۱۲/۲۴/۱۳۸۹

وبلاگستان نمی‌تواند استقلال خودش را نقض کند

ساده‌ترین تعریف من از «وبلاگ»، «یک رسانه شخصی» است. این تعریف را تنها برای معرفی به پرسش‌گر ناآشنا به کار نمی‌برم، بلکه به صورت مداوم آن را با خود تکرار می‌کنم و هر بار که دستم به کی‌برد می‌رسد تا یادداشت جدیدی بنویسم با خود تکرار می‌کنم: «من می‌خواهم در خانه خودم، برای خودم و تمامی آنان که میهمان من خواهند بود با صدای بلند فکر کنم و بنویسم».

وبلاگ من خانه مجازی من است. وبلاگ من بخشی از حریم خصوصی من است که خودخواسته آن را با دیگران به اشتراک می‌گذارم. من خارج از این محیط مجازی هم تریبون‌های متفاوتی برای بیان دیدگاه‌های خود در اختیار دارم، با این حال این وبلاگ را به همه آن‌ها ترجیح می‌دهم چرا که تنها اینجاست که تمامی قواعدش را خودم تعیین می‌کنم. ناگفته پیداست که زندگی اجتماعی در جهان مجازی نیز همانند زندگی اجتماعی در جهان واقعی نمی‌تواند بی‌تاثیر از محیط اطراف باشد؛ با این حال این تاثیرپذیری‌های مجازی، همه عرفی، اخلاقی و از جنس همین فضای مجازی هستند و بجز پیمانی که من با ارایه دهنده محیط وبلاگی‌ام می‌بندم، هیچ پیمان حقوقی دیگری من را در ارایه مطالبم محدود نمی‌کند. خلاصه بگویم: من به وبلاگستان آمده‌ام تا استقلال رای و اندیشه‌ام را حفظ کنم.

-

چهره 89، جشنواره‌ای است وبلاگی برای انتخاب برترین وبلاگ نویس فارسی در سال 89. (توضیح کامل را از وبسایت این مسابقه بخوانید) وبلاگستان فارسی از این دست جشنواره‌های انتخابی و مسابقات مجازی خاطرات بسیاری دارد. فارغ از شیوه انتخاب و نتایج مسابقه، این دست اقدامات معمولا روح تازه‌ای به حال و هوای وبلاگستان تزریق می‌کند. رقابت همواره سبب نوآوری، تلاش و پیشرفت بوده و وبلاگستان نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. با این حال من نمی‌توانم همایشی را درک کنم که به نام وبلاگستان برگزار می‌شود، اما در ذات خود، اساس وبلاگ نویسی را نقض می‌کند. اشاره من به محدودیت ثبت نام برای وبلاگ نویسان در «چهره 89» است.

من محدودیت «وبلاگ فارسی زبان» را درک می‌کنم. شناسه معتبری برای تشخیص حد و مرزی مشخص در فضای مجازی است. تعریف «وبلاگ نویس‌های فعال در بلاگفا و یا پرشین بلاگ» را هم درک می‌کنم. باز هم تقسیم‌بندی قابل درکی هستند، هرچند بیشتر جنبه تجاری دارند و نمی‌توانند کارکردی کیفی داشته باشند. اما من در جهان مجازی قادر به تشخیص «وبلاگ نویس مجاز» یا «وبلاگ مجاز» نیستم. این تعاریف را چه کسی وارد جهان مجازی کرده است؟ چه کسی مرجعیت این جهان مجازی را برعهده گرفته است؟ تارنمای عنکبوتی از راس کدام هرم آغاز شده و چه کسی در قاعده بی‌ارزش آن قرار گرفته است؟ محوریت با چه کسانی است؟ مرز بندی‌های جهان حقیقی چگونه می‌توانند به این جهان مجازی منتقل شوند؟

وبسایت «چهره 89» برای ثبت نام شرکت کنندگان خود چهار شرط تعیین کرده است. (از اینجا بخوانید) در بند چهارم از این شروط می‌خوانیم: «وبلاگ معرفی شده در بازه زمانی مسابقه نباید فیلتر باشد. برای برگزارکنندگان مهم نیست که این وبلاگ در سال ۸۹ به صورت موقتی مسدود شده است یا نه. بلکه مهم برای ما این است که این وبلاگ در بازه زمانی مسابقه فیلتر نباشد» .

من نمی‌دانم آیا به واقع طراحان این مسابقه کوچکترین آشنایی و پیش زمینه‌ای از فضای وبلاگستان دارند؟ آیا اساسا درک می‌کنند در مورد چه چیزی حرف می‌زنند؟ آیا می‌دانند که مرکز ثقل جهان نیستند و زوایای دیدی متفاوت نسبت به آن‌ها هم وجود دارد؟ برای ساده‌تر شدن این بحث فقط چند پرسش را مطرح می‌کنم:

1- آیا گردانندگان این سایت می‌دانند که «فیلترینگ» مورد نظر آن‌ها تنها در کشور ما اعمال می‌شود و یک کاربر خارج از ایران اساسا از آن آگاهی ندارد؟ آیا بهتر نبود در این بند چهارم بنویسند: «وبلاگ معرفی شده در بازه زمانی مسابقه نباید در داخل کشور ایران فیلتر باشد»؟ آیا این دوستان می‌دانند که وبسایت آن‌ها مخاطبانی از خارج از کشور هم دارد؟ جالب اینجاست که در میان فهرست ده وبلاگ برتر دوره نخست این مسابقه هم وبلاگ نویسانی از خارج از کشور یافت می‌شوند! (*)

2- در بند سوم از شروط مسابقه، در جایی که قرار است توضیحی پیرامون میزبانان مجاز داده شود از «وردپرس» نام برده می‌شود. آیا طراحان این مسابقه اطلاع ندارند کل دامنه «وردپرس» در کشور ما فیلتر شده و تمامی وبلاگ‌های آن یکجا «غیرمجاز» شناخته شده‌اند؟

3- در جای جای وبسایت «چهره 89» شاهد افزونه ارسال اخبار این سایت به شبکه‌های اجتماعی هستیم. شبکه‌هایی نظیر «تویتر» و «فیس بوک» که به صورت گسترده لوگوهای آن‌ها در صفحات این مسابقه به چشم می‌خورد. آیا طراحان این مسابقه اطلاع ندارند که این شبکه‌های اجتماعی مدت‌هاست که در کشور ما فیلتر شده و غیرمجاز دانسته می‌شوند؟ بالاخره تکلیف این گردانندگان با فیلترینگ چیست؟ آن را به رسمیت می‌شناسند یا خیر؟

4- در نهایت و به عنوان حرف آخر، من فقط می‌توانم برای جامعه‌ای که اساس وجود و استقلال خود را زیر سوال می‌برد ابراز تاسف کنم. یک سری نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در داخل کشور نوشته‌های من را مضر تشخیص داده و وبلاگم را فیلتر کرده‌اند. آیا این سبب می‌شود که من هویت وبلاگ نویسی خود را از دست بدهم؟ از این فراتر، وقتی دامنه‌های «بلاگر» و «وردپرس» یکجا و به صورت کامل مسدود می‌شوند، آیا بدین معناست که تمامی نویسندگان فعال در آن‌ها هویت «وبلاگ نویس فارسی» را از دست داده‌اند؟ یا اینکه فقط از واکسیناسیون تضمینی حاکمیت خارج شده‌اند؟!!

به باور من، چه گردانندگن طرح «چهره 89» و چه شرکت کنندگان در آن، استقلال وبلاگستان را تقدیم سایه سنگین و مخوف نهادهایی امنیتی کرده‌اند که اساسا به این جهان تعلق ندارند و از دنیای دیگری به خانه‌های مجازی ما یورش آورده‌اند. چنین وبلاگستانی که به این سادگی استقلال خودش را زیر سوال ببرد اساسا برای من بی‌معنا و تهی از ارزش است.

پی‌نوشت:
* البته گویا در این جشنواره «خودی»های وبلاگستان هم به مانند دیگر مسایل مربوط به «خودی»ها جای استثنا و تبصره باقی می‌ماند. نمونه‌اش یک وبلاگ نور چشمی که معلوم نیست بر پایه کدام ناهماهنگی برای مدتی کوتاه به جرگه «غیرمجاز»ها پیوسته و اینگونه مسوولین مسابقه را ناچار به توضیحات اختصاصی کرده است.

۲ نظر:

  1. فرزاد۲۵/۱۲/۸۹

    ایول آرمان خان عالی بود.
    وبلاگ زهرا اچ بی فیلتر شده بود.یوهاهاهاهاهاهاها
    ما که همیشه با یار غار قدیمی آقای پراکسی وارد می شیم زیاد متوجه این چیزا نیستیم به این می گن طریقت درویشی.
    خب شاید بشه این پست رو ادامه ی پست قبلیت دونست.از قضا شاید مشکل حکومت این نباشه که ما داریم کاری بر خلاف قوانینش انجام می دیم. بلکه مسئله ی اصلی حکومت با امثال ما اینه از نظر حکومت اساساً ماها وجود خارجی نداریم به یاد بیار حرفای مقامات راجع به تک تک مناسبت ها رو. کسی در خیابان نبود. این اساساً از حذف فیزیکی فراتر می ره و می شه انکار وجود. و این موقعیت کافکاوار امروز ماست.

    پاسخحذف
  2. بالاخره یه لغت برای شرح وضعیت نابسامان و بی منطق فعلی پیدا شد. آفرین به فرزاد. کافکار وار :)

    پاسخحذف