۳/۲۹/۱۳۸۹

این وق وق های همیشه به پا

سریال «امام علی» را به یاد دارید؟ یکی از دیالوگ هایش هست که هیچ گاه از ذهنم پاک نخواهد شد. ماجرا، ماجرای حکمیت عمروعاص بود و ابوموسی اشعری. عمر از سادگی و کوته نظری ابوموسی سوءاستفاده کرد و به بهانه اینکه علی و معاویه هردو جنایتکار و مضر به حال مسلمین هستند رضایت وی را برای خلع علی کسب کرد. پس از آنکه معلوم شد وی بدعهدی کرده و معاویه را خلیفه معرفی کرده است ابوموسی اعتراض کرد و عمر در پاسخش گفت: «ابوموسی، مثل تو مثل آن سگی است که چه او را به چوب بزنند و چه نزنند وق وقش به هوا بلند است». راستش آن زمان درست منظور جناب عمر را از این گفته متوجه نشدم، اما این روزها و به مدد جنبش سبز گمان می کنم به خوبی آن را درک می کنم. توضیح می دهم:


چند وقت پیش مهندس موسوی در گفت و گویی اعلام کرد که نسبت به دهه شصت انتقاداتی دارد و آقای خمینی را هم معصوم نمی داند. همزمان با حملات حامیان کودتا، از این سو نیز گروهی وی را متهم به کتمان حقیقت کردند و فریاد زدند که چرا وی حاضر نیست به صورت رسمی و علنی وقایع دهه شصت را محکوم کند و از مردم پوزش بخواهد؟ در ظاهر انتقادات این افراد می توانست وارد باشد و در بدترین حالت می توان ادعا کرد کمی نابهنگام بوده است. اما ماجرا به همینجا ختم نشد.


مصطفی تاجزاده هفته گذشته نامه ای منتشر کرد و در ضمن آن از تمام کوتاهی هایی که وی و همراهانش در دو دهه آغازین جمهوری اسلامی انجام داده بودند پوزش خواست. وی صراحتا پذیرفت که چشم بر روی جنایاتی بسته اند که توجیهی ندارد و باید به خاطر آن پوزش بخواهند. این گام بزرگ و اعتراف شجاعانه تاجزاده هرچند با تخریب های سریع و حملات شدید کودتاچیان همراه شد، اما امید آن را می داد که نظر مساعد و اعتماد منتقدین پیشین مهندس موسوی را هم به خود جلب کند؛ اما نتیجه کاملا خلاف انتظار بود.


به یادداشت «انحراف» (از نیک آهنگ کوثر)، «یک سوال برای صیقل دادن روح تاجزاده» (از آزادنویس) و این یادداشت بی عنوان که مراجعه کنید تازه متوجه خواهید شد که انتقادات پیشین به مهندس موسوی هم از چه جنسی بوده اند. برای این جماعت فرقی نمی کند که کسی از گذشته پوزش بخواهد یا نخواهد. فرقی نمی کند که کسی امروز در حال دفاع از آزادی و آزادگی است یا در صف کودتا ایستاده. حکایت این گروه حکایت همان ابوموسی اشعری است که چه به چوب بزنندشان و چه نزنندشان صدای وق وقشان به هوا بلند است. عمروعاصی باید تا سوارشان شود.

۷ نظر:

  1. ناشناس۲۹/۳/۸۹

    اکبر گنجی
    آیت الله خمینی؛ بی گناه یا...
    http://www.roozonline.com/persian/opinion/opinion-article/article/2010/june/17//-11030ed677.html

    پاسخحذف
  2. ناشناس۲۹/۳/۸۹

    «نسبت دادن نظرات غلط به رقیب و نقد این نظرات غلط فقط کار آدم های احمق است»
    راستش من از همان موقع که سیاسی شدم این گفته جناب لنینِ مادر به خطا را به خاطر سپردم که جزو آدم های احمق به حساب نیایم.
    ناشناس همیشگی

    پاسخحذف
  3. ناشناس۳۰/۳/۸۹

    نوشته آزادنویس رو خوندم. مطلب غیر منطقی توش ندیدم. اینکه تاجزاده از کارهای قبلیش ناراحت و پشیمونه یه بحثه (و اینکه عذرخواهی هم کرده قابل ستایشه)، اینکه بخواد واقعیت اول انقلاب رو قلب کنه یه چیز دیگه. میتونست بگه رفتار ما درست نبوده. حالا اینکه بیاد همش این شرایط رو با اول انقلاب مقایسه کنه و اون موقع رو ایده آل!!! جلوه بده که خب واقعا قابل دفاع نیست. هنوز 30 سال گذشته، اگه خودمون ندیدیم، از مادر پدرمون شنیدیم. این بخش واقعا قابل دفاع نیست.

    پاسخحذف
  4. آرمان جان
    من به اين سادگي ها هم اين گروه را محكوم نميكنم. چون اين گروه خصومت شخصي با دهه 60 دارند خصوصا كساني كه عزيزي را در خانواده يا فاميل از دست داده باشند تحليلي جز انتقام از اين گروه ندارند و احساسي جز كينه نسبت به اين گروه ندارند.

    پاسخحذف
  5. دوستی که نوشته آزادنویس را منطقی خواندید

    من هم با شما موافقم، البته نه در نتیجه گیری که فقط در مورد تاریخ.

    من در این پست هم تاکید کردم که بیش از هرچیز استقبال یا مقابله با کسی که در حال بازگشت و پوزش خواهی است مورد نظر من است. من نمی گویم روایت تاریخی تاجزاده درست است. نه. اما نباید فراموش کرد که این نامه «تاریخ نگاری» ایران نیست که اعتراض کنیم تاریخ در حال قلب است و نباید بدین گونه ثبت شود. کلیت نامه کاملا مشخص است. نگارنده تلاش کرده تا نسبت به بسیاری از اشتباهات گذشته پوزش بخواهد. این یک اتفاق بزرگ است. تاجزاده کم آدمی نیست و پذیرفتن اشتباهات دهه شصت هم اتفاقی نیست که هر روز رخ دهد. حال ما اصل این ماجرا را کنار بگذاریم و به بند تنبان طرف گیر بدهیم که فلان مثالت غلط بود چه نتیجه ای به دست می آوریم؟ این شیوه برخورد با کسی که از گذشته ابراز ندامت می کند چه تاثیری در دیگران می گذارد؟ آیا دیگر هم نسلان تاج زاده را هم تشویق می کند که چنین راهی را در پیش بگیرند؟ آیا آنها را نمی ترساند که از اینجا رانده و از آنجا مانده شوند؟

    با سیاه و سفید کردن ماجرا کاری از پیش نمی بریم. این شیوه از مطالبات یعنی «یا بگویید کلا گه خوردیم و همه چیز منجلاب بود، یا اصلا حق ندارید حرف بزنید، همان دفاع کنید بهتر است». من این شیوه را نمی پسندم.

    پاسخحذف
  6. ناشناس۱/۴/۸۹

    موسوی خط امام، موسوی جنبش سبز
    http://www.gozaar.org/persian/articles-fa/4284.html

    پاسخحذف
  7. ناشناس۲/۴/۸۹

    دوستان محترم مشكل اعتراف و پوزش اقاي تاجزاده نيست.
    مشكت اينه كه اقاي تاجزاده در نوشته شون از توهين
    به ساحت مقدس علما !!!!! ناراحتند نه از 30 سال
    قتل و غارت و چپاول اين مردم. وقتي جوالدوز به مردم
    فرو ميكردند هر گفته شد و نوشته شد همه را محكوم كردند
    اما همينكه سوزني به خودشان فرو كردند تازه فهميدند
    كه نبايد در مقابل جريان ايه الله شريعتمداري سكوت
    ميكردند. ميتونيد بفرماييد چقدر ديگر بايد تاوان دهيم
    تا اقايان تاجزاده ها چيزي حاليشون بشه؟؟؟؟؟؟
    ايا بهتر نيست كساني كه قبلا حاليشون شده سر كار باشند و ......

    پاسخحذف