت ایران پیشنهاد شده، از جمله جایگزینی نفت ایران توسط نفت عراق و آنگولا و یا تسریع افزایش تولید نفت لیبی و در آخر نیز افزایش تولید عربستان. اما:
1- نفت خام لیبی اصولاً نفت خام شیرین و سبک است که قیمت از از نفت خام ایران گرانتر و خصوصیت کاملا متفاوتی دارد و نمیتوان آن را یک به یک جایگزین نفت ترش ایران کرد. نکته دیگر اینکه لیبی قبل از جنگ تولیدی برابر با ۱.۷ میلیون بشکه در روز داشته که امروز حتی به نصف آن میزان نیز باز نگشته است. (هم اکنون بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه در روز تولید میکند)
2- افزایش تولید عراق و آنگولا: عراق همواره در حال افزایش تولید نفت خام خود است. اما مشکل اصلی این کشور در بحث لجستیک نفت است که صادرات این کشور را دچار مشکل کرده. هر گونه افزایش صادرات عراق تدریجی خواهد بود و نمیتواند یک شبه تولید خود را صدها هزار بشکه در روز افزایش دهد. آنگولا نیز شرایط مشابهی دارد و نمیتوان روی افزایش تولید کوتاه مدت این کشور حساب باز کرد.
3- ظرفیت اضافی عربستان: عربستان همواره ادّعا میکند که ظرفیت تولیدش بیش از میزان تولید واقعی این کشور هست و در شرایط اضطراری، توانایی افزایش تولید خود را دارد. آنها همواره از این امر به عنوان اهرمی برای کنترل بازار استفاده میکنند. البته میزان دقیق حد اکثر ظرفیت تولید عربستان روشن نیست و در عمل ممکن است کمتر یا بیشتر از آن چیزی که گمان میرود باشد. امروز عربستان تولید خود را تا ۹.۲ میلیون بشکه در روز افزایش داده است. کارشناسان حدس میزنند که حد اکثر ظرفیت تولید عربستان نزدیک ۱۰.۵ میلیون بشکه در روز است و ارقام بالاتری که عربستان مطرح میکند واقع بینانه نیستند. به هر حال روی کاغذ به نظر میرسد که عربستان بتواند در کوتاه مدت نقصان نفت خام ایران در اروپا را جبران کند.
اما به راستی در صورت تحریم نفتی ایران، چه کسی بیشتر ضرر خواهد کرد؟ اگر هدف اصلی تحریم نفتی ایران، کوتاه کردن دست ایران از درامد هنگفت صادرات نفت و فلج کردن اقتصاد ایران و مجبور کردن ایران به توقف برنامههای اتمی است، تا چه میزان میتوان این اهداف را از طریق تحریم نفت تحقق بخشید؟
بازار نفت نزدیک به یک سال است که با وجود شرایط بد اقتصادی آمریکا و اروپا و خطر کاهش تقاضا، با روند رو به رشد مواجه است. ساختار قوی بازار نفت نشان دهنده کمبود نسبی عرضه نفت در بازار و تمایل سرمایه گذاران برای خرید نفت در بازار آتی است. در چنین شرایطی، هر گونه تنش در کشورهای تولید کننده که امنیت عرضه نفت را تهدید کند، موجب افزایش شدید قیمت خواهد شد. به عنوان مثال، توقف تولید ۱.۷ میلیون بشکه در روز لیبی در نیمه اول امسال موجب افزایش ۲۵ دلاری نفت خام شد. بزرگترین خریداران نفت خام ایران در اروپا ایتالیا، اسپانیا و یونان هستند، ۳ کشوری که اتفاقا شدیدترین مشکلات اقتصادی و بدهی سنگینی دارند و قطع صادرات نفت ایران به این سه کشور شرایط آنها را بحرانیتر خواهد کرد. در واقعه اتحادیهٔ اروپا در صورت اعمال تحریم، به نوعی خودزنی کرده است چرا که صدمه اقتصادی که از این تحریم میبیند، به مراتب بیشتر از ضرری است که ایران متحمل خواهد شد.
از سوی دیگر، تحریم نفتی اروپا منجر به متوقف شدن عرضه نفت ایران به بازار و محروم شدن ایران از درامد صادرات نفت خود نخواهد شد. البته ایران ممکن است ناچار شود که در ماههای نخست، نفت فروش نرفته خود به اروپاییها را - که برابر با ۱۳% تا ۱۵% کل صادرات ۲.۶۵ میلیون بشکه در روزی ایران است - را برای مدتی با هزینه گزاف روی کشتی انبار کند. اما مصرف کنندههایی مثل چین به طور حتم توانایی جذب کامل حجم فروش نرفته ایران به اروپا را دارند و میتوان حدس زد که در نهایت با کمی تخفیف قیمت، نفت فروخته نشده ایران را خواهند خرید. این تخفیف ممکن است بین ۱% تا ۱۰% قیمت پایه باشد؛ رقمی که برای خریداری مثل چین رقمی بسیار چشمگیر است اما برای ایران که اقتصاد تنبل نفتی دارد که تنها نفت را از زمین بیرون میکشد و به قیمت روز میفروشد، تاثیر زیادی نخواهد داشت و خلاصه اینکه اخلال طولانی مدتی در درامد نفت جمهوری اسلامی پیش نخواهد آمد. حتی ممکن است بر اثر واکنش منفی بازار نفت به خبر تحریم ایران، قیمت پایه نفت بالا بکشد و از درامد صادرات نفت ایران در کوتاه مدت افزایش نیز بیابد!
در مجموع، فکر نمیکنم که اروپاییها بتوانند با تحریم نفتی ایران، به اهدافی که دنبال میکنند دست یابند. هر گونه اقدام برای تحریم نفت ایران، نیازمند همکاری تمامی مصرف کنندگان جهان، از جمله خریداران اصلی ایران مثل چین، هند و ژاپن است. در غیر این صورت، آثار منفی تحریم نفتی در مقطع زمانی کنونی، پیش از آن که حکومت ایران را از پای درورد، ضربه شدید اقتصادی به اتحادیه اروپا وارد خواهد کرد.
پینوشت:
از همین نویسنده در «مجمع دیوانگان» بخوانید: «چند نکته پیرامون قیمت سوخت در ایران»
«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشتهای شما استقبال میکند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر