۴/۲۲/۱۳۹۲

یادداشت وارده: «جنبش سبز و انقلاب‌های عربی»


یادآوری: «یادداشت‌های وارده»، نظرات و نوشته‌های خوانندگان وبلاگ است که برای انتشار ارسال شده‌اند. این مطالب «لزوما» هم‌راستا با نظرات نگارنده «مجمع دیوانگان» نخواهند بود.

خسرو شکوری: تحرکات سیاسی که به فاصله کوتاهی از جنبش سبز در کشورهای عربی آغاز شد، جایگاه خاصی در مباحثات سال‌های اخیر ایرانیان داشته است. در بیشتر موارد، آنچه در جنبش سبز اتفاق افتاد، اوج گیری و سپس خاموشی ظاهراً بی‌نتیجه آن با نتایج ملموسی که در برخی کشورهای عربی گرفته شد مقایسه و نتایج مختلفی از آن گرفته می‌شود. این روزها که شاهد تقلای دوباره مردم مصر و سرنگون کردن دولت توسط ارتش هستیم، زمان مناسبی برای مقایسه دقیق‌تر این تحرکات با جنبش سبز است.

برای شناخت هر حرکت سیاسی حداقل باید به شش مولفه توجه کرد: دلایل پیدایش، شعارها و خواسته‌ها، نقش نخبگان سیاسی، طبقه اجتماعی فعال، نقش بدنه اجتماعی و در نهایت دستاوردها. جدول زیر این مولفه‌ها را برای هر کدام از این دو حرکت دسته‌بندی کرده است:

مولفه تحلیلی
انقلاب های عربی
جنبش سبز


دلایل پیدایش
·         تبعیض گسترده
·         نهادینه بودن خودکامگی در ساختار سیاسی
·         ناکارآمدی در عرصه اقتصاد
·         قانون گریزی ساختار سیاسی
·         مهندسی انتخابات
·         سلب آزادی مردم در انتخاب رییس جمهور

شعارها و خواسته ها
·         عدالت
·         دموکراسی
·         رفاه
·         پایبندی به قانون
·         انتخابات سالم
·         آزادی در انتخاب

نقش نخبگان سیاسی
·         استفاده کننده از نتیجه انقلاب
·         تلاش برای جهت دهی به آن در راستای منافع گروهی
·         تایید و همراهی با مردم
·         جدایی از حاکمیت
·         دچار شدن به حبس و زندان

طبقه اجتماعی فعال (بر اساس ترکیب دو متغیر درآمد و تحصیلات)

·         بیشتر پایین، اندکی  متوسط و کمتر بالا

·         کم‌تر پایین، بیشتر متوسط و کمتر بالا


نقش بدنه اجتماعی
·         مبارزه پی‌گیر در فضای مجازی
·         حضور گسترده و مستمر در خیابان
·         مقاومت شدید و پرداختن هزینه سنگین
·         مبارزه پی‌گیر در فضای مجازی
·         حضور گسترده تا ضعیف  و غیر مستمر در خیابان
·         مقاومت نسبی و پرداختن هزینه کم تا متوسط

دستاوردها
·         حذف خودکامه
·          تغییر بازیگران سیاسی
·         عدم تغییر در ساختار حقیقی
·         اصلاح رویه های سیاسی (رفتار حاکمیت در انتخابات اخیر)

جدول بالا تفاوت‌های کلی این دو حرکت را نشان می‌دهد و هر چند بر تحلیل شخصی به جای تحقیق علمی استوار است، می‌تواند به این مقایسه نظم داده و آن را از مناقشه صرف خارج کند.

از طرف دیگر، حرکت های سیاسی در این سطح فارغ از نقاب‌های مذهبی، قومیتی و ایدئولوژیکی در دو گروه اصلی طبقه بندی می‌شوند: گروه اول بر محور مطالبات اولیه و پایه‌ای بنا شده و متمرکز بر ارزش بنیادی «عدالت» هستند و گروه دوم مطالبات ثانویه و پیشرفته‌تری را جست و جو کرده و بر ارزش بنیادی «آزادی» تمرکز دارند. نکته مهم اینجاست که حرکت‌های عدالت‌طلبانه در هر کشور، از نظر تاریخی بر جنبش‌های آزادی‌خواهانه مقدم بوده و تا چندین دهه با هم فاصله دارند. در واقع یک جامعه باید به سطح بالاتری از فرهنگ و توسعه ارتقا پیدا کند تا مطالبه اصلی‌اش از عدالت به آزادی تغییر نماید.

اعتراضات عربی بیشتر مشخصه‌های حرکت‌های «عدالت طلبانه» را دارند: بر بستر تبعیض و خودکامگی شکل می‌گیرند، خواست اصلی آن‌ها بهبود معیشت، عدالت و سطحی از دموکراسی است، توسط اقشار پایین دست جامعه پیش می‌روند و با هزینه بالا به سرانجام می‌رسند، دستاوردی از جنس حذف یا جایگزینی خودکامه و جابجایی بازیگران سیاسی دارند و عموما توسط نخبگان مورد سوء استفاده قرار گرفته و از مسیر اولیه خارج می‌شوند. در مقایسه با انقلاب‌های عربی، نمونه ایرانی آن انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی و نمونه‌های خارجی آن انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب بلشویکی روسیه و انقلاب‌های آمریکای جنوبی‌اند.

از طرف دیگر جنبش سبز بیشتر مشخصه‌های حرکت های «آزادی خواهانه» را دارد: عموماً به دلیل قانون شکنی حکومت، سلب آزادی‌ها و ناکارآمدی مزمن شکل می‌گیرند، خواست اصلی آن‌ها حاکمیت قانون، آزادی و شایسته سالاری است، طبقه متوسط با رویکردهای بدون خشونت نقش اصلی را بر عهده دارند، دستاوردشان از جنس اصلاح رویه‌هاست و نخبگان در فرآیند چانه زنی مشارکت فعال دارند. جنبش سبز می تواند با نمونه خارجی آن جمهوری سوم فرانسه، فروپاشی شوروی سابق و جنبش‌های متعدد رنگی در اروپای شرقی مقایسه شود.

هر چند ندیدن جنبه‌های پیشرفته‌تر و خواست‌های مترقی طبقات پیشرو در انقلاب‌های عربی دور از انصاف است اما ملاک اصلی در شناخت یک حرکت سیاسی مولفه‌های پیش گفته و به طور اخص رفتار نخبگان سیاسی و بدنه اجتماعی آنان در بزنگاه‌های مهم است. شروع دوباره اعتراضات به فاصله یک سال از انتخابات قبل، اشتباهات متعدد دولت اخوانی و رفتارهای ناپخته سیاسی، حمایت از کودتای ارتش توسط نخبگان جبهه مخالف و در نهایت شروع دوباره اعتراضات اینبار توسط طرفداران مرسی ... دور باطل و آشنایی را به یاد ما می‌آورد.

در نهایت می‌توان نتیجه گرفت بزرگترین شباهت جنبش سبز و انقلاب‌های عربی، وجود زیرساخت اینترنت و شبکه‌های مرتبط با آن و فعالیت کنشگران در فضای مجازی است، وگرنه آنچه در جنبش سبز آغاز شد و در انتخابات اخیر ادامه داشت، مرحله‌ای در آینده دور کشورهای عربی است که تا رسیدن به آن، هزاران چاله و چاه بر سر راهشان خواهند یافت.

پی‌نوشت:
«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشت‌های شما استقبال می‌کند. یادداشت‌های وارده خود را به نشانی «arman.parian[at]gmail» ارسال کنید.

۱ نظر:

  1. مازیار وطن پرست۲۲/۴/۹۲

    در مجموع با نظرات نویسنده محترم مقاله موافقم. اما گمان می کنم جدول مقایسه ایشان نیاز به بازنگری و دقت بیشتری داشته باشد. برای نویسنده مقاله آرزوی توفیق دارم.

    پاسخحذف