۵/۲۸/۱۳۹۲

اسطوره‌ را مردم می‌سازند


کرمانشاه یک میدان معروفی دارد به نام «میدان مصدق». احتمالا در کنار «گاراژ»، معروف‌ترین میادین شهر هستند که از هرکجای شهر اگر بخواهند به آدرسی در مرکز شهر اشاره کنند حتما نامی هم از «مصدق» می‌برند. خلاصه میدان مصدق برای خودش در کرمانشاه برو و بیایی دارد، اما واقعیت این است که نام رسمی این میدان «مدرس» است. باور کردن این مساله کمی دشوار است اما حتی بخش عمده‌ای از ساکنان شهر و اهالی محل هم از این حقیقت بی‌اطلاع هستند. کسی به تابلوی کوچک و سفیدرنگ «میدان مدرس» توجهی نمی‌کند. یعنی حتی هنگامی که قرار است نشانی‌های رسمی اعلام شود از نام «میدان مصدق» استفاده می‌شود. (گوگل کنید+) در ویکی‌پدیای فارسی هم برای دادن نشانی به نام «میدان مصدق» اشاره می‌شود.(+) مثلا گروهی در همین تهران هم هنوز به «خیابان مطهری» می‌گویند «تخت طاووس». به «میدان امام خمینی» می‌گویند «توپخانه» و نظایر آن. اسامی قدیم محلات بوده که سال‌های سال تکرار شده و تغییرش به این سادگی ممکن نیست. اما مساله عجیب و غریب در مورد میدان مصدق کرمانشاه برای من همیشه این بوده که «در کدام دوره نام رسمی این میدان مصدق بوده است»؟!

می‌دانیم که محمدرضاشاه پهلوی تا آخر عمر چشم دیدن مصدق را نداشت. در «پاسخ به تاریخ» تنها بخشی از بغض و کینه‌ای از او یاد می‌کند. پس غیرممکن است که در دوران پهلوی نام میدان مصدق بوده باشد. پس از انقلاب هم که اوضاع برای مصدقی‌ها بدتر شد که بهتر نشد. حضرت آیت‌الله خلخالی کینه‌توزی به مصدق را به جایی رسانده بود که می‌گفت «مصدق اصلا ختنه نشده بود»! خلاصه ادبیات و عرف رسمی جمهوری اسلامی هم هیچ گاه به گونه‌ای نبوده که بخواهند میدانی را به اسم مصدق نام‌گزاری کنند. پس معمای عجیب «میدان مصدق» کرمانشاه باید همین‌جور باقی بماند.

البته من به صورت پراکنده و غیر رسمی شنیدم که گویا با پیروزی انقلاب و سقوط رژیم پهلوی، در همان چند ماهی که کشور در یک تعلیق نسبی و دوران گذار قرار داشت، اهالی محل به صورت «خودجوش»(!) نام میدان را مصدق می‌گذارند. بعدها هم که نام رسمی «مدرس» اعلام می‌شود کسی توجهی نمی‌کند و مصدق، نه از مسیر بخش‌نامه‌های حکومتی و دستورالعمل‌های دولتی، که از دهلیز قلب‌های توده مردمی که گمان می‌رفت بعد از 25 سال او را فراموش کرده‌اند بار دیگر به خیابان‌های شهر بازگشت و ماندگار شد.

چند وقت پیش، دکتر مردی‌ها هم به صف نخبگانی پی‌وست که نسخه «لزوم شکستن اسطوره مصدق» را برای درمان دردهای جامعه می‌پیچند. (اینجا+) من اینجا با ایشان و دیگر صاحب‌نظرانی که با منش و روش دکتر مصدق اختلاف سلیقه سیاسی دارند بحثی ندارم. هرچیز به جای خود. اما گمان می‌کنم اساس این ادعا نشان می‌دهد که این دوستان اساسا با مفهوم واژه «اسطوره» که به سادگی بر زبان می‌آورند آشنایی ندارند. اسطوره، مقام حکومتی و نشان افتخار دولتی نیست که شما تصمیم بگیرید امروز به سینه کسی بیاویزید و دیگری تصمیم بگیرد پس بگیرد. اسطوره‌ها به طرز پیچیده‌ای از دل جامعه بیرون می‌زنند. اگر 25 سال تخریب مصدق و تحریف کودتای 28 مرداد به نام «انقلاب شاه و مردم» و 35 سال تخریب مصدق از جانب تریبونی که به دست هوادارن آیت‌الله کاشانی افتاده است نتوانسته اسطوره مصدق را تخریب کند، بعید می‌دانم اراده امثال دکتر مردی‌ها هم در این مورد چندان اثرگزار باشد.

۹ نظر:

  1. سلام آرمان عزیز

    حق با تو هست. اسطوره‌ها توسط مردم ساخته می‌شوند و متاسفانه هيچ تحقيق علمی و گزارش بی‌طرفانه‌ای هم نمی‌تونه توده رو از خرِ داستان‌پردازی و کرامت‌تراشی پايين بياره.
    من به شخصه جزو کسانی هستم که به مصدق انتقاد دارم و معتقدم با کلّه شقی منافع ملی رو به خطر انداخت و محمدرضاشاهِ نيمچه‌دموکرات رو به ديکتاتور تمام‌عيار تبديل کرد. معتبرترين و محترم‌ترين نويسنده‌ها و پژوهش‌گرانی هم که می‌تونم بهشون استناد کنم يکی عباس ميلانی هست و ديگری مرحوم سعيدی سيرجانی. با وجود اين اين واقعيتِ تلخ رو قبول می‌کنم که مصدق اسطوره هست و باقی هم خواهد ماند، همانطور که افرادِ تهی‌مايه‌ای نظيرِ چه‌گوارا هم اسطوره باقی می‌مانند. با اين وجود اين نبايد مانع از بيانِ نظر و انتشارِ تحقيقات در موردِ شخصیتِ افراد بشه.
    قربان تو
    پوژن

    پاسخحذف
  2. ناشناس۲۸/۵/۹۲

    البته آن نقل قول آیت الله خلخالی مربوط به هویداست نه مصدق.

    پاسخحذف
  3. ناشناس۲۸/۵/۹۲

    نام‌گذاری
    گزاردن به معنای انجام کاری یا بجاآوردن یا ادا کردن چیزی است.

    پاسخحذف
  4. این دفعه فرقش اینه که واقعیات داره از پس دهها سال هوچی بازی طرفین دعوا سربرمیاره. دفاع رمانتیکت تو هم از مصدق پاسخی به مقاله های مستدل قاءد و مردیها نیست. بیشتر از جنس هنون حرفهایی که 60 سال تکرار شده

    پاسخحذف
  5. این دفعه فرقش اینه که واقعیات داره از پس دهها سال هوچی بازی طرفین دعوا سربرمیاره. دفاع رمانتیکت تو هم از مصدق پاسخی به مقاله های مستدل قاءد و مردیها نیست. بیشتر از جنس هنون حرفهایی که 60 سال تکرار شده

    پاسخحذف
  6. ناشناس۳۰/۵/۹۲

    مصدق مرد بزرگی‌ بود که اشتباهات بزرگی‌ داشت. ظاهراً این مصدق بود که از پهلوی کینه داشت که چرا حکومت قاجار رو از میان برده بودند. اگه این کینه رو نسبت به پهلوی نداشت در تصمیمی گیریهاش عاقلانه تر بر خورد میکرد و این قدر احساسی‌ برخورد نمیکرد که آخر سر کار به اونجا برسه که اوضاع اقتصاد مملکت خراب بشه و حزب توده خائن و فرصت طلب در شهرها هرج و مرج به وجود بیاره .‌ای کاش مردم ما نسبت به تاریخ بدون تعصّب نگاه کنند و اشتباهات مصدق و جبهه‌ ملی‌، شاه و دربار ، چپها و دیگران رو تجزیه و تحلیل کند تا در آینده از اونا درس بگیریم و تکرار نکنیم. مصدق هم پیامبر نبود، هم چنان که خمینی امام نبود.

    پاسخحذف
  7. ناشناس۳۰/۵/۹۲

    کس مغز منم خودم کرمانشاهی هستم کلی میدان و اسم خیابان های کرمانشاه مال زمان شاه هست حتی مصدق
    خوب پس زیاد گوه نخور

    پاسخحذف
  8. ناشناس۳۰/۵/۹۲

    از بحث اسطوره هم که بگذریم، مصدق و بازرگان تنها افرادی بودند که در زمان زمامداریشان آزادی وجود داشت. روش آنها صحیح بود ولی جامعه عقب مانده آن روزگار تحمل فضای دموکراتیک را نداشت. مقاله جناب مردیها بسیار احساساتی و بچه گانه بود. انگاری لج و لجبازی است. این دیگر چگونه نقدی است؟ مصدق هم مانند همه انسانها البته اشتباهاتی داشت و زمان او هم چندان دور نیست که از او اسطوره ساخت. خرد جمعی هم بر اساس مجموعه عملکردهای او است که رای مثبت برایش صادر کرده است. این نظر مثبت هم تنها مختص ایرانیان نیست، بلکه مورخین غربی هم عمدتا نقش او را مثبت ارزیابی می کنند.

    پاسخحذف
  9. اوایل انقلاب یه خیابون تو تهران هم اسمش مصدق بود به گمونم. فکر کنم ولیعصر کنونی و پهلوی پیشین. تو یه دوره کوتاه بعد هم انقلاب فرزندانش رو خورد و اسم خیابون دوباره عوض شد!

    پاسخحذف