حسن آیت، نامی است که نمی توان آن را به میان آورد و در یک پست در موردش اظهار نظر کرد. به دلیل تمرکز بخش عمده ای از ویژه نامه نوروزی ایران بر روی آیت و قدرت گرفتن جریانی که اگر هم با آیت نزدیکی و همراهی نداشته اند، عملا خواسته و یا ناخواسته راه او را در پیش گرفته و منش او را سرلوحه خود قرار داده اند به زودی یک مجموعه یادداشت را به وی، پیشینه، عملکرد، منش و عقایدش اختصاص خواهم داد. اینجا فقط به بخشی از یادداشتی اشاره می کنم که در روتیتر آن نوشته شده است: «سیری در زندگی سیاسی شهید دکتر حسن آیت». ماجرای مورد نظر من چندان ناآشنا نیست. عده ای تلاش می کنند تا موسوی را در ماجرای ترور حسن آیت دخیل بدانند. استدلال آنها (اگر بشود نامش را استدلال گذاشت) این است که آیت اسنادی علیه موسوی آماده کرده بود که می خواست با کمک آنها وی را افشا کند. بخشی از این نوشته را که تلاش می کند شائبه «فراماسونر» بودن موسوی را در ذهن خواننده القا کند بخوانید:
«توجه به سه نکته ادعای در زندگی میرحسین موسوی، ادعای عضویت او در تشکیلات رازآمیز را که در نظر اول دور از ذهن به نظر می رسد باورپذیر می کند: 1- موسوی در زمان پیروزی انقلاب اسلامی 37 ساله بوده است. او در آن زمان جوانی در دهه 20 تا 30 سالگی عمرش نبوده است که جوانی او مانع از تصور عضویتش در چنین تشکیلاتی باشد. چنین تشکیلاتی که با جوانان میانه چندانی ندارد و 21 سالگی حداقل سن برای عضویت در آن است. 2- موسوی با آنکه 37 سال از عمرش را در دوران پهلوی گذرانده است بر خلاف اکثر قریب به اتفاق همرده هایش که بعضا کم سن و سال تر از او هم بوده اند سابقه حتی یک روز بازداشت، زندان یا تبعید را ندارد. 3- میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در سال های 1356 و 1357 بدون قصد تحصیل و دانشجویی یک سال و نیم در آمریکا زندگی کرده اند. کشوری که مهد فراماسونری و سازمان های شبهه ماسونی است و از جمعیت نزدیک به 240 میلیونی آن در سال 1980، حدود 4 میلیون نفر عضو لژ فراماسونری بوده اند»*.
شاید در ابتدای امر این نوشته و شیوه استدلال آنقدر پوچ و مبتذل به نظر برسد که دلیلی برای بازنشر آن در اینجا وجود نداشته باشد. اما آنچیزی که من را نسبت به این طرز فکر و استدلال نگران می کند تجربیاتی است که از برخورد با دانشجویان بسیجی داشته ام. متاسفانه بارها و بارها شاهد آن بوده ام که چنین شیوه استدلالی برای این جماعت کاملا منطقی و باورپذیر است. به نگاه دیگر، ما با گروهی سر و کار داریم که بدیهی ترین مبتذلات منطقی برایشان کشفیات تاریخی به حساب می آید. همین اندیشه است که کشف می کند کارتن «تام و جری» یک طرفند صهیونیستی برای پاک سازی چهره یهودیان در جهان است! اینگونه حسن آیت می شود شهیدی که از اسرار نهان آگاه بود و «حسن عباسی» هم می شود تنها تئورسین ایرانی که برای خود دکترین دارد**!
پی نوشت:
در این یادداشت قصد هیچ گونه قضاوت و یا ارزش گذاری در مورد تشکیلات فراماسونری را نداشته ام. احتمالا در آینده نظر خودم را در مورد این تشکیلات و نقش آن در تاریخ معاصر کشور خواهم نوشت.
* ویژه نامه نوروزی ایران – همه چیز در باره فرقه راز آمیز – صفحه 45
** این گونه القاب را جناب عباسی خودش برای خودش انتخاب کرده و مریدانش مدام تکرارش می کنند، هرچند من اصلا مفهومش را هم نمی فهمم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر