۶/۱۲/۱۳۹۲

سانسور ممنوع - به سراغ محمود اگر می‌روید ...


رمان‌های «احمد محمود» چیزی فراتر از قصه و داستان هستند. البته نه همه آن‌ها، اما دست‌کم شاه‌کارهای برجسته محمود، روایت منحصر به فرد و مغفولی است از مسیر تاریخ معاصر ایران. جایی که تمرکز هیچ تاریخ‌نگاری بر آن قرار نگرفته و زوایایی که کمتر محققی بدان‌ها پرداخته است. رمان‌های محمود، همچون دوربینی است که قصد به تصویر کشیدن پشت صحنه یک فیلم را دارد. پس جایی می‌رود که دیگر دوربین‌ها از آن غافل هستند و تصویرهایی را به شما نشان می‌دهد که جای دیگر پیدا نمی‌کنید. بدین ترتیب، اگر این رمان‌ها را، تاریخ‌نگاری منحصر به فردی با شیوه ارایه تصاویری از پشت صحنه‌های تاریخ معاصر ایران بنامیم شاید چندان به خطا نرفته باشیم.

ایده‌های فراوانی در ذهن من وجود دارد که می‌توان با مراجعه مجدد به آثار محمود بدان‌ها پرداخت. ایده‌هایی که توسعه و پرورش آن‌ها می‌تواند سرفصل‌های جذابی در بحث جامعه شناسی تولید کند. برای مثال، نقش مذهب در جامعه ایرانی و پی‌وند روزمره اقشار فرودست جامعه با آن که به گمان من فاصله بسیار بعیدی با برداشت‌های کلیشه‌ای رایج دارد. شاید در فرصت مناسب‌تری به این موضوعات بپردازم، اینجا فقط می‌خواهم به بهانه بازخوانی نام آثار محمود در فهرست آثار ممنوعه دولت محمود احمدی‌نژاد، به مرور فهرست‌وار چند رمان برجسته او بپردازم. به باور من، اگر می‌خواهید به سراغ محمود بروید، باید آثار او را به ترتیب زیر بخوانید:

نخست – «همسایه‌ها»، روایت متفاوتی از کودتای سیاه
داستان رمان همسایه‌ها، به مانند بیشتر آثار محمود در شهرهای جنوبی کشور جریان دارد. بازه زمانی رمان به روزهای منتهی به کودتای 28 مرداد مربوط است و قهرمان آن، نوجوانی از طبقات تهی‌دست جنوب است. بدین ترتیب، محمود توانسته پاسخی به این پرسش احتمالی بدهد که «در دوران پر هیاهوی جنجال ملی شدن صنعت نفت و جدال‌های سیاسی که به کودتا منجر شد، مردم عادی در چه حال و هوایی به سر می‌بردند». این پرسشی است که من ندیده‌ام هیچ کتاب تاریخی حتی به پاسخ آن نزدیک شده باشد. فارغ از موضوع و محتوا، «همسایه» بدون تردید برجسته‌ترین اثر محمود و شاهکاری در تاریخ ادبیات داستانی ماست که نخواندن‌ش دشوار است!

دوم - «داستان یک شهر»، شهر سیلی خورده هذیان داشت
«داستان یک شهر»، داستان یک شهر نیست، حکایت تمام کشور است. رمان، به نوعی جلد دوم «همسایه‌ها» است؛ هرچند کاملا مستقل نوشته شده اما شخصیت اصلی در هر دو رمان یک نفر است. در «داستان یک شهر» محمود به سراغ دوران سیاه پس از کودتا می‌رود. کودتا موفق شده و شخصیت‌های رمان بازداشت و تبعید و ای بسا اعدام شده‌اند. جنبش ملی شدن صنعت نفت، همچون خواب خوش یک ملت بر باد رفته است و حالا نویسنده تلاش می‌کند تا دوران سرخوردگی این جامعه شکست‌خورده، مایوس و خموده را به تصویر بکشد. از نظر داستانی، «داستان یک شهر» چندان با همسایه‌ها قابل مقایسه نیست، اما به شخصه احساس می‌کنم که محمود در این رمان به نوعی سوگ‌واری شخصی پرداخته که از نگاه من محترم است. به ویژه بخشی که اگر اشتباه نکنم به ناگاه برای نزدیک به 50 صفحه بدون تغییر معمول زمان و مکانی که شیوه روایت این رمان است فقط به گروهی از زندانیان کودتا می‌پردازد که به باورم ادای دین محمود است به هم‌رزمان دیرین خود.

سوم – «مدار صفر درجه»، سیلی که به ناگاه همه را برد
این رمان بلد (سه جلدی) به سرگذشت انقلاب ایران می‌پردازد، هرچند با آن تصویر ذهنی معمول جامعه ایرانی از روایت‌های مربوط به انقلاب تناسب چندانی ندارد. محمود باز هم تمرکز خودش را بر یک خانواده تهی‌دست در جنوب کشور قرار داده و سرنوشت آن‌ها را به صورت موازی با پیش‌رفت انقلاب به تصویر می‌کشد. عجیب نیست که خواننده از این حجم از بی‌اطلاعی توده شهروندان نسبت به روی‌دادهای کلان سیاسی نظیر انقلاب به حیرت بیفتد. می‌توان گفت تا وقوع خود انقلاب، اخبار و رد پای آن در زندگی روزمره مردم عادی نقش بسیار کمرنگی ایفا می‌کند و این تصویری است که تنها می‌توان از خلال خاطرات برخی از پدر و مادرها پیدا کرد که در سال‌های پایانی دهه پنجاه به فعالیت‌های سیاسی گرایش خاصی نداشتند و به قول معروف شهروندان عادی به حساب می‌آمدند. از این نظر، «مدار صفر درجه»، پس از «همسایه‌ها» به نظرم بهترین اثر محمود است.

چهارم - «زمین سوخته»، تراژدی و دیگر هیچ
سنگ هم اگر باشید، احمد محمود می‌تواند فقط با همان 70 تا 100 صفحه آغازین «زمین سوخته» آنچنان اشک شما را در بیاورد که خودتان هم به حیرت بیفتید. «زمین سوخته» به روزهای آغازین حمله عراق و اشغال بخش‌هایی از خاک کشور اختصاص دارد. محمود در این رمان احساسات عمومی در آغاز حمله عراق را با استادی هرچه تمام‌تر در دیالوگ‌هایی از جانب چهره‌های ناشناس به تصویر می‌کشد و اینجاست که شما هم‌زمان از نوعی احساس غرور، خشم و غیرت ملی به جوش می‌آیید و در همان حال از تحقیر حمله متجاوز و کشته شدن شریف‌ترین و شجاع‌ترین زنان و مردان کشور اشک می‌ریزید. با این حال، تراژدی «زمین سوخته» تنها در این سوگ‌واری ملی خلاصه نمی‌شود. خیلی زود ورق بر می‌گردد و اتحاد و فداکاری و هم‌دلی ملی جای خودش را به سودجویی‌های شخصی می‌دهد که خود یک تراژدی انسانی دیگر است.

با این چهار اثر، می‌توان ادعا کرد که محمود نقاط عطف تاریخ معاصر ایران را به صورت کامل پوشش داده است. کودتای مرداد، دوران سیاه پس از کودتا، انقلاب و سپس جنگ. بدین ترتیب، به ناگاه در «درخت انجیر معابد» با چهره متفاوتی از رمان‌نویسی احمد محمود مواجه می‌شویم. جایی که او سبک کاملا رئالیستی خودش را کنار می‌گذارد و به مرزهای رئالیسم جادویی وارد می‌شود. داستان هم‌چنان در جنوب کشور است اما زمان مشخصی ندارد چون اصلا یک داستان تاریخی نیست و بیشتر یک روایت تخیلی-استعاری است. به شخصه و از آنجا که وجه ممیزه اصلی آثار محمود را در بازخوانی تاریخی جامعه ایران می‌دانم، «درخت انجیر معابد» را جزو آثار شاخص او قلمداد نمی‌کنم. هرچند که از نظر داستانی، ماجرای جذاب و روایت گیرایی دارد.

پی‌نوشت:
مجموعه «سانسور ممنوع» مروری است ساده بر مجموعه آثاری که در دوران هشت ساله دولت محمود احمدی‌نژاد ممنوع‌الچاپ شدند، مجوز آن‌ها باطل شد و یا علی‌رغم صدور مجوز چاپ جلوی انتشارشان گرفته شد. فهرست این مجموعه را می‌توانید اینجا+ ببینید. اگر کتاب یا نویسنده مورد علاقه شما هم در این فهرست قرار دارد می‌توانید چند سطری در مورد آن بنویسید و برای انتشار در مجموعه «سانسور ممنوع» به نشانی «arman.parian[at]gmail» ارسال کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر