۱/۰۴/۱۳۸۸

وقتی همه خوابیم

از آخرین فیلم جناب بیضایی آنقدر بدشنیده بودم که وقتی وارد سینما شدم واقعا انتظار تماشای یک «افتضاح هنری» را می کشیدم؛ اما «وقتی همه خوابیم» واقعا مستحق این همه حمله نبود؛ شاید بتوانم بگویم حتی انتظارهای بسیاری که از بهرام بیضایی می رود نیز نمی تواند توجیه مناسبی برای این همه انتقاد باشد.

«وقتی همه خوابیم» فیلمی بود با تمام مشخصه های همیشگی آثار بیضایی؛ ضرباهنگ آثار بیضایی هنوز در حال شتاب گرفتن است؛ تلاش برای ایجاد نوعی حس دلهره همچنان در جای جای اثر به چشم می خورد؛ تیتراژ و آغاز فیلم مانند امضای بهارم بیضایی آشنا به نظر می رسد؛ دیالوگ ها نیز مانند بازیگران در بدترین حالت هم بهتر از متوسط بودند و در نهایت ایده داستان کمی متفاوت بود و از این نظر نیز می توان گفت بیضایی هنوز حرف های جدیدی برای سینمای ایرانی دارد؛ با این حال انتقادها چندان هم بی پایه نبود.

اولین چیزی که در هنگام تماشای فیلم به ذهنم رسید مدت آن بود؛ احساس می کردم فیلم نزدیک به 150 دقیقه طول کشیده است؛ اگر بدانید زمان واقعی فیلم 90 دقیقه است شاید بتوانید منظورم را به خوبی درک کنید. تاکیدهای بیش از حد بر روی مفاهیمی که لطف آنها به گزیده گویی است، گذشته از طولانی کردن فیلم، احساسی بیش از خستگی را در بیننده ایجاد می کند.

اما برای شخص من، مهم ترین ایراد اثر جدید بیضایی، بیان ناقص مرضی است که سینمای ما بدان دچار شده و اتفاقا تمام هدف فیلم نیز بر روی باز کردن آن متمرکز شده است. تا زمانی که هیچ کس به مشکلات سینمای کشور اشاره نکرده است می توان امیدوار بود که این درد بازگو نشده روزی سر باز خواهد کرد و همه چیز عیان خواهد شد؛ اما زمانی که یک نفر –به ویژه آنکه آن یک نفر بهرام بیضایی باشد- همت می کند که این مشکلات را به تصویر بکشد دیگر نمی توان پذیرفت که بازگویی مسائل یک بعدی باشد. برای شخص من هیچ چیز نمی تواند توجیه کند که مشکلاتی نظیر سانسور، فشارهای حکومتی دخالت های دولتی و هزار و یک بخش نامه عجیب و غریب برای محدود کردن فیلمسازان به این سادگی از فهرست مشکلات سینمای کشور حذف گردد و تمام کاسه کوزه ها بر سر سرمایه گذاران پرمدعا اما ناآشنا با کار هنری شکسته شود. اگر از این حجم بالای مشکلات سینمای کشور، تنها همین نمونه آخری قابل طرح بود، ای کاش اصلا جناب بیضایی یک فیلم خود را به این مسئله اختصاص نمی داد.

پی نوشت:
برای دیدن آخرین اثر بهرام بیضایی بدون تردید با مشکل بلیط مواجه نخواهید شد؛ از صف های چند صد نفری در برابر سینماها وحشت نکنید؛ ملت همیشه در صحنه برای تماشای شاهکار «مسعود ده نمکی» سر و دست می شکنند نه بهرام بیضایی.

هنوز هم نمی توانم با چنین دیدگاهی به فیلمساز شدن ده نمکی کنار بیایم؛ دلیلم را یک روز می نویسم.

به اسم فیلم دقت کنید: «وقتی همه خوابیم»؛ نه «وقتی همه خواب بودیم»!

تنها با یک کلیک به عضویت «مجمع دیوانگان» درآیید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر