۱۰/۲۵/۱۳۹۰

داستان ایرانیان: ایرانیان و اینترنت

رفیق.ش: اکثر ایرانی‌ها اگر خود هم استفاده مستمر از اینترنت نداشته باشند، به شیوه‌ای غیرستقیم از آن بهره می‌جویند. در سال‌های گذشته تلاش‌های دولتی برای بهره‌برداری حداقلی از این شاهراه ارتباطی یکی از دلایلی بوده که باعث شده نگاه ایرانیان به این سرگرمی همیشگی کمی جدی‌تر شود. در کنار این مسئله، محدودیت‌های خبری در ایران هم خود به خود برای دسته‌ای از ایرانیان اینترنت را بیش از پیش صاحب نقش برجسته ساخته است. مساله اخیر اما برای حاکمیت سیاسی ایران کمی بیش از حد نگران کننده شده است. به حدی که در تقابل با تلاش‌های دولتی برای بهره‌کشی از اینترنت و سوق دادن اربابان رجوع بانک‌ها، موسسات و وزارت‌خانه‌ها به آن سمت، هم‌زمان از همه نوع ابزار برای ایجاد محدودیت در این بستر استفاده می‌کند. برای حاکمیت سیاسی ایران پیش از این پذیرفتنی بوده است که در دنیای بیرونی چندان مورد توجه مثبت مجامع جهانی قرار نگیرد چرا که امکان همه نوع دخل و تصرف در نشان دادن بازتاب رفتارهای بیرونی‌اش را بری خود قایل بود، در مقابل اما فضای اینترنت در چشم حاکمیت ایران جانوری وحشی است که به آسانی رام نمی‌شود.

در ابتدای امر فیلترینگ اینترنت برای حاکمان مبحثی فرعی می‌نمود که بیش از منابع خبری غیرخودی متوجه محتوای «غیراخلاقی» محیط وی می‌شد. در آن زمان اما سرعت دسترسی به اینترنت برای کاربران ایرانی آنقدر آزاردهنده بود که به خودی خود نیازی به جهاد همه جانبه اینترنتی نباشد. اینترنت کالای لوکسی بود که موسسات گوناگون سعی داشتند برای عقب نماندن ازقافله دستی بر آن داشته باشند. با این حال و هوا هزاران وبسایت آغاز به کار کردند که معرف نامی دولتی و یا تجاری بودند اما در عمل خالی از هرگونه محتوای قابل بهره‌برداری مانده بودند. معلون نیست مسوولین کشور با چه حسابی گمان برده بودند که عمومی‌تر شدن دسترسی به اینترنت ارایه این خدمات حماقت‌آمیز (ارایه مطالبی پوچ در معرفی فلان وزارت‌خانه و یا موسسه تجاری) را به فازی بسیار پربارتر خواهد رسانید و هم‌زمان کاربران تشنه این خزعبلات ارتقاء یافته می‌شوند. این پیش‌بینی بدیهتا نادرست از آب درآمد و فضای وب در مقایسه با رسانه‌های ارتباطی داخلی برای حاکمیت ایران تبدیل به سنگری نامتقارن گردید. نگاه‌های مدافع حاکیت سیاسی هر اندازه در سطح جامعه کنش‌های تهاجمی از خود به نمایش می‌گذاشتند در محیط وی به حفظ سنگرهایی حداقلی دل خوش داشتند که باید با صرف هزینه‌ای انبوه اداره می‌شد تا سقوط نکند. از نگاهی دیگر اما عوارض نامتقارن بودن این سنگرها تنها دامن‌گیر حاکمیت سیاسی ایران نشد.

* * *

حکومت به مدد رسانه‌های ارتباطی که در کنترل خود دارد همواره وزن اجتماعی خود را بیش از آنچه هست نشان می‌دهد. به همین شیوه نخستین مراحل شیوع اینترنت در ایران مرادف بود با تلاش‌ همه مخالفین حاکمیت، حتی ورشکسته‌های سیاسی تا وزن اجتماعی خود را بیش از آنچه که هست نشان دهند. طبیعتا قرار نیست بر کسی که تنها دست به انتشار اینترنتی افکار خود می‌زند خرده گرفت که متوجه وزن اجتماعی نگاه متبوع خود نیست، اما در کلیت امر نمی‌توان نادیده گرفت وقتی تمامی مجاری آگاهی رسانی در سطح جامعه مسدود و یا نیمه مسدود شده‌اند وضعیت شرم‌آوری که بر آخرین گزینه باقی‌مانده حکم‌فرماست با همان منطق «همه چیزمان به همه چیزمان می‌آید» حل و فصل می‌گردد. در نگاهی فراتر، این یک نمونه آزماشگاهی از نتیجه عدم رعایت اولویت «نوسازی» بر «تجدد» است. گزاره‌ای که هم‌چنان غالب اندیشمندان ایرانی به آن بی‌اعتقاد و اغلب فعالین سیاسی حتی به آن «مشکوک‌»اند.

* * *

همه حق دارند از عقاید خود دفاع کنند و یا دست به انتشار آن‌ها بزنند. فضای وب برای سودازدگان جامعه ایرانی این بستر را فراهم کره که آنچه به صورت دیگری در جامعه قابل طرح نیست با فراغ بال در محیط وب مطرح نمایند. بازخورد طرح فکری خود را هم قطعا از همان‌جا پی‌گیری می‌کنند و این روندی است که می‌تواند بدون هضم واقعیت‌های جامعه «واقعی» طی شود.

در این مباحث گاهی آن‌چنان فرض‌های مدرنی که برای جامعه هضم نشده باقی مانده‌اند دانسته‌هایی بدیهی در نظر گرفته می‌شوند که انگار از ابتدا تولید محتوایی برای بهره‌برداری اجتماعی مد نظر نبوده است. این اتفاقی است که تنها به مباحثات نظری صرف محدود نمی‌ماند و دامان جزیی‌ترین تصمیم‌سازی‌های سیاسی را می‌گیرد.

طرح اندیشه‌های نو در فضای اینترنت حتی اگر نخست به قصد نفوذ به بطن جامعه انجام یافته باشد وقتی در نیل به مقصود اولیه ناکام می‌ماند منشا اندیشه را به این مجرا سوق می‌دهد که سعی دوچندانی این‌بار برای گسترش برد طرح فکری‌اش، لاجرم در همان محیط وب نماید. این اتفاقی است که هزاران بار تکرار می‌شود و در نتیجه همان تکرار تصویری پایدار از وب فارسی به دست می‌دهد: «وزن‌کشی گروه‌های مرجع سیاسی-اجتماعی در محیط وب حتی به صورت مجرد از قراین واقعی‌اش در جامعه به خودی خود اعتبار می‌یابد».

پایداری در خیره داشتن دیدگان بر صفحه مانیتور اندکی بیش از حد با پایداری اجتماعی تفاوت دارد. در حقیقت به مراتب برای فاعل ارزان‌تر تمام می‌شود و به همان نسبت برای مطامع شکم و زیر شکن سازگارتر می‌آید! (و این همه آیا کافی نیست برای آنکه در نتیجه وزن‌کشی‌های مجازی اثری بی‌بدیل بگذارد و آن هم بدون بروز کوچکترین مترادف بیرونی در عرصه جامعه؟)

اما محیط وب به اندازه کافی نو هست. (خود بیرون آمده از پیشرفت حاصل نوسازی در جغرافیایی دیگر است) اما آیا محتوای استفاده کاربران فارسی زبان هم به اندازه بستر اولیه «نو» هست؟ بستری که از آن صحبت می‌کنیم حتی در عقب افتاده‌ترین مختصات واقعی سیاسی امکان نشر آزاد اندیشه را فراهم می‌کند. این همان ویژگی مثبتی است که در ابتدا صحبت از آن به میان آمد. اما در این قسمت از نگاه ما ماهیتی متفاوت از خود نشان می‌دهد. این محیط «نو» خود به تجدد افکار حاصل از برخوردهای فکری درونش دامن می‌زند و طبعا چون در این عملکرد استاندارد و مقیاس تعیین شده‌ای فرا روی خود نمی‌تنید، عملا از مناسبات بیرونی (و واقعی) جامعه غافل می‌گردد. فراموش نکنیم که هرچند برای اینترنت عملکرد کلی قایل شده‌ایم اما نمی‌توان آن را یک «کل» در نظر گرفت که مختارانه اهدافش را می‌جوید. اجزای ریز اثرگزار آنقدر پراکنده و متفاوت‌اند که تغییر عملکرد کلی به دشواری هرچه تمام‌تر و نهایتا هم با تغییر و تول همان اجزاء میسر نخواهد بود. اما این اجزاء به سختی حاضر خواهند بود میان عملکرد خود، محتوای کلی وب فارسی و تحولات مجامعه بیرونی دست به مقایسه بزنند. بی‌تعارف چنین وظیفه‌ای هم برای خود قابل نیستند. با این وضع نمی‌توان صرفا به دلیل «تجدد» بر آن‌ها خرده گرفت. از سوی دیگر اما هنگامی که همه مناسبات گفته شده روی هم می‌آید در میان اجزایی که از نوگرایی خود به تمامی خوشنودند، انگیزه‌ نوسازی به هیچ روی پدید نمی‌آید. در خروجی وب به سمت جامعه نیز همین نوع انگیزه محذوف می‌ماند و لاجرم شکاف‌های جامعه هر لحظه عمیق‌تر می‌شود. این نتیجه قطعی نگاهی است که به جای تشویق به پر کردن شکاف‌های واقعی موجود در جامعه توجه ویژه خود را از زاویه‌ای نوگرایانه متوجه بازنمایی همان شکاف‌ها می‌سازد. حتی بدون آنکه بپذیرد در پیش بردن تعادل ناپایدار جامعه به سوی فروپاشی به ایفای نقش می‌پردازد.

پی‌نوشت:
شما نیز می‌توانید مجموعه یادداشت‌های خود را در «مجمع دیوانگان» تعریف و سردبیری کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر