۵/۱۶/۱۳۹۲

این معادله دو سر دارد


آقای علوی‌تبار از آن دست تحلیل‌گرانی است که همیشه چیزی برای یاد دادن دارد. دیروز در جلسه‌ای* صحبت می‌کرد و به موضوع ساده‌ای اشاره کرد که شاید همه ما آن را بدانیم اما بدین صورت خلاصه و جمع‌بندی کردنش خالی از لطف نیست. بحث، بر سر دوگانه «اصلاح از بالا» و «جنبش اجتماعی» است.

پیروزی آقای روحانی پس از هشت سال اصلاحات درون حکومتی یا «اصلاح از بالا» را امکان‌پذیر کرده است. بدین ترتیب، جنبش اجتماعی که در این مدت تمام بار اصلاحات کشور را به صورت اصلاحات مردمی و از پایین به دوش می‌کشید، حالا می‌تواند به یک هم‌پیمان حکومتی هم امیدوار باشد. در این مدت، یعنی از زمانی که خبر پیروزی آقای روحانی را شنیدیم، تقریبا همه به همدیگر تذکر می‌دهیم که نباید با افراط در مطالبات، دچار اشتباهات گذشته شویم. این حقیقتی است که دیگر همه بر آن تاکید دارند که آقای روحانی، به عنوان رییس دولت، نمی‌تواند همچون یکی از چهره‌های جریان اجتماعی رفتار کند و یا موضع بگیرد. این تجربه را «سیدمحمد خاتمی» هم در دولت اصلاحات داشت و به همین دلیل از پذیرش رهبری جریان اصلاحات سر باز می‌زد. پس تذکر درستی است که در مواجهه با دولت، باید محدودیت‌ها و معذوریت‌های آن را در نظر گرفت، اما این فقط یک سوی ماجرا است.

به روایت درست آقای علوی‌تبار، همان‌گونه که جریان اصلاحات اجتماعی نمی‌تواند از جریان اصلاح‌طلب داخل حکومت انتظار داشته باشد به مانند او رفتار کند، به صورت متقابل جریان حکومتی نیز نباید و نمی‌تواند از جریان اجتماعی توقع داشته باشد با همان محدودیت‌ها و معذوریت‌های دولتی رفتار کند. یعنی من می‌توانم آقای روحانی را درک کنم که چرا به صورت مستقیم نمی‌گوید «حصر رهبران جنبش و زندانی کردن همراهان ما عملی غیرقانونی بود و حکومت باید علاوه بر آزاد کردن همه اسرا، از تمامی مردم عذرخواهی کند». قطعا چنین توقعی از آقای روحانی نمی‌رود، اما به صورت متقابل هیچ کس هم نمی‌تواند توقع داشته باشد که من هم بخواهم از ادبیات و مواضع آقای روحانی پی‌روی کنم و بنابر «مصلحت‌سنجی» از طرح این مواضع خودم پرهیز کنم.

در نهایت اینکه پی‌وند و هم‌کاری جریان اجتماعی با جریان اصلاحات درون حکومتی، قطعا نیروی بزرگی برای تحقق اهداف اصلاحات پدید می‌آورد، اما در جریان این هم‌کاری و حمایت متقابل، نه مطلوب است و نه امکان‌پذیر که هیچ یک از طرفین بخواهد ادبیات، شیوه اجرایی، محدودیت‌ها و یا مطالبات خود را به دیگری تحمیل کند.

پی‌نوشت:
* با تشکر از دوستان «سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار» که زحمت تشکیل این جلسه را کشیدند.

۱ نظر:

  1. صادق۱۷/۵/۹۲

    خوب تبعات این راه چیست؟ یعنی ما حرف خودمان را بزنیم و دولت هم به بهانه اینکه محدودیتهایی دارد کار خودش را می کند!خوب بعد که چه بشود؟من به عنوان مردم داد میزنم که بابا یک سخصی یا یک افرادی را باید آزاد کنید و تو هم بعنوان رئیس جمهور می گویی ببخشید من رئیس دولتم و محدودیتهایی دارم وباید این محدودیت را در نظر گرفت که مبادا زیاده خواهی نشود...من این را جز سفسطه عنوان دیگری نمی توانم به آن بدهم ولو این از دهان آقای زید در بیاید یا عمر...

    پاسخحذف