هفتمین جشنواره سالانه دویچه وله برای وبلاگستان، امسال با نگاهی ویژه به شبکههای اجتماعی آغاز شده است. گویا نقش پررنگ شبکههایی چون فیس بوک و تویتر در مبارزات مردم ایران، تونس، مصر و دیگر کشورهای منطقه، حتی نگاه مسوولان دویچه وله را نیز تحت تاثیر قرار داده است. پس در نخستین تغییر قابل لمس، شیوه رای گیری برای گزینش برترینها از مسیری پی گیری میشود که تنها کاربران «فیس بوک» و یا «تویتر» قادر به شرکت در آن باشند. کمی دشوارتر به نظر میرسد، اما به گمان من نه تنها سلامت انتخابات، که حتی شفافیت آن را نیز افزایش میدهد.
پیش از این و به بهانه برگزاری جشنواره «چهره 89» یادداشتی نوشتم و نسبت به محدودیت هایی که نمونههای داخلی برای وبلاگ نویسها قایل میشوند انتقاد کردم. (از اینجا بخوانید) برای نمونه در مسابقه «چهره 89» تنها وبلاگ نویسانی قادر به شرکت بودند که وبلاگ آنها در داخل ایران فیلتر نباشد. دقت کنید که این یک جشنواره مجازی و وبلاگی است. یعنی قرار است خود وبلاگ نویسان و یا دیگر کاربران اینترنتی دور هم جمع شوند و به اتفاق تصمیمی بگیرند. من با هیچ منطقی نمیپذیرم که ارادهای خارج از این مجموعه در روند این تصمیم گیری دخالت کند. فیلترینگ نهادهای امنیتی را من تحمیلی از دنیای دیگر به فضای وبلاگستان میدانم و آن را به رسمیت نمیشناسم. جشنواره دویچه وله چنین محدودیت هایی به شرکت کنندگان خود تحمیل نمیکند.
در باب بیپایه بودن تبلیغات حکومتی که هر یک از نهادهای خارج از کشور را مشکوک، عامل جاسوسی و بنگاه برانداز قلمداد میکند سخنی ندارم. اما به صورت ویژه در مورد جشنوارههای وبلاگی میخواهم به یادآوری این نکته بپردازم که شفافیت این دست مسابقات، کمترین انتظاری است که من از گردانندگان آن دارم. برای مثال من میخواهم بدانم چه کسانی حق رای دادن در نظرسنجیهای این جشنواره را دارند؟ چه تضمینی برای پیش گیری از نظرات تکراری و یا آی-دیهای جعلی وجود دارد؟ داور و یا داوران جشنواره چه کسانی هستند؟ معیار انتخاب چیست؟ و پرسش هایی شبیه این. به باور من جشنواره دویچه وله از این نگاه یکی از بهترین نمونه از مسابقات مشابه است.
من از مدتها پیش داور بخش فارسی زبان جشنواره دویچه وله را میشناختم. این شناخت به مدد معرفی رسمی ایشان از طریق وبسایت دویچه وله و یک گفت و گوی مفصل گرفت. (از اینجا بخوانید) یعنی حتی اگر به صورت شخصی نیز هیچ شناخت و یا پیش زمینهای از جناب داور نداشتم، با مشاهده گفت و گوی ایشان میتوانستم به یک دریافت کلی دست پیدا کنم. ضمن اینکه این داور از خود جامعه وبلاگی انتخاب شده بود و امکان پی گیری پیشینه وی در وبلاگستان وجود داشت. (وبلاگ کمانگیر) در نمونه دیگر، شیوه جدید رای گیری به من و یا هر شرکت کننده دیگری این امکان را میدهد تا رد پای آرا را در شبکههای مجازی پی گیری کنیم. این دست شفافیتها را مقایسه کنید با نمونه هایی که از داخل کشور مدیریت میشوند.
در نهایت اینکه پررنگ شدن نقش شبکههای اجتماعی در جشنواره سالانه دویچه وله تنها به شیوه رای گیری محدود نمیشود. امسال بخشهای ویژهای نیز برای انتخاب شبکههای برتر در نظر گرفته شده است که اگر اشتباه نکنم سالهای پیش از مشابه آنها خبری نبود. خلاصهاتاینکه به نظر میرسد جشنواره امسال دویچه وله چیزی کم ندارد و اگر با همین ترتیب ادامه پیدا کند دیگر باید بپذیریم که هیچ رقیبی در این زمینه نخواهد داشت.
پی نوشت:
برای شرکت در بخش وبلاگ های فارسی زبان این مسابقه می توانید به این صفحه+ مراجعه کنید. «مجمع دیوانگان» نیز در جمع 11 وبلاگی است که می توانید به آن رای دهید.
پیش از این و به بهانه برگزاری جشنواره «چهره 89» یادداشتی نوشتم و نسبت به محدودیت هایی که نمونههای داخلی برای وبلاگ نویسها قایل میشوند انتقاد کردم. (از اینجا بخوانید) برای نمونه در مسابقه «چهره 89» تنها وبلاگ نویسانی قادر به شرکت بودند که وبلاگ آنها در داخل ایران فیلتر نباشد. دقت کنید که این یک جشنواره مجازی و وبلاگی است. یعنی قرار است خود وبلاگ نویسان و یا دیگر کاربران اینترنتی دور هم جمع شوند و به اتفاق تصمیمی بگیرند. من با هیچ منطقی نمیپذیرم که ارادهای خارج از این مجموعه در روند این تصمیم گیری دخالت کند. فیلترینگ نهادهای امنیتی را من تحمیلی از دنیای دیگر به فضای وبلاگستان میدانم و آن را به رسمیت نمیشناسم. جشنواره دویچه وله چنین محدودیت هایی به شرکت کنندگان خود تحمیل نمیکند.
در باب بیپایه بودن تبلیغات حکومتی که هر یک از نهادهای خارج از کشور را مشکوک، عامل جاسوسی و بنگاه برانداز قلمداد میکند سخنی ندارم. اما به صورت ویژه در مورد جشنوارههای وبلاگی میخواهم به یادآوری این نکته بپردازم که شفافیت این دست مسابقات، کمترین انتظاری است که من از گردانندگان آن دارم. برای مثال من میخواهم بدانم چه کسانی حق رای دادن در نظرسنجیهای این جشنواره را دارند؟ چه تضمینی برای پیش گیری از نظرات تکراری و یا آی-دیهای جعلی وجود دارد؟ داور و یا داوران جشنواره چه کسانی هستند؟ معیار انتخاب چیست؟ و پرسش هایی شبیه این. به باور من جشنواره دویچه وله از این نگاه یکی از بهترین نمونه از مسابقات مشابه است.
من از مدتها پیش داور بخش فارسی زبان جشنواره دویچه وله را میشناختم. این شناخت به مدد معرفی رسمی ایشان از طریق وبسایت دویچه وله و یک گفت و گوی مفصل گرفت. (از اینجا بخوانید) یعنی حتی اگر به صورت شخصی نیز هیچ شناخت و یا پیش زمینهای از جناب داور نداشتم، با مشاهده گفت و گوی ایشان میتوانستم به یک دریافت کلی دست پیدا کنم. ضمن اینکه این داور از خود جامعه وبلاگی انتخاب شده بود و امکان پی گیری پیشینه وی در وبلاگستان وجود داشت. (وبلاگ کمانگیر) در نمونه دیگر، شیوه جدید رای گیری به من و یا هر شرکت کننده دیگری این امکان را میدهد تا رد پای آرا را در شبکههای مجازی پی گیری کنیم. این دست شفافیتها را مقایسه کنید با نمونه هایی که از داخل کشور مدیریت میشوند.
در نهایت اینکه پررنگ شدن نقش شبکههای اجتماعی در جشنواره سالانه دویچه وله تنها به شیوه رای گیری محدود نمیشود. امسال بخشهای ویژهای نیز برای انتخاب شبکههای برتر در نظر گرفته شده است که اگر اشتباه نکنم سالهای پیش از مشابه آنها خبری نبود. خلاصهاتاینکه به نظر میرسد جشنواره امسال دویچه وله چیزی کم ندارد و اگر با همین ترتیب ادامه پیدا کند دیگر باید بپذیریم که هیچ رقیبی در این زمینه نخواهد داشت.
پی نوشت:
برای شرکت در بخش وبلاگ های فارسی زبان این مسابقه می توانید به این صفحه+ مراجعه کنید. «مجمع دیوانگان» نیز در جمع 11 وبلاگی است که می توانید به آن رای دهید.
http://twitter.com/#!/hamedmir
پاسخحذفarman behet ray dadim agha!
!
khoshhal bash:)
eydet ham mobarak
felan
استتوس های دو احمق:
پاسخحذفhttp://tikeh.blogfa.com/
شما لطف کردید رفیق
پاسخحذفاعمال شد :)
پاسخحذف