جناب مارکس در آغاز کتاب «هجدهم برومر لویی بناپارت» می فرماید: تاریخ دوبار تکرار می شود، بار اول به صورت تراژدی و بار دوم به صورت کمدی فلاکت بار. اما بنده می فرمایم که نه تنها تاریخ، که زمان حال هم به صورت همزمان دوبار در حال تکرار شدن است؛ نمونه تراژیک در خارج از ایران و نمونه کمدی فلاکت بار آن در ایران. برای مثال دیوانه ای مانند جورج بوش در آمریکا به قدرت می رسد و یک تراژدی جهانی پدید می آورد، هم زمان با او احمدی نژاد در ایران به قدرت می رسد و یک کمدی فلاکت بار را رقم می زند. با توجه به چنین رهبرانی در صدر حکومت کشور و از آنجا که به قول مرحوم حاتمی همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید، ستارگان سینمای کشور نیز به بهترین شکل ممکن کمدی فلاکت بار نمونه های هالیوودی خود را پیاده می کنند.
پس از آنکه «چارلیز ترون» از سوی بان کی مون به عنوان سفیر صلح سازمان ملل متحد انتخاب شد (از بی بی سی بخوانید)، «مهناز افشار» نیز تصمیم گرفت تا خود را سفیر صلح در غزه اعلام کند (از فارس بخوانید)! البته به نظر من این سناریو هنوز ناتمام است؛ برای تکمیل این کمدی باید خانم افشار از ایران خارج شوند، به مناطق درگیری میان نیروهای حماس و اسراییل بروند، سپس برای اظهار همدردی با مردم مظلوم غزه با تعداد زیادی از زنان و کودکان بی دفاع غزه عکس یادگاری بگیرند و صفحات اول نشریات جهان را پر کنند، سپس در بازگشت به میهن متوجه شوند که ایشان نیز مانند میترا حجار، به دلیل بی حجابی در خارج از کشور مورد غضب مسوولین فرهنگی کشور قرار گرفته و آخرین قرارداد سینمایی خود را از دست داده اند (از عصر ایران بخوانید). یعنی همان قراردادی که پیش از این بخشی از آن را به حساب «کمک به غزه» واریز کرده اند.
نتیجه اخلاقی: بعضی از آدم ها انسان دوستیشان هم تهوع آور است.
پی نوشت:
اسراییل به صورت یک طرفه آتش بس اعلام کرده است(BBCNEWS) اما بعید می دانم به این زودی ها نیروهایش را از نوار غزه خارج کند. گمان می کنم دست آخر نیروهای حافظ صلح در غزه مستقر می شوند و پرونده حماس برای همیشه بسته می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر