یادداشت پیشین در مورد تفاوت های بالاترین و گودر را که نوشتم، قصدی برای دخالت در روند تصمیم گیری های سایت بالاترین نداشتم و بیشتر جنبه آسیب شناسی ماجرا مد نظرم بود. با این حال تعدادی از دوستان به مطلب خورده گرفتند که «فقط انتقاد کرده است و راه حلی ارایه نداده» و حتی با کمی اغراق مجددا افسانه «همه ما فقط انتقاد بلدیم» را دامن زدند که گمان می کنم هیچ کدام درست نیست. انتقاد اگر درست مطرح شود راه حل را در دل خود منتقل می کند. اگر از مطلب پیشین هم راه حلی بیرون نمی آید، احتمالا من در انتقال مطلب ناتوان بوده ام، هرچند خودم گمان می کنم دوستان کمتر تامل کرده اند. با این حال به نظرم رسید دست کم به پاس تمام خدماتی که سایت بالاترین، مدیریت و البته کاربرانش به فضای مجازی ما کرده اند بد نیست پیشنهادهای خودم را به صورت مشخص تری ارایه کنم، اما پیش از هر پیشنهاد هدف مورد انتظار را ذکر می کنم، با این امید که حتی اگر پیشنهاد نوعی من برای حصول این هدف ها مورد توجه دوستان قرار نگرفت، دست کم با رویکرد به همان اهداف پیشنهادات جدیدی ارایه شود.
1- هدف: افزایش کیفیت لینک ها از طریق سوق دادن کاربر به سوی دقت بیشتر و نظارت شخصی
پیشنهاد من: محدودیت ارسال لینک برای هر کاربر: در حال حاضر سایت بالاترین برای سطح بندی کاربران خود از سیستم ویژه ای به نام «انرژی» استفاده می کند که با گسترش فعالیت کاربر افزایش یافته و امکان فعالیت بیشتر را هم به وی می دهد. هرچند این ایده در ابتدا می توانست محدودیتی برای کاربران تازه کار محسوب شود، اما در عمل این محدودیت چندان به چشم نیامد، تا جایی که گمان می کنم امروزه کمتر از 10 درصد کاربران بالاترین با مشکل کمبود انرژی مواجه می شوند. پیشنهاد جایگزین من یک قانونگزاری خشک و تا حدودی خشن برای تعداد لینک های ارسالی است. مثلا هر نفر یک لینک در روز. در ظاهر چنین قانونی به کاهش لینک های بالاترین و احتمالا کاهش گستره خبری آن منجر خواهد شد، اما من گمان می کنم روندی که پس از اجرای این تصمیم شکل می گیرد نوعی اعمال نظارت شخصی است. یعنی کاربر بالاترین به مرور عادت می کند تا برای به مصرف کردن تنها کارت روزانه خود دقت بیشتری به خرج دهد، تا جای ممکن خبر تکراری (هرچند از یک منبع متفاوت) ارسال نکند و خبرهای مورد نظر خود را اولویت بندی کند. خلاصه این ماجرا به بیان من می شود «یک سیستم نظارت و تایید صلاحیت شخصی که هر کاربر سرسختانه بر روی لینک های خود اعمال می کند». (گمان می کنم وبلاگ نویسان ناخودآگاه عملکردی مشابه دارند. چرا که تعداد پست های یک وبلاگ معمولا از دو سه پست در روز تجاوز نمی کند و بلاگ نویس ناچار است از بین چندین و چند موضوع که به ذهنش خطور می کند مهم ترین را انتخاب کند)
2- هدف: تعدیل فضای خصمانه میان کاربران و حذف جبهه گیری های شناخته شده
پیشنهاد من: حذف آرای منفی: نیازی به یک کار آماری نیست تا متوجه شویم چه حجمی از «منفی»های بالاترین، به جای آنکه قانونی اعمال شود «انتقام جویانه» اعمال می شود. برای پی بردن به این مسئله کافی است به کامنت هایی که در همین مورد نوشته می شود دقت کنیم که مثلا «شما فلان جا به فلان لینک من منفی دادید و ...». حال اگر بخواهیم «منفی»های عقیدتی را هم به این دست «منفی»های انتقام جویانه اضافه کنیم، به گمان من به اصلی ترین ریشه جدال های خشن و گاه توهین آمیز در بالاترین می رسیم. در واقع تنها راه گسترش یک ایده در بالاترین، عرضه بهتر و یا مطلوب تر آن نیست، بلکه یک راه میانبر می تواند تخریب ایده رقیب باشد. در نقطه مقابل، گوگل ریدر به کاربران خود تنها امکان لایک زدن به مطلب را می دهد. (دقیقا همان کاری که فیس بوک هم می کند) شما یا دوستی خود را به دیگران نشان می دهید یا اصلا به چشم آنها نمی آیید. دلیلی برای بروز کینه و عداوت باقی نمی ماند. باز هم به بیان دیگر، دنیای گودر به «دوستان من» و «هیچ کس های نامریی» تقسیم می شود، اما دنیای بالاترین به «دوستان من» و «دشمنان من» تقسیم می شود. طبیعی است که رفتارهای پرخاش جویانه در بالاترین اوج بگیرد.
3- هدف: تعدیل لحن نامناسب در مطالب ارسالی (و البته نمای سایت بالاترین که از تیتر مطالب تشکیل شده)
پیشنهاد من: حذف امکان تغییر تیتر: این پیشنهاد احتمالا بیش از هرچیز یک ایده تخیلی است؛ در واقع من اطمینان ندارم که از نظر اجرایی و برنامه نویسی امکان عملی شدن این پیشنهاد وجود داشته باشد، اما گمان می کنم دست کم به عنوان یک ایده آل می توانیم به آن نگاه کنیم. منظور دقیق من از این ایده این است که هر کاربر ملزم شود تیتر مطالب ارسالی خود را عینا در بخش تیتر بالاترین وارد کند. برای مثال در لینک سخنرانی احمدی نژاد، به جای تیتری که مثلا خبرگزاری ایسنا به کار برده، عنوان «دروغ پردازی های جدید ا.ن» را به کار نبرد. اگر واقعا به تیتر این سایت علاقه ندارد به سایت های دیگر مراجعه کند و یا اصلا قید خبر را بزند. من گمان می کنم این پیشنهاد می تواند دو دستاورد مهم داشته باشد. نخست اینکه اعمال نظر شخصی در خبرهای ارسالی را محدود کرده و بروز این نظرات را به بخش کامنت های مطلب موکول می کند. اما در درجه دوم که از نظر من بیشتر حایز اهمیت است، ادبیات حاکم بر فضای بالاترین را به ادبیات رسمی فضای مجازی نزدیک تر می کند. یعنی حفظ اصل تیترها، سبب می شود بالاترین دقیقا بازتاب دهنده حال و هوای فضای مجازی کشور باشد، که معمولا ادبیاتی رسمی و دست کم مودبانه دارد. البته ناگفته پیدا است که کاربر بالاترین هم در افزودن خلاصه مطلب آزاد است و می تواند بخش های مورد نظر خود را مورد تاکید قرار دهد.
سخن آخر: پای لینک مطلب قبلی من در سایت بالاترین بحث مفصلی درگرفته بود و تعدادی از دوستان در این بخش مخالفتشان را با عبارات پایانی من در مطلب پیشین اعلام کرده بودند. یعنی آنجا که من نوشته بودم «به نظر من بالاترین دچار یک بیماری شده است، اما این شیوه ای که مدیران بالاترین قصد دارند برای درمان این بیماری اتخاذ کنند جز مرگ قطعی نتیجه ای نخواهد داشت». به گمان من نگاه این دوستان، به نوعی یک نگاه رایج اما سطحی است که معمولا جای علت و معلول را عوض کرده و جراحی را به جای ریشه یابی توصیه می کند. نگاهی که در سطح اجتماع سبب می شود یک مجرم به جای «بیمار» یا «قربانی شرایط اجتماعی»، به چشم «جانی بالفطره» یا «اراذل و اوباش» دیده شود و قانونگزار هم به جای آسیب شناسی اجتماعی، بر افزایش حکم اعدام و یا قطع دست تاکید کند. من نه گمان می کنم این همه کاربر سایت بالاترین از کره مریخ آمده اند و نه به هیچ وجه می پذیرم که سطح ادب و یا اخلاق اجتماعی و گروهی ما ایرانیان مشکلی خاص و ژنتیکی دارد. اگر مشکلی هست باید ریشه یابی و برطرف شود، اما در همین ریشه یابی هم یک مسئله باید مورد توجه قرار گیرد: از نگاه من تکیه بر «آزادی بیان» و «نظر اکثریت» دو ستون اصلی تشکیل دهنده سایت بالاترین هستند. حال اگر مشکلی در روند فعالیت های این سایت به وجود آمده است، مدیران و یا کاربران نباید به فکر قطع یکی از این ستون ها و یا محدود ساختن آن ها بیفتند. من به هیچ وجه باور ندارم و گمان می کنم هیچ گاه هم نخواهم پذیرفت که ما نمی توانیم در عین آزادی کامل، همزیستی مسالمت آمیزی با یکدیگر داشته باشیم.
1- هدف: افزایش کیفیت لینک ها از طریق سوق دادن کاربر به سوی دقت بیشتر و نظارت شخصی
پیشنهاد من: محدودیت ارسال لینک برای هر کاربر: در حال حاضر سایت بالاترین برای سطح بندی کاربران خود از سیستم ویژه ای به نام «انرژی» استفاده می کند که با گسترش فعالیت کاربر افزایش یافته و امکان فعالیت بیشتر را هم به وی می دهد. هرچند این ایده در ابتدا می توانست محدودیتی برای کاربران تازه کار محسوب شود، اما در عمل این محدودیت چندان به چشم نیامد، تا جایی که گمان می کنم امروزه کمتر از 10 درصد کاربران بالاترین با مشکل کمبود انرژی مواجه می شوند. پیشنهاد جایگزین من یک قانونگزاری خشک و تا حدودی خشن برای تعداد لینک های ارسالی است. مثلا هر نفر یک لینک در روز. در ظاهر چنین قانونی به کاهش لینک های بالاترین و احتمالا کاهش گستره خبری آن منجر خواهد شد، اما من گمان می کنم روندی که پس از اجرای این تصمیم شکل می گیرد نوعی اعمال نظارت شخصی است. یعنی کاربر بالاترین به مرور عادت می کند تا برای به مصرف کردن تنها کارت روزانه خود دقت بیشتری به خرج دهد، تا جای ممکن خبر تکراری (هرچند از یک منبع متفاوت) ارسال نکند و خبرهای مورد نظر خود را اولویت بندی کند. خلاصه این ماجرا به بیان من می شود «یک سیستم نظارت و تایید صلاحیت شخصی که هر کاربر سرسختانه بر روی لینک های خود اعمال می کند». (گمان می کنم وبلاگ نویسان ناخودآگاه عملکردی مشابه دارند. چرا که تعداد پست های یک وبلاگ معمولا از دو سه پست در روز تجاوز نمی کند و بلاگ نویس ناچار است از بین چندین و چند موضوع که به ذهنش خطور می کند مهم ترین را انتخاب کند)
2- هدف: تعدیل فضای خصمانه میان کاربران و حذف جبهه گیری های شناخته شده
پیشنهاد من: حذف آرای منفی: نیازی به یک کار آماری نیست تا متوجه شویم چه حجمی از «منفی»های بالاترین، به جای آنکه قانونی اعمال شود «انتقام جویانه» اعمال می شود. برای پی بردن به این مسئله کافی است به کامنت هایی که در همین مورد نوشته می شود دقت کنیم که مثلا «شما فلان جا به فلان لینک من منفی دادید و ...». حال اگر بخواهیم «منفی»های عقیدتی را هم به این دست «منفی»های انتقام جویانه اضافه کنیم، به گمان من به اصلی ترین ریشه جدال های خشن و گاه توهین آمیز در بالاترین می رسیم. در واقع تنها راه گسترش یک ایده در بالاترین، عرضه بهتر و یا مطلوب تر آن نیست، بلکه یک راه میانبر می تواند تخریب ایده رقیب باشد. در نقطه مقابل، گوگل ریدر به کاربران خود تنها امکان لایک زدن به مطلب را می دهد. (دقیقا همان کاری که فیس بوک هم می کند) شما یا دوستی خود را به دیگران نشان می دهید یا اصلا به چشم آنها نمی آیید. دلیلی برای بروز کینه و عداوت باقی نمی ماند. باز هم به بیان دیگر، دنیای گودر به «دوستان من» و «هیچ کس های نامریی» تقسیم می شود، اما دنیای بالاترین به «دوستان من» و «دشمنان من» تقسیم می شود. طبیعی است که رفتارهای پرخاش جویانه در بالاترین اوج بگیرد.
3- هدف: تعدیل لحن نامناسب در مطالب ارسالی (و البته نمای سایت بالاترین که از تیتر مطالب تشکیل شده)
پیشنهاد من: حذف امکان تغییر تیتر: این پیشنهاد احتمالا بیش از هرچیز یک ایده تخیلی است؛ در واقع من اطمینان ندارم که از نظر اجرایی و برنامه نویسی امکان عملی شدن این پیشنهاد وجود داشته باشد، اما گمان می کنم دست کم به عنوان یک ایده آل می توانیم به آن نگاه کنیم. منظور دقیق من از این ایده این است که هر کاربر ملزم شود تیتر مطالب ارسالی خود را عینا در بخش تیتر بالاترین وارد کند. برای مثال در لینک سخنرانی احمدی نژاد، به جای تیتری که مثلا خبرگزاری ایسنا به کار برده، عنوان «دروغ پردازی های جدید ا.ن» را به کار نبرد. اگر واقعا به تیتر این سایت علاقه ندارد به سایت های دیگر مراجعه کند و یا اصلا قید خبر را بزند. من گمان می کنم این پیشنهاد می تواند دو دستاورد مهم داشته باشد. نخست اینکه اعمال نظر شخصی در خبرهای ارسالی را محدود کرده و بروز این نظرات را به بخش کامنت های مطلب موکول می کند. اما در درجه دوم که از نظر من بیشتر حایز اهمیت است، ادبیات حاکم بر فضای بالاترین را به ادبیات رسمی فضای مجازی نزدیک تر می کند. یعنی حفظ اصل تیترها، سبب می شود بالاترین دقیقا بازتاب دهنده حال و هوای فضای مجازی کشور باشد، که معمولا ادبیاتی رسمی و دست کم مودبانه دارد. البته ناگفته پیدا است که کاربر بالاترین هم در افزودن خلاصه مطلب آزاد است و می تواند بخش های مورد نظر خود را مورد تاکید قرار دهد.
سخن آخر: پای لینک مطلب قبلی من در سایت بالاترین بحث مفصلی درگرفته بود و تعدادی از دوستان در این بخش مخالفتشان را با عبارات پایانی من در مطلب پیشین اعلام کرده بودند. یعنی آنجا که من نوشته بودم «به نظر من بالاترین دچار یک بیماری شده است، اما این شیوه ای که مدیران بالاترین قصد دارند برای درمان این بیماری اتخاذ کنند جز مرگ قطعی نتیجه ای نخواهد داشت». به گمان من نگاه این دوستان، به نوعی یک نگاه رایج اما سطحی است که معمولا جای علت و معلول را عوض کرده و جراحی را به جای ریشه یابی توصیه می کند. نگاهی که در سطح اجتماع سبب می شود یک مجرم به جای «بیمار» یا «قربانی شرایط اجتماعی»، به چشم «جانی بالفطره» یا «اراذل و اوباش» دیده شود و قانونگزار هم به جای آسیب شناسی اجتماعی، بر افزایش حکم اعدام و یا قطع دست تاکید کند. من نه گمان می کنم این همه کاربر سایت بالاترین از کره مریخ آمده اند و نه به هیچ وجه می پذیرم که سطح ادب و یا اخلاق اجتماعی و گروهی ما ایرانیان مشکلی خاص و ژنتیکی دارد. اگر مشکلی هست باید ریشه یابی و برطرف شود، اما در همین ریشه یابی هم یک مسئله باید مورد توجه قرار گیرد: از نگاه من تکیه بر «آزادی بیان» و «نظر اکثریت» دو ستون اصلی تشکیل دهنده سایت بالاترین هستند. حال اگر مشکلی در روند فعالیت های این سایت به وجود آمده است، مدیران و یا کاربران نباید به فکر قطع یکی از این ستون ها و یا محدود ساختن آن ها بیفتند. من به هیچ وجه باور ندارم و گمان می کنم هیچ گاه هم نخواهم پذیرفت که ما نمی توانیم در عین آزادی کامل، همزیستی مسالمت آمیزی با یکدیگر داشته باشیم.
خیلی ممنون برای پیشنهاداتتون اما به نظر من هیچ کدومشون عملی نیستن. من نه تو گودر و نه تو بالاترین کاربر خیلی قویی نیستم اما عاشق بالاترین و گودرم و ساعت ها روشون وقت میذارم. نظراتم رو به عنوان یه کاربر بهتون می گم.
پاسخحذفپیشنهاد اول:
افزایش سطح کیفیه لینک های ارسال شده تنها از طریق تغییر طرز تفکر اعضا صورت می گیره (البته شاید وضع قوانین بتونن کاتالیزور باشن اما به هیچ وجه نمی تونن عامل باشن). این تغییرات از طریق انتقاداتی از این دست (انتقادات شماها و سایر کاربران) و گذر زمان صورت می گیره.
برای اثبات حرفم کافیه لینک های امروزی رو با لینک های دوسال پیش مقایسه کنید.
پیشنهاد دومتون:
فک کنم که دیگه دوره ی منفی های انتقام جویانه تموم شده. نمونش کاربر نایتمر.
حذف گزینه ی منفی هم یه جورایی منو یاد افکار کمونیستا می ندازه. قوانین کمونیستا رو می شه تو یه اتاق 4 نفره اجرا کرد اما تو جامعه ایجاد فاجعه می کنه.
گودر به هیچ وجه نقشی رو که بالاترین تو جامعه بازی می کنه رو نداره و مقایسه کردنشون به هیچ وجه جایز نیست. اگه گودر حتی یک دهم بالاترین بود، در بدو تولدش فیلتر می شد.
اگه تو بالاترین کار کرده باشید می بینید که منفی دادن کار خیلی سختیه.
منفی تلافی حویانه که خیلی تابلو می شه و با یه گزارش دادن ممکنه حسابتون رو ببندن.
منفی عقیدتی هم فقط تحت عنوان خبر غیر واقعی منفی می خوره که صرفا قابل اجرا روی تحلیلهای شخصی هستش.
پیشنهاد سومتون هم که اصلا جای بحث نداره.