پیشنهاد میشود پیش از شروع مطالعه متن، دانلود ترانه را از اینجا+ آغاز کنید
ترکیه، با داشتن حدود ۱۵ تا ۱۹ میلیون شهروند کورد، بزرگترین کشور کوردنشین جهان است. (+) با این حال، کوردهای ترکیه برای سالیان سال محرومترین کوردهای جهان برای بهرهگیری از غنای فرهنگی و نمایش زبان، آداب و سنن خود بودند. هویت کوردهای ترکیه توسط راستگرایان افراطی این کشور تا بدانجا انکار میشد که اساس وجود قومی به نام «کورد» را به رسمیت نمیشمردند و از کوردها با نام «تورکهای کوهی» یاد میکردند. در مقابل این خفقان حکومتی، تصویر کوردهای ترکیه همواره به شکل گروههای ستیزهجوی مسلح و احزاب جدایی طلب ترسیم شده است، اما این تمام واقعیت نیست.
«احمد کایا» خواننده سرشناس ترکیهای از شهروندان کورد این کشور بود. او در دوران کودتاهای پیاپی نظامیان راستگرای ترکیه زندگی میکرد که فضای اختناقآمیز سرکوبهای آنها، کوردها را هم به مانند دیگر آزادیخواهان ترکیه تحت فشار قرار میداد. با این حال، احمد کایا، توان و تلاش خود را نه صرف جداییطلبی قومی، که معطوف به فریاد آزادیخواهی و استبداد ستیزی فرا قومیتی کرد. او در اوج دوران استبداد پس از کودتا، به سراغ ترانهای از «اولکو تامر» رفت که در آن دوران از جانب حکومت کودتا به اعدام محکوم شده بود و از این طریق به فضای اختناق حاکمیت کودتا حملهور شد. پس از آن با «یوسف هایال اوغلو» آشنا شد که شعرهای اعتراضی او فصل جدیدی در زندگی هنری کایا ایجاد کرد. او حالا دیگر فریاد آزادیخواهی همه اقشار ترکیه شده بود:
آهای بدان که من
سنگکوب و آهن کوبم
آهای بدان که من
با شرفی هستم در میان گرد و غبار
شکل و قیافهام بدجور آبله رو شده
دستانم مغرور و روغنآلودند
آهای بدان که من
که من شکافنده جواهر از زمینام
مانند دیوی که زنجیرش را پاره کرده
به زودی فریادم نمایان میشود
حق اعتصابم را میخواهم
حق اعتصابم را میخواهم
حق اعتصابم را میخواهم
در سال ۹۸ و در جریان مراسم اهدای جایزه انجمن روزنامه نگاران ترکیه، کایا اعلام کرد که به زودی ترانهای کوردی اجرا خواهد کرد. این در زمانی بود که سخن گفتن به زبان کوردی در کشور ترکیه جرم محسوب میشد، اما کایا تصمیم گرفته بود که این فضای اختناق را بشکند. او خطاب به کانالهای تلویزیونی ترکیه ابراز امیدواری کرد: «من مطمئن هستم که ترکیه کانالهایی پر دل و جرات دارد که بتواند این ویدیوی مرا پخش کند». اما تنها یک روز پس از این سخنان جنجالی، دادگاه ترکیه او را احضار و بازداشت کرد.
دادگاه کایا صحنهای تاریخی برای مردم ترکیه بود. جریان دادگاه به صورت زنده از برخی شبکههای ترکیه پخش میشد و او فرصت ارتباط مستقیم با مردم ترکیه را غنیمت شمرد و دفاعیهای ماندگار را بر زبان راند:
«من برلبه چاقو ایستادهام! کسی که برای مردمش میجنگد. این دفاعیه را به خاطر بسپارید . . . از سال 1985 یک موسیقیدان حرفهای بودهام. من یک موسیقیدانم و یک شهروند جهان که خود را متعلق به هیچ قسمت جغرافیایی نمیداند و احساساتش نوع بشر را مخاطب قرار میدهد، نه گروه و قبیلهای خاص را. قلبم آنقدر بزرگ است که پذیرای خوبیهای تمام زبانها فرهنگها و باورها و ترانههای جهان باشد. به من اتهامی زده شده است که زندگی مرا دگرگون کرده است. اتهام خیانت. مرا یک آدم تفرقهانداز، یک غلام حلقه به گوش و بی ادب و بی عقل و دیوانه ویک دلقک لوده خطاب کرده اند. این صفات را دسته جات سرشناسی به من نسبت دادهاند. نگرش و کلام یک انسان که اساس تمام این اتهامات است در هیچ کشور متمدن و قانونمندی جنایت و اتهام به حساب نمیآید. من در آلبوم جدیدم ترانهای کوردی خواندهام به این دلیل ساده که یک کوردم. ویدیویی هماز آن تهیه کردهام. اعتقاد دارم مردمانی در میان ما هستند که دل پخش کردن آن را از شبکههایشان داشته باشند. اگر چنین نکنند باید در کورد بودن و انسان بودنشان شک کرد. آیا اشخاصی که با خائن و تفرقه پراکن و دشمن دانستن من احساسات منفی علاقهمندانم را تحریک میکنند و باعث جدایی طبقاتی و نژادی میشوند در اقلیت نیستند؟ آن میلیونها نفری که به حرفهای من گوش میدهند جزو مردم نیستند؟ من در آن سالن «محل اهدا جوایز»از شنیدن جمله خائن برو بیرون به خشم آمدم چون این جمله را ار دهان افرادی شنیدم که تا کلمه «کورد» را میشنوند ناسزا میگویند. از همینجا به آنها میگویم که کوتاه نخواهم آمد تا آنها واقعیت وجود کورد را بپذیرند. به اعتقاد من دقیقا همین افراد بودند که عبارت برادری را لگدمال کردند و باعث به وجود آمدن شکاف در فرهنگ مشترک کشور ما شدند. بزرگترین سلاح یک خواننده ترانه اوست و من اجازه نخواهم داد ترانههایم را این گونه تفسیر کنند و معانی دیگری به آنها ببخشند. تصور کنید که اعلام می کردم ترانه ای به زبان ایتالیایی ، عربی یا انگلیسی خواهم خواند ، آیا باز هم چنین جنجالی به راه می افتاد؟ ... موسیقی یک زبان جهانی است و هیچ ترانهای نمیتواند مردم جهان را جدا و دستهبندی کند ... مردم ما باید بفهمند که چقدر از جهان امروز به دور هستند تا دیگر نگران تجزیه کشور آن هم به وسیله یک ترانه کردی نباشند. چنین نگاهی به هنر باید از بین برود. به یک هنرمند باید فضای تنفس داد. هر سیستم قانونی که بر اساس وجدان بنا شده باشد نمیتواند یک موسیقیدان را که سالها مخالفت خود را با تجزیه کشور اعلام کرده است متهم کند. من آنچه که دیگران زمزمه میکنند را فریاد میزنم. ما در این کشور زندگی میکنیم و اگر حقایق را بفهمیم زندگی و کشور بهتر و پیشرفتهتری خواهیم داشت ... این دادگاه با تشکیل خود دلایل و منطق و قضاوت عادلانه را نادیده گرفته و تمام قوانین جهانی را نقض کرده است. من هم ترک میکنم کشوری را که در آن مرا تفرقه انداز و خائن خطاب کردهاند آن هم بر اساس قضاوت در مورد آثاری که در کنسرتهای سالها پیشم اجرا کردهام».
پس از این دادگاه، کایا از ترکیه خارج شد و به فرانسه رفت. چند ماه بعد نیز در حالی که دادگاه ترکیه به صورت غیابی برای او محکومیت ۱۰ سال حبس تعزیری صادر کرده بود، احمد کایا، خواننده کوردنژاد اهل ترکیه، در خاک فرانسه چشم از جهان فرو بست. برخی اعتقاد دارند سکته قلبی او در سن ۴۳ سالگی غیرعادی بوده و گروهی نیز همچنان رد پای نقش دستگاههای امنیتی ترکیه را در مرگ ناگهانی او پیگیری میکنند. در هر صورت، خوانندهای که به عشق وطناش، آزادی و کوردستان سالها بر روی لبه تیغ راه رفت، در نهایت به دور از وطناش، آزادی و کوردستان چشم از جهان فرو بست. ترانه زیر، از مشهورترین آثار «احمد کایا» است با عنوان «میروم» (به ترکی: giderim)
Artýk seninle duramam دیگر نمیتوانم با تو بمانم
Bu akþam çýkar giderim امشب بیرون زده و میروم
Hesabým kalsýn mahþere حسابمان بماند برای روز محشر
Elimi yýkar giderim دستم را شسته و میروم
Sen zahmet etme yerinden تو به خود زحمت نده
Gürültü yapmam derinden از ته دل داد نمیزنم
Parmaklarýmýn üzerinden از روی نوک انگشتانم
Su gibi akar giderim مثل آب روان شده میروم
Artýk sürersin bir sefa بعد از این لذت میبری
Ne cismim kaldý ne cefa نه جسمم مانده نه ظلمم
Þikayet etmem bu defa این دفعه شکایت نمیکنم
Diþimi sýkar giderim دندانهایم را فشار داده میروم
Bozar mý sandýn acýlar آیا فکر کردی که غمها من را ویران میکند
Belaya atlar giderim خودم را در بلا انداخته میروم
Kurþun gibi mavzer gibi مثل گلوله، مثل مسلسل
Dað gibi patlar giderim مثل کوه منفجر میشوم میروم
Kaybetsem bile herþeyi اگر همه چیزم را از دست بدهم
Bu aþký yýrtar giderim این عشق را پاره کرده میروم
Sinsice olmaz gidiþim رفتنم مخفیانه نخواهد بود
Kapýyý çarpar giderim در را کوبیده میروم
Sana yazdýðým þarkýyý ترانهای را که برایت سروده بودم
Sazýmdan söker giderim از سازم میکنم و میروم
Ben aðlayamam bilirsin میدانی که نمیتوانم بگریم
Yüzümü döker giderim رویم را پاک میکنم و میمیرم
Köpeklerimden kuþumdan از سگها و پرندهام
Yavrumdan cayar giderim از بچهام رو میگردانم و میروم
Senden aldýðým ne varsa از تو هرآنچه گرفتهام
Yerine koyar giderim سر جایش میگذارم و می روم
Ezdirmem sana kendimi خودم را پیش تو تحقیر نمیکنم
Gövdemi yakar giderim تنم را سوزانده و میروم
Beddua etmem üzülme نفرینت نمیکنم نگران نباش
Kafama sýkar giderim به سرم شلیک میکنم و میروم
پینوشت:
Gövdemi yakar giderim=اگر حتی از آسمان آتش ببارد می روم
پاسخحذفتذکر جالبی بود رفیق. جان. ممنون از شما.
حذفآقا این دلیل نوشتن کورد بجای کرد چیه؟
پاسخحذفسلام از این نوشته لذت بردم انگار حرف دل بود کاش مردم ما هم متوجه این بشوند که چقدر از دنیای امروز دورند و در فضای رسانه ای و ارتباطی امروز که همه به طریقی دنبال دیده شدن و یا به عبارتی لایک شدن هستند دنبال دلایل بهتری از تعصبات کور و بی اساس مذهبی و قومی و حتی ملی باشند و بپذیرند که همه انسانها با تفاوتهایشان زیبا هستند
پاسخحذف