پیش از این سعی کردم مواد جنجالی لایحه حمایت از خانواده را معرفی کنم تا اگر قرار است در این مورد بحثی شکل بگیرد دست کم مشخص باشد در مورد چه چیزی صحبت می کنیم. پیش از این هم اشاره کرده بودم و همچنان هم باور دارم بخش عمده ای از اعتراضات به لایحه حمایت از خانواده غیرکارشناسی و احساسی است. من اینجا می خواهم مواد 22 و 23 این لایحه را از دو نگاه بررسی کنم. نخست اینکه آیا این قوانین می توانند تاثیری در عرف جامعه ما گذاشته و احتمالا فرهنگ چند همسری را بار دیگر در میان ایرانیان شایع کنند؟ دوم اینکه اساسا آیا این قوانین حرف جدیدی برای گفتن دارند و یا تنها عرف رایج و نانوشته همیشگی را مکتوب کرده اند؟
به باور من برای هرگونه قانون گزاری دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. دیدگاه نخستی که قانون را «فرهنگ ساز» تلقی می کند و بنابر همین پیش فرض تلاش می کند تا برای تغییر ذائقه عمومی و یا اصلاح فرهنگ عامه قوانین جدید وضع کند. (از نگاه من قوانینی را که دولت شاهنشاهی در جریان انقلاب سفید به تصویب رساند نمونه ای تاریخی از چنین نگاهی به قانون است. این نگاه به قانون همواره از جانب علاقمندان به «اصلاح از بالا» مورد توجه قرار می گیرد) دیدگاه دیگر قانون را برگرفته از خواست اکثریت و تابعی از تمایلات جمعی می داند. در این دیدگاه هیچ قانون جدیدی وضع نمی شود مگر اینکه تغییرات اجتماعی لزوم بازنگری در قوانین قدیمی را به اثبات برساند. (برای این دیدگاه نمونه های تاریخی بسیاری وجود دارد. از جمله رفع قوانین تبعیض آمیز علیه رنگین پوستان و یا زنان که تنها به مدد مبارزات گسترده مردم و فعالان مدنی در سطح جهانی به تصویب رسیدند. در کشور ما نیز اساس قانون گزاری در عصر مشروطیت نمونه ای از این دست بود که تنها با فشار گسترده مبارزان در قالب انقلاب مشروطیت شکل گرفت. این دیدگاه، بنیان عملکرد معتقدان به «اصلاح از پایین» است) ناگفته پیدا است که ترکیبی متعادل از این دو دیدگاه را نیز می توان به عنوان دیدگاه سوم فرض کرد.
حال اگر بخواهیم نسبت قوانین مربوط به ازدواج با فرهنگ عامه ایرانیان در این زمینه را بررسی کنیم به باور من به این نتیجه خواهیم رسید که دست کم در مورد فرهنگ چند همسری، قوانین ثبت شده نه تنها هیچ گونه تاثیر سازنده ای بر فرهنگ عمومی مردم نداشته اند، بلکه عملا مسیر تغییر و تحول عرف جامعه ما در خلاف جهت قوانین ازدواج شکل گرفته است. توضیح مشخص اینکه چه از نگاه شرعی (به عنوان پایه و اساسی همیشگی در قانون گزاری دولت های ایران) و چه از نظر قوانین مصوب حقوقی، هیچ گاه در طول تاریخ این کشور چند همسری غیرقانونی نبوده است. اما آنچه در عمل قابل مشاهده بوده، سیر نزولی تمایل به چند همسری و در عین حال ایجاد نوعی قبح برای این مسئله در عرف اجتماع است، تا جایی که امروز حتی در واکنش به احتمال ترغیب چند همسری از جانب دولت، موجی کم نظیر از اعتراضات مردمی به لوایح اجتماعی دولت را شاهد هستیم. بر پایه چنین مشاهده ای است که من گمان می کنم می توان ادعا کرد هرگونه نگرانی از احتمال ترغیب مردان به چند همسری از طریق وضع قوانین بی مورد است. ضمن اینکه ریشه کاهش تمایل ایرانیان به چند همسری را علاوه بر عوامل فرهنگی، می توان تا حدود بسیاری در عوامل اقتصادی و تغییر فرهنگ کار در جامعه جست و جو کرد که با چنین قانون گزاری هایی دستخوش تغییر نخواهند شد.
با چنین مقدمه ای، من گمان می کنم لایحه پیشنهادی نمی تواند تاثیر ویژه ای بر روی عرف جامعه ایران داشته باشد. اما اگر از منظر دوم به این لایحه نگاه کنیم، آنگاه شاید حتی بتوان ادعا کرد که اساسا کل جنجال بر سر ماجرایی است که اصلا وجود ندارد! به عبارت دیگر مخالفان لایحه حمایت از خانواده آنچنان از ذکر «ازدواج موقت» و یا «ازدواج مجدد بدون رضایت همسر اول» سخن می گویند که گویا این دو مسئله تا کنون در کشور ما غیرقانونی بوده اند و تنها لایحه اخیر است که می خواهد به چنین اعمال غیرمشروعی، مشروعیت ببخشد. این در حالی است که هم ازدواج موقت یک پدیده کاملا شایع، رایج و حتی قانونی در کشور ما بوده است و هم ازدواج مجدد مردان، بدون هیچ شرط و شروطی مشروع بوده و منعی هم برای آن وجود نداشته است. (در این مورد می توانید مطلبی از تابناک بخوانید) مسئله اصلی در مورد این دو پدیده، سکوت قوانین حقوقی کشور بوده است که سبب شده تا تمامی قضاوت ها در این زمینه ها صرفا بر عهده شرع گذاشته شود. پس می توان ادعا کرد دست کم برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی است که تصمیم گرفته شده تا به هر قیمتی روند ازدواج قانونمند شده و دست کم از این منظر ساماندهی شود.
پی نوشت:
نخست اینکه یکی دیگر از مواد مورد مناقشه در این لایحه ماده 24 در تعیین سقف مهریه بود که پایه و اساس شرعی نداشت و همانگونه که انتظار می رفت مجلس هم رای به حذف آن داد. پس لزومی ندارد در این مورد صحبت بیشتری شود. اما در مورد مفاد مواد 22 و 23 در این نوشته تقریبا تلاش کردم تا هیچ قضاوت ارزشی نداشته باشم. در یادداشت بعدی که پیرامون این لایحه خواهم نوشت قصد دارم که به مزایای ماده 22 (که اتفاقا بسیار هم مورد اعتراض است) بپردازم.
در مورد ازدواج مجددد بدون اجازه همسر، به دلیل غیرقانونی بودن، تا به حال زن میتونسته طلاق بگیره ولی از این به بعئ این حق ازش سلب میشه مگه موقع ازدواج حق طلاق را گرفته باشه . به خصوص که این مساله را کنار ساده کردن نحوه پرداخت مهریه میگذارن . مساله بعدی توهین آمیز بودن یا نبودن یک قانون هست. مثل اینکه بگی مهم نیست قانون مجاز بودن به سیاه پوست ها تصویب بشه، چون مردم شعورشون بالاست و توهین نمیکنن .
پاسخحذفبا تمام احترامی که برای شما ومطالب تان در این وبلگ غائل هستم ولی این پست شما به نظرم بیشتر بازی با کلمات بود. شاید هم من درست متوجه نشدم.
پاسخحذفدرسته که مساله ازدواج موقت و چند همسری در ایران بوده (حالا چه به صورت مکتوب شده و قانونی؛ چه هم به صورت اجباری یا پنهانی؛ هرچند که ظاهرا بیشتر در ایران طرفدار داره و حتا عربها هم که چنتا چنتا زن میگیرن این کار ما ایرانیها رو تقبیح میکنن!). کاری به اینش ندارام. ولی چرا وقتی از خود شما (که ظاهر طرفدار این طرح هم هستید اون طور که من از این نوشته برداشت کردم) سوال بشه که خوب! حالا که اینطوره و این قوانین خیلی خوبه حاضر هستین داماد شما چندتا زن دیگه هم بگیره یا بره صیغه کنه و به خواهر شما هم نگه و اگه خواهر شما بعدا فهمید که داستان از چه قرار است نتونه هیچ دادخواهی بکنه؟ برا مادرتون چطور؟ حاضر هستین پدرتون بره تا ۴۰ تا زن رو صیغه کنه (شاید تا ۴۵ تا زن صیغه ای هم قانونی است، دقیق نمیدونم) بدون این که مادرتون روحش هم خبر داشته باشه! اگه این اتفاق بیوفته شما خودتون چه عکس العملی نشون میدین در برابر دوستانتون و بقیه فامیل؟
موضوع فقط قانون و شرع نیست (کما این که خود شما پستی داشتین راجع به این که کاری که شرع با عدالتخانه ما کرد... که بسیار بسیار نیکو حق مطلب رو ادا کرده بودید). موضوع کرامت انسانی ما آدم ها و روابط ما است که در لوایح جانبدارانه در حد یک غریزه حیوانی صرف پایین آورده میشه و حقی که این وسط ضایع میشه و احساساتی که چنان جریحه دار میشه که هیچوقت هیچ چیز نمیتونه اونو التیام ببخشه...
دوست عزیز ناشناس
پاسخحذفاول اینکه من برای اشاره به قانونی بودن ازدواج مجدد بدون اجازه همسر اول در این مطلب ذکر منبع هم کرده ام؛ حرف شما سندیت ندارد، می توانید به منبع مورد اشاره مراجعه کنید تا در این زمینه اطلاعات مفیدی به دست بیاورید.
در ضمن قانون ما آنقدر مشکل دارد که به جای فکر کردن به ویترین و قیافه اش بخواهیم به عملکرد و نتیجه اش فکر کنیم. من نمی دانم شما چه برداشت ویژه ای از این قوانین دارید که آنها را توهین آمیز می خوانید، اگر ازدواج مجدد و یا موقت را عملی غیراخلاقی می دانید من هم با شما موافقم هستم. اما اینجا در مورد سلایق مشترک خودم با شما مطلب نمی نویسم، اینجا در مورد قوانینی می نویسم که قرار است در ساختار حاکمیت کنونی به تصویب برسند و با سرنوشت میلیون ها هم وطن ما سر و کار دارند.
عسل بانوی گرامی
پاسخحذفاول از ابراز لطف شما سپاسگذارم؛ اما متوجه نشدم از کجای نوشته من برداشت کردید که با چند همسری و یا ترویج فرهنگ صیغه موافق هستم. لطفا متن را بدون پیش فرض ذهنی بخوانید. در یک پست دیگر هم تلاش کردم توضیح بدهم که از نگاه من تصویب این قوانین به هیچ وجه به معنای دامن زدن به ترویج فرهنگ ازدواج مجدد و یا موقت نیست. اصلا تمام انگیزه من برای نوشتن مطلب در این زمینه اشاره به این برداشت نادرست و به باور من ناآگاهانه فعالین حقوق زنان است که به باور من نمی دانند با چه چیزی مخالفت می کنند.