۱/۲۰/۱۳۸۹

قانونی برای افزایش فقر و بیکاری

نزدیک به سه دهه از زمانی که آقای خمینی، با سر دادن شعار ارتش 20 میلیونی، سیاست کلانی را برای رشد جمعیت کشور تبیین کرد می گذرد. البته علاقه به افزایش شمار مسلمین، به ویژه شیعیان ریشه طولانی تری در روحانیت شیعی دارد و لزوما به دوران معاصر منحصر نمی شود. با این حال پس از پایان جنگ و در دوران سازندگی بود که برای اولین بار یک حکومت اسلامی توانست به صورت عملی مضرات غیرقابل جبران رشد جمعیت بی رویه را درک کند. پس احتمالا برای اولین بار در تاریخ تشیع، بنابر آن قرار گرفت تا به هر طریق ممکن جلو این رشد جمعیت بی رویه گرفته شود. اقدامات جمهوری اسلامی در کنترل جمعیت در دهه هفتاد بسیار چشم گیر بود و حتی تحسین مجامع جهانی را نیز به دنبال داشت. صرف نظر از تلاش های فرهنگی، آموزشی و بهداشتی، یکی از تاثیرگذارترین اقدامات نظام برای کنترل رشد جمعیت، محدودیت های اقتصادی بود. به نحوی که در اولین اقدام، با تصویب قانونی فرزندان چهارم به بعد از لیست دریافت کنندگان کوپن حذف شدند. به این ترتیب خانوار ایرانی به صورت عملی در می یافت که تولید مثل بیش از حد فشارهای اقتصادی کمرشکنی را بر او وارد می سازد. به بیان دیگر، خانوارهای ایرانی ناچار شدند که نسبت به شرایط اقتصادی خود واقع بین باشند و برای افزایش تعداد فرزندانشان با برنامه ریزی عمل کنند.


شاید یک دهه پس از آنکه بحران جمعیتی کشور تا حدود قابل توجهی فروکش کرد، محمود احمدی نژاد از راه رسید و شعارهایی نظیر «دو بچه کافی است» را توطئه بیگانگان خواند. وی در یک اظهار نظر جنجالی اعلام کرد که جامعه ایرانی باید هرچه سریع تر جمعیت خود را به صد میلیون نفر افزایش دهد. در آن زمان، شاید بسیاری تصور کردند که این اظهارات، به مانند بسیاری دیگر از سخنان احمدی نژاد، بدون هیچ انگیزه و برنامه از پیش تعیین شده ای بر زبان رانده شده اند. نتیجه آنکه هیچ گاه کسی پی آن را نگرفت تا اینکه در به تازگی خود احمدی نژاد باز هم به شیوه ای جدید آن بحث قدیمی را به پیش کشیده است. اعطای یک میلیون تومان، به ازای تولد هر نوزاد (از اینجا بخوانید) در واقع آشکارا به افزایش نرخ رشد جمعیت خواهد انجامید؛ آن هم در زمانی که کشور بیش از هر دوره دیگری با رکود و بیکاری دست به گریبان است. اینکه احمدی نژاد از این افزایش جمعیت (که احتمالا در طبقه با فرهنگ و درآمد پایین شکل خواهد گرفت) چه چیزی را جست و جو می کند؟ پرسشی است که من قادر به درک آن نیستم.


پی نوشت:

نگاهی دیگر به این طرح را از وبلاگ «یک لیوان چای داغ» بخوانید.

برای مطالعه در زمینه سیاست های کنترل جمعیت ایران به اینجا مراجعه کنید. همچنین برای دریافت نگاه روحانیت سنتی ایران نسبت به سیاست کنترل جمعیت به این بخش از سایت حوزه مراجعه کنید. هرچند در این گزارش تلاش شده است تا این دیدگاه تا حد ممکن با معیارهای مدرن معرفی شده و علمی نمایش داده شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر