یکی از جنبههای استدلال موافقین طرح حذف یارانهها، جنبه سیاسی است. معتقدین به این نگرش ریشههای بازتولید استبداد در ایران را وجود دولت رانتیر، بینیازی دولت از مالیاتهای مردمی و در عین حال وابستگی مداوم مردم به دولت میدانند. شاید شاخصترین مدافع این نگرش «عباس عبدی» باشد که اصرار دارد تا زمانی که پول نفت در اختیار دولت باشد، جامعه وابسته به حکومت نمیتواند استقلال خود را کسب کرده و قدم در راه دموکراسی بردارد. ایشان پیشنهاد میکنند که به هر طریق ممکن پول نفت باید از بودجه دولت خارج شود تا بعد مردم بمانند و دولتی که باید مالیات بگیرد و خدمات بدهد و طبیعتا پاسخگو هم باشد*. نتایج یک ساله اجرای طرح حذف یارانهها، هرچند از جنبه اقتصادی کاملا شکست خورده و غیرقابل دفاع بوده است، اما تا بدین لحظه هنوز وجاهت این جنبه سیاسی خود را حفظ کرده است. حال طرح جدیدی در راه است که این آخرین روزنه امیدواری را هم از بین میبرد.
سخنگوی كمیسیون اقتصادی مجلس به تازگی از «حذف بیش از 3میلیون خانوار از چرخه دریافت یارانه نقدی» خبر داده است. بدین ترتیب حدود 12 تا 15 میلیون ایرانی از فهرست دریافت کنندگان یارانه خارج میشوند تا «شاید از فشارهای وارده به دولت در پرداخت یارانه نقدی كاسته شود و وعدههای رییس دولت مبنی بر افزایش میزان یارانه نقدی نیز محقق شود». (از روزنامه شرق+ بخوانید)
اینکه دهکهای بالای اقتصادی به مرور از چرخه دریافت یارانهها خارج شوند از جنبه اقتصادی قابل توجیه است، اما اینجا قرار است به تاثیرات «جنبه سیاسی» این طرح بپردازیم. تا پیش از این و زمانی که همه شهروندان به صورت یکسان یارانه دریافت میکردند میتوانستیم خوشبین باشیم که جامعه استقلال نسبی خود را از دولت کسب کرده است و از اینجا به بعد میتواند چشمانتظار بازی مالیات در برابر پاسخگویی باشد. اما به محض اینکه قرار شد افراد به دو گروه «پولدار» و «بیپول» تقسیم شوند، پای دولت به زمینه ارزشگزاری و تقسیمبندی جامعه باز میشود. به قول معروف گذر پوست دوباره به دباغخانه میافتد و میتوان انتظار داشت شهروندان برای اینکه همچنان در فهرست یارانهبگیرها باقی بمانند، تلاش کنند تا روابط حسنه خود با دولت را حفظ کنند.
در مملکتی که دولت هنوز برای شمارش شهروندانش باید یکی یکی در خانهها را بزند، شوخی بیمزهای است که تصور کنیم یک بانک اطلاعات جامع از درآمدهای افراد وجود دارد که میتوان بر پایه آن دهکهای اقتصادی را به صورت شفاف مشخص کرد. پس عجیب نیست از این پس شاهد قطع یارانه گروههایی از منتقدین باشیم و یا حتی اگر در عمل هم این اتفاق رخ ندهد، باز هم گروههایی از توده مردم در هراس از قطع شدن یارانههایشان دست از انتقاد و اعتراض به عملکرد دولت بکشند. بدین ترتیب، نه تنها خوشبینی حامیان ایده «حذف یارانه برای کسب استقلال جامعه از دولت» نقش بر آب میشود، که حتی باید گفت جامعه بیش از هر زمان دیگری به دولت خود وابسته و در برابر آن ترسخورده خواهد شد.
پینوشت:
* البته پیشنهادات آقای عبدی به این سادگی و خلاصگی نیست. برای مثال میتوانید به این+ گفت و گوی ایشان مراجعه کنید.
سخنگوی كمیسیون اقتصادی مجلس به تازگی از «حذف بیش از 3میلیون خانوار از چرخه دریافت یارانه نقدی» خبر داده است. بدین ترتیب حدود 12 تا 15 میلیون ایرانی از فهرست دریافت کنندگان یارانه خارج میشوند تا «شاید از فشارهای وارده به دولت در پرداخت یارانه نقدی كاسته شود و وعدههای رییس دولت مبنی بر افزایش میزان یارانه نقدی نیز محقق شود». (از روزنامه شرق+ بخوانید)
اینکه دهکهای بالای اقتصادی به مرور از چرخه دریافت یارانهها خارج شوند از جنبه اقتصادی قابل توجیه است، اما اینجا قرار است به تاثیرات «جنبه سیاسی» این طرح بپردازیم. تا پیش از این و زمانی که همه شهروندان به صورت یکسان یارانه دریافت میکردند میتوانستیم خوشبین باشیم که جامعه استقلال نسبی خود را از دولت کسب کرده است و از اینجا به بعد میتواند چشمانتظار بازی مالیات در برابر پاسخگویی باشد. اما به محض اینکه قرار شد افراد به دو گروه «پولدار» و «بیپول» تقسیم شوند، پای دولت به زمینه ارزشگزاری و تقسیمبندی جامعه باز میشود. به قول معروف گذر پوست دوباره به دباغخانه میافتد و میتوان انتظار داشت شهروندان برای اینکه همچنان در فهرست یارانهبگیرها باقی بمانند، تلاش کنند تا روابط حسنه خود با دولت را حفظ کنند.
در مملکتی که دولت هنوز برای شمارش شهروندانش باید یکی یکی در خانهها را بزند، شوخی بیمزهای است که تصور کنیم یک بانک اطلاعات جامع از درآمدهای افراد وجود دارد که میتوان بر پایه آن دهکهای اقتصادی را به صورت شفاف مشخص کرد. پس عجیب نیست از این پس شاهد قطع یارانه گروههایی از منتقدین باشیم و یا حتی اگر در عمل هم این اتفاق رخ ندهد، باز هم گروههایی از توده مردم در هراس از قطع شدن یارانههایشان دست از انتقاد و اعتراض به عملکرد دولت بکشند. بدین ترتیب، نه تنها خوشبینی حامیان ایده «حذف یارانه برای کسب استقلال جامعه از دولت» نقش بر آب میشود، که حتی باید گفت جامعه بیش از هر زمان دیگری به دولت خود وابسته و در برابر آن ترسخورده خواهد شد.
پینوشت:
* البته پیشنهادات آقای عبدی به این سادگی و خلاصگی نیست. برای مثال میتوانید به این+ گفت و گوی ایشان مراجعه کنید.
« نتایج یک ساله اجرای طرح حذف یارانهها، هرچند از جنبه اقتصادی کاملا شکست خورده و غیرقابل دفاع بوده است،» چرا؟؟! چون مصرف انرژی کم شده؟
پاسخحذف