۹/۲۸/۱۳۹۰

یادداشت وارده: برای تنهایی‌های مهسا



سرمیادزمستون - «خدایا تنها بودن یکی از صفات توست و ممنونم که در این دو سال بسیاری از شب‌ها و روزها اندکی به این صفت زیبایت نزدیک بودم.
خدایا شکر که تنها بودم اما تنهایی را احساس نکردم.
خدایا ممنون که همیشه با من هستی و هوای من رو داری.
خدایا ممنونم که دوستم داری و فراموشم نکردی.
خدایا ممنون که در این دو سال و دوماه این‌قدر من و مسعود و دوستانم را عزیز کردی.
خدایا از این به بعد را هم مانند دو سال گذشته همسرم، زندانیان و خانواده‌های‌شان را به خودت واگذار می‌کنم که مطمئنم بهترین‌ها را برایمان می‌خواهی.
خدایا خیلی دوستت دارم.»

آنچه خواندید متن پیاده شدۀ دعای مهسا امرآبادی، همسر مسعود باستانی، است در ماه رمضان امسال. (از اینجا+ بشنوید)

مسعود از زمان بازداشت تاکنون حتی یک ساعت هم مرخصی نداشته و این یعنی 896 روز تنهایی تا امروز. برای هر دو. چه زبون‌اند آن‌ها که از عمق عشق این دو آگاه‌اند و این‌چنین آن‌ها را می‌گدازند.


گر اژدهاست بر ره عشق است چون زمرد
از برق این زمرد هین دفع اژدها کن

پی‌نوشت:
«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشت‌های شما استقبال می‌کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر