در یادداشت پیشین (هیات نظارت غیرقانونی) اشاره شد که عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در تاریخ «پنجم آبان ماه 1387» فهرست اعضای هیات نظارت بر انتخابات را اعلام کرد. طبیعی بود که پس از این اعلام فضای رسانه ای کشور به صورت جدی تری وارد فاز انتخاباتی شود. اما درست در همین موقع و در تاریخ «هشتم آبان ماه 1387» رهبر نظام به بهانه دیدار با دانش آموزان سخنانی را ابراز کرد که فضا را برای هرگونه نقد دولت به شدت تنگ می کرد. آقای خامنه ای در این دیدار تاکید کردند: «مسائل مربوط به انتخابات به ویژه حضور پرشور مردم در آن، در همان ایام نزدیک به انتخابات بسیار مهم است اما عدهای با عجله از حالا مباحث انتخاباتی را شروع کردهاند که این فعالیتهای زودهنگام انتخاباتی موجب منحرف شدن ذهنها از مسائل اصلی، مشغول کردن افراد به یکدیگر و برخی بدگوییها میشود و این، به ضرر مصالح کشور است». (از نگاه رهبر نظام جمهوری اسلامی، مسایل اصلی «رعایت حقوق بشر در ابوغریب و گوانتانامو و همچنین جنگ در افغانستان و پاکستان» اعلام شد! -از سایت رهبری بخوانید-)
این سخنان خیلی زود دستمایه ای شد برای اعمال فشار بر منتقدین دولت تا هرگونه انتقادی بلافاصله با برچسب «مباحث انتخاباتی» و مغایرت با نظرات رهبری مواجه شود و برای منتقد هزینه های گزافی به همراه داشته باشد. در این میان دو نکته بسیار جالب توجه است. نخست اینکه این دوران مصادف بود با تورم شدید به دلیل کسری بودجه، تحقق نیافتن وعده های دولت در سفرهای استانی و حتی استیضاح علی کردان (در تاریخ 14 آبان ماه 1387). همه این موارد به صورت طبیعی می توانستند موجی از انتقادات را متوجه عملکرد دولت سازند، اما حامیان احمدی نژاد از برچسب «مباحث انتخاباتی» و «انحراف ذهن مردم از مسایل اصلی» به جنگ این انتقادات رفتند.
نکته جالب توجه دیگر این بود که گویا آقای خامنه ای فراموش کرده بودند که خودشان پیش از هرکس دیگر پرداختن به «مباحث انتخاباتی» را آغاز کرده بودند. ایشان در تاریخ «02/06/87» و در دیدار با اعضای هیات دولت ابراز داشتند: «چند خصوصیت ممتاز در این دولت وجود دارد كه من لازم میدانم به این خصوصیات تصریح كنم؛ اگر چه بارها هم گفته شده، اما در عین حال خوب است كه خود شما دوستان هم توجه داشته باشید كه مایهى امتیاز شما، اینهاست. ... یك خصوصیت این است كه این دولت، واقعاً یك دولت كار است؛ دولت حركت و اقدام است؛ انرژى و نشاطِ كار این دولت، یك امر برجسته است. الحمدللَّه شما از سال اول همینجور حركت كردید، الان هم با این كه سه سال از عمر این دولت گذشته، انسان احساس میكند كه تحرك و نشاط و فعالیت و اقدام در این دولت محسوس است - یعنى كاهش پیدا نكرده؛ افت پیدا نكرده - این خیلى چیز باارزشى است. در خدمت به مردم جدیت وجود دارد.
خصوصیت و امتیاز دوم كه در این دولت هست، شعار و گفتمان كلى این دولت است كه منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمانهاى انقلاب است؛ این خیلى چیز باارزشى است. این را هیچكس نمىتواند ندیده بگیرد ... عدالتخواهى در این دولت پررنگ شد. شعار عدالتخواهى به صورت جدى بر روحیه مسئولان، دولتمردان و برنامهها، پرتو افكند. استكبارستیزى - كه معناى ویژهى انقلابى خودش را دارد - در این دولت تشخص و تمیز پیدا كرد. ... مسئلهى اعادهى عزت ملى و ترك انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیادهطلبى سیاستهاى دیگران و ترك شرمندگى در مقابل غرب و غربزدگى را هم انسان در این دولت احساس مىكند؛ ...
مسئله انرژى هستهاى، براى ما فقط این نبود كه ما میخواستیم یك فناورى داشته باشیم، دیگران میخواستند ما نداشته باشیم؛ این فقط بخشى از قضیه است. بخش دیگر قضیه این بود كه قدرتهاى گوناگون، پُررو، متجاوز، زورگو و دنبالهها و اقمار بىارزش آنها، میخواستند حرف خودشان را در این زمینه بر ملت ایران تحمیل كنند. خب، ملت ایران، دولتِ شما و شخص رئیسجمهور، در مقابل این زورگویى و این تحمیل و این افزونطلبى ایستادید؛ خداى متعال هم كمك كرد؛ پیش رفتید...
گفتمان عمومى دولت اینهاست؛ به طور خلاصه: زندهكردن و بازسازى برخى خصوصیات جوهرى انقلاب و منطق امام؛ و مقابلهى با كسانى كه میخواستند این ارزشها و این مفاهیم اساسى را منسوخ كنند، یا از بین ببرند، یا ادعا میكردند كه منسوخ شده و از بین رفته؛ این چیز باارزشى است. این خصوصیت دوم و امتیاز دومى است كه در این دولت هست. امتیاز سوم هم روحیه مردمى و خاكى این دولت است؛ این هم خیلى باارزش است؛ این را قدر بدانید. سادهزیستى - بخصوص در خود آقاى رئیسجمهور - خوب و برجسته است و چیز باارزشى است...»
و البته شاهکار مقام رهبری که همان زمان هم تردیدهای فراوانی را در میان مخالفان دولت ایجاد کرد که آیا اساسا شرکت در انتخابات فایده ای خواهد داشت و یا آنکه رهبر نظام تصمیم خودش را برای دولت آینده گرفته است: «آنچه كه در مورد سال آخر این دوره باید به شما عرض بكنم، چند نكته است. یكى اینكه در این سال آخر با روحیهى سال اول كار كنید. البته احساس میكنم همین جور است؛ اما در عین حال تأكید میكنم. فكر نكنید كه امسال، سال آخر دولت است؛ نه. مثل كسى كه پنج سال دیگر بناست كار بكند، كار بكنید؛ یعنى تصور كنید كه این یك سال به اضافه چهار سال دیگر در ید مدیریت شماست. با این دید نگاه كنید و كار كنید و برنامهریزى كنید و اقدام كنید».
در نهایت هم بار دیگر تلاش شد تا راه های انتقاد به دولت تا حد امکان محدود شود: «یك مسئله هم - كه مسئلهى آخر باشد كه عرض میكنیم - مسئلهى انتقاد و تخریب است. مرز انتقاد و تخریب چیست؟ تخریب بكنند و اسمش را بگذارند انتقاد؛ یا از ما انتقاد بشود و ما تلقىِ تخریب از آن داشته باشیم. خب، باید مشخص بشود تخریب كدام است و انتقاد كدام است. معناى انتقاد آن ارزشیابىِ منصفانهاى است كه یك آدم كارشناس میكند؛ نقادى همین است آدم متأسفانه مىبیند چیزهایى كه به نام انتقاد از دولت و نقادى دولت، امروز گفته میشود، شكل همین تخریب را دارد: یعنى انكار امتیازات، قبول نكردن برجستگیها و كارهاى خوب، و درشت كردن و برجسته كردن ضعفها*». و تمام این ها در حالی بود که همه به چشم دیدند شخص احمدی نژاد از هرگونه توهین به دولت های پیشین، تخریب دستاوردهای آنان و حتی مصادره به مطلوب عملکردشان آزاد بود.
پی نوشت:
* برای مشاهده یک نمونه از تاثیراتی که این سخنرانی رهبری داشت می توانید به این وبلاگ اصولگرا مراجعه کنید که «علت حمایت از دولت نهم و دکتر احمدی نژاد» را توضیح داده است.
این مجموعه یادداشت برپایه سند «دیده بان سبز انتخابات» معروف به «گزارش 300 صفحه ای» تهیه می شود. متن کامل این گزارش را می توانید از اینجا دریافت کنید و برای پی گیری پیشنه این بحث به بخش «اسناد کودتا» مراجعه کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر