۸/۲۴/۱۳۸۸

جمهوری اسلامی، فمنیست تر از رهبران جنبش سبز!

پیش از انتخابات ریاست جمهوری میرحسین موسوی در یکی از سخنرانی های خود اعلام کرد «بسیجی واقعی کسی است که وقتی صندوق رای را به او می دهند به مانند ناموس خود از آن دفاع کند». آن زمان تعدادی از دوستان فعال در زمینه حقوق زنان* نسبت به استفاده موسوی از واژه «ناموس» واکنش نشان دادند و آن را برگرفته از «ادبیات مردسالار» خواندند. در جو تبلیغات انتخاباتی به نظرم چنین انتقادهایی بی جا، بیش از حد وسواسی و حتی بیگانه با عرف جامعه ایرانی می رسید. اما این روزها شرایط فرق می کند.

موسوی و کروبی در جریان آخرین دیدار خود نسبت به خشونت اعمال شده علیه زنان واکنش نشان داده اند. حتی کروبی (به شیوه معمول خود) به نقل خاطراتی از گذشته پرداخته و گفته است «در زمان پهلوی وقتی می‌رفتیم یک اداره‌ای یا جایی در صف بودیم، وقتی خانمی وارد می‌شد، متصدی آن‌جا می‌گفت اجازه بدهید اول کار خانم را راه‌بیاندازم؛ ... اما حالا درجمهوری اسلامی با زنان به قدری با خشونت رفتار می‌شود که اخبار متواتری از زدن بانوان با باتوم به اطلاع می‌رس.». نه نمی خواهم و نه می توانم بگویم که جمهوری اسلامی نگاهی مدرن تر و یا -به بیان خودم- «انسانی»تر نسبت به زنان دارد؛ اما اگر دست کم در یک مسئله (سرکوب مخالفان) دستوری صادر شده که میان زنان و مردان فرقی گذاشته نشود، چرا باید به آن معترض شویم؟! هر شرکت کننده ای در تجمعات اخیر می تواند اعتراف کند که حضور زنان اگر نه فعال تر و پرشورتر از مردان بوده است، دست کم به هیج وجه دست کمی از آنان نداشته**. بدین ترتیب من گمان می کنم حال که خود زنان تصمیم گرفته اند در این مورد هرگونه پرده حایلی میان خود و آنچه «جامعه مردسالار» خوانده می شود را پاره کنند، بهتر است چهره های شاخص جنبش نیز در دفاع از حقوق شهروندان تساوی را رعایت کرده و به جای اظهار نگرانی از کتک خوردن زنان، نسبت به هرگونه خشونت علیه هریک از شهروندان واکنش نشان دهند.

پی نوشت:
* واحد زنان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف اعتراض خود نسبت به این اظهارات را در جریان مناظره خانم ها کولایی و کدیور مطرح کرد
** شادی صدر در جریان سخنرانی خود در مراسم دریافت جایزه حقوق بشر، به نقل خاطره ای از یکی از تجمعات می پردازد و از زبان زنان شرکت کننده در اعتراضات این انقلاب (به تعبیر ایشان) را یک انقلاب زنانه می خواند.

۱ نظر:

  1. سلام!

    مسئله فکر میکنم از دید دیگری هم قابل طرح باشد و آن، اینکه جریان مقابل سبزها که اینقدر دم از دین و سنت میزند، با این رفتار و این منش، خود را رسوا میکند! گویی خود بزرگترین ضربه را با این رفتار به خود وارد میکند!
    شاید بیان دوستان معطوف به این معنی باشد که تناقض را آشکارا بیان کنند و هدفشان نیز شبهه زدایی از افرادی باشد که ناآگاهانه در دام تبلیغات دین مدارانه ی اینها افتاده اند!

    ارادت!

    پاسخحذف