۹/۱۹/۱۳۹۹

یادداشت نخست - آیا روند انتشار کتاب در ایران رو به افول است؟

 

سال گذشته، قرار شد برای یکی از زیرمجموعه‌های وزارت فرهنگ، گزارشی تهیه کنم از وضعیت بازار کتاب در کشور. پیشاپیش بگویم که من نه قبل از این با هیچ نهاد دولتی یا شبه دولتی همکاری کرده‌ام و نه تا کنون دیناری از دولت یا هر نهاد حکومتی دیگر پولی دریافت کرده‌ام. (من حتی هیچ وقت یارانه هم نگرفتم) این پروژه مربوط به حوزه کتاب و دغدغه شخصی خودم بود که البته این هم به جایی نرسید. یعنی نتیجه کار من مورد تایید حضرات قرار نگرفت که انشاالله تنها دلیل‌اش ضعف علمی بنده بود. یعنی امیدوارم باقی گزارش‌هایی که تایید می‌شوند و بودجه دریافت می‌کنند همه از سطح علمی و تحقیقاتی بالاتری برخوردار باشند که واقعا مایه امیدواری است و نشان می‌دهد که دولت مملکت حداقل در زمینه پژوهش بسیار دقیق و موشکافانه عمل می‌کند.

 

به هر حال، وقتی محصول بیش از یک سال کار خودم و گروهی از دوستانم رد شد، به فکر افتادم که حداقل آن را به صورت عمومی از همین وبلاگ شخصی خودم منتشر کنم. اساسا من و دوستانی که گاهی زحمت‌شان می‌دهم، همواره نتایج تحقیقات‌مان را به همین صورت رایگان در اختیار عموم قرار می‌دهیم و این پروژه دولتی هم خبطی بود که خوشبختانه به مدد دست رد حضرات خیلی زود برطرف شد. امیدوارم این پژوهش‌های محدود ما، با تمام ضعف‌هایی که دارد، بتواند حداقل برخی تصورات غلط و کلیشه‌های نادرست در باب وضعیت کتاب و کتابخوانی در کشور را اصلاح کند.

 

آنچه بیشتر از پیش من را به تهیه و انتشار این گزارش ترغیب کرد، انبوهی از گزارش‌های غلط آماری است که متاسفانه از جانب دوستان مطبوعاتی به صورت گسترده در این سال‌ها منتشر شده‌اند. اینکه رسانه‌های مختلف، باب گرایش‌های سیاسی خود و با اهداف حمایت یا تخریب دولت مستقر گزارش‌های جهت‌داری از وضعیت فرهنگی کشور ارائه می‌کنند یک مساله است، اینکه بسیاری از دوستان و همکاران مطبوعاتی ما اساسا شیوه مواجهه با آمار و تحلیل آن را بلد نیستند یک درد بزرگتر است. نتیجه نهایی چنین آشفته‌بازاری، منجر به انتشار انبوهی از گزارش‌های به ظاهر آماری در حوزه نشر کتاب شده که متاسفانه حتی یک نمونه‌اش هم قابل اتکا نیست و طبیعتاً ما نیز در این مجموعه تمامی آن‌ها را کنار گذاشته و صرفا از آمارهای خام رسمی استفاده کرده‌ایم.

 

در نخستین گام برای مجموعه یادداشت و ذیل برچسب #پژوهش_کتاب چهار یادداشت منتشر خواهیم کرد که به این پرسش‌ها می‌پردازند:

 

۱- آیا روند انتشار کتاب در ایران رو به افول است؟

۲- آیا سرانه مطالعه ایرانیان رو به کاهش است؟

۳- نسبت سرانه مطالعه ایرانیان به باقی مردم جهان چگونه است؟

۴- جایگاه صنعت چاپ و نشر در اقتصاد ایران کجاست؟

 

در نهایت، اگر فرصت و جذابیتی بود، نگاهی هم خواهیم داشت به وضعیت توزیع کتاب در کشور، به ویژه از وجه توزیع کتاب‌خانه‌ها و البته ناشران در سراسر کشور. تنها ضروری اینکه آمارها، تا پایان سال ۱۳۹۸ تهیه شده‌اند که نتایج‌اش تکمیل و نهایی شده است. آنچه در پی می‌آید، نخستین یادداشت از این مجموعه است:

* * *

هرچند مجموع شمارگان کتاب‌های منتشر شده در سال ۹۸ نسبت به سه سال قبل از خود افزایش پیدا کرد، اما واقعیت این است که نمودار آمار کلی تعداد کتاب‌ها حد فاصل سال‌های ۸۵ تا ۹۷ یک سیر نزولی مداوم را طی کرده بود که در جدول زیر به خوبی دیده می‌شود:

 

نمودار شماره ۱ - مجموع شمارگان سالانه کتاب

 

 به نظر می‌رسد همین سیر نزولی سبب شده تا در سال‌های اخیر مدام اخبار و گزارش‌های هشدارآمیز در مورد افول صنعت چاپ کتاب و همچنین میزان مطالعه ایرانیان منتشر شود؛ اما اتکا به همین یک نمودار به تنهایی می‌تواند بسیار فریبنده و گمراه کننده باشد. برای یافتن پاسخ‌های دقیق‌تر، شاید در وهله نخست باید پرسید: «وقتی از کاهش آمار چاپ کتاب صحبت می‌کنیم، دقیقا از چه صحبت می‌کنیم»؟ نمودار بالا، صرفا آمار «مجموع شمارگان سالانه» کتاب را به ما نشان می‌دهد؛ اما اگر ملاک سنجش را از روی شمارگان برداشته و «تعداد عناوین» کتاب را مورد بررسی قرار دهیم وضعیت به کلی دگرگون می‌شود. این بار، تقریبا تمامی آمارها حاکی از افزایش مداوم و پیوسته تعداد عناوین منتشر شده در ۴۰ سال گذشته خواهند بود که نتایج آن را در جدول زیر می‌توانید مشاهده کنید:

 

نمودار شماره ۲ - مجموع عناوین چاپ نخست در هر سال


اما هنوز دغدغه نخست پابرجا است. به نظر می‌رسد که در هر حال مجموع شمارگان کتاب‌های چاپ شده کاهش یافته است و این می‌تواند نگران کننده باشد؛ اما اگر نمودار شماره ۱ را کمی جزیی‌تر کنیم، اطلاعات جدیدی به دست خواهیم آورد که تصویر دقیق‌تری از وضعیت به ما نشان می‌دهند. اگر آمار شمارگان کتاب را به تفکیک «رده‌های موضوعی» ارائه کنیم خواهیم دید که هرچند در مجموع کل شمارگان در حال کاهش بوده، اما همزمان بسیاری از زیرشاخه‌های محتوایی، سیری صعودی را سپری کرده‌اند که گاه بسیار نیز چشم‌گیر بوده است. برای مثال، روند تغییرات در مجموع شمارگان کتاب‌های رده «فلسفه» را در نمودار زیر ببینید که تقریبا از سال ۹۲ روند صعودی به خود گرفته:

 

نمودار شماره ۳ - مجموع شمارگان رده فلسفه

یا شمارگان رده «ادبیات» که از سال ۸۷ تا کنون اگر افزایش پیدا نکرده باشد کاهش هم پیدا نکرده است:


نمودار شماره ۴ - مجموع شمارگان رده ادبیات

وقتی ما از «مطالعه آزاد» شهروندان صحبت می‌کنیم، معمولا همین رده‌های ادبیات، فلسفه و علوم اجتماعی را مد نظر داریم. رده‌هایی که اتفاقا در این سال‌ها رشد و رونق هم پیدا کرده‌اند. پس چه چیزی باعث شده آمار کلی شمارگان کتاب اینقدر نزولی باشد؟ کافی است یک نگاهی به آمارهای کتاب در رده «دین» و «کلیات» بیندازیم:

 

نمودار شماره ۵- مجموع شمارگان رده دین


 نمودار شماره ۶ - مجموع شمارگان رده کلیات

بدین ترتیب درخواهیم یافت که روند کاهش شمارگان نشر که از سال‌های ۸۴ و ۸۵ آغاز شده بود، طی چهارسال اخیر در رده‌های «فلسفه»، «ادبیات»، «زبان»، «علوم اجتماعی» و «علوم عملی»، متوقف شده و حتی سیر صعودی به خود گرفته است. از سوی دیگر، در مورد رده‌های «کلیات»، «دین»، «تاریخ و جغرافیا» روند نزولی کماکان و با شتاب در حال طی شدن است. رده‌های «هنر»، «علوم طبیعی و ریاضیات» و «کودک و نوجوان» با فراز و فرودهای پیاپی همراه بوده‌اند و در نهایت، رده کتاب‌های «کمک آموزشی»، که بر خلاف تمامی رده‌های قبلی، طی یک دهه گذشته همواره با رشد بالایی مواجه بوده، طی چهارسال اخیر در مسیر سقوط قرار گرفته است.

 

آمارها به نظرم کاملا گویا هستند؛ اما اگر بخواهم در چند سطر یک تحلیل بسیار خلاصه نیز به این آمارها اضافه کنم باید بگویم که کاهش شدید شمارگان کتاب در رده‌هایی مثل «دین» و «کلیات»، از نگاه من به معنای واقعی‌تر شدن و حتی سالم‌تر شدن فضای چاپ و نشر کشور است. واقعیت این است که نهادهای حکومتی و شبه‌حکومتی بسیار زیادی در کشور ما بودجه‌های بی‌حساب و کتابی را در این سال‌ها هزینه چاپ کتاب‌هایی در حوزه مذهب و کلیات کرده‌اند. در یادداشت‌های بعدی به یک جهش خیره کننده و غیرمعمول در سال ۸۵ اشاره می‌کنیم که دقیقا ناشی از همین ریخت‌ و پاش‌‌های بی‌ضابطه دولتی بوده است. به دلایل مختلف (از جمله کاهش منابع دولتی) در سال‌های اخیر جلوی بسیاری از این ریخت و پاش‌ها گرفته شده، اما روند گرایش عمومی شهروندان به کتاب‌خوانی، به ویژه در رده‌های ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی همچنان به رشد طبیعی خود ادامه داده‌اند.

 

نکته بسیار مهم دیگر که باید حتما مورد توجه قرار گیرد این است که تمام این آمارها صرفا متعلق به کتاب‌های چاپی هستند و نسخه‌های الکترونیک و صوتی را در بر نمی‌گیرند. این در حالی است که می‌دانیم به ویژه در سال‌های اخیر اقبال عمومی به خرید نسخه‌های الکترونیک و صوتی بسیار گسترش یافته که اگر آمارهای آن‌ها هم بخواهد به آمار فعلی اضافه شود، نتایج به مراتب بهتری به دست می‌آیند. به ویژه که تمرکز بیشتر کتاب‌های صوتی و حتی الکترونیک، بر روی زمینه‌های ادبیات، علوم اجتماعی، فلسفه و روانشناسی است.

 

آخرین نکته‌ای که می‌توان یادآوری کرد، بازار بزرگ کتاب‌های غیررسمی در کشور است که طبیعتاً در این آمار رسمی محاسبه نمی‌شوند. تنها یک پیاده‌روی ساده در خیابان انقلاب به خوبی می‌تواند حجم و گستردگی این بخش از بازار سیاه فروش کتاب را به نمایش بگذارد. البته، مساله بازار سیاه کتاب همیشه در کشور ما وجود داشته است اما در سال‌های اخیر اساسا شکل و ابعاد متفاوتی به خود گرفته است. پیش از این، صنعت چاپ معروف به «افست» که به کتاب‌های غیرقانونی اختصاص داشت غالبا گران‌تر از کتاب‌های معمول تمام می‌شد. بدین ترتیب، بازار سیاه کتاب ایران صرفا به کتاب‌هایی محدود می‌شد که مجوز چاپ رسمی دریافت نمی‌کنند و یا با سانسورهای زیاد چاپ می‌شوند.

 

در سال‌های اخیر اما، پیشرفت فن‌آوری چاپ سبب شده که مافیای تولید و فروش کتاب‌های زیرزمینی به شدت گسترش یابد و حالا دامنه‌اش به کتاب‌هایی کشیده شود که نه تنها ممنوع نیستند، بلکه با فروش و اقبال بسیار خوبی در بازار رسمی مواجه هستند. حذف هزینه‌هایی همچون حق مولف یا حق مترجم، در کنار فن‌آوری چاپ ارزان‌قیمت به مافیای چاپ غیررسمی کمک کرده تا کتاب‌های پرفروش کشور را در سریع‌ترین زمان و با قیمتی کمتر از قیمت‌های رسمی منتشر و توزیع کنند. بدین ترتیب، ابعاد چاپ و فروش کتاب‌های غیررسمی روز به روز در حال گسترش است و اگر می‌شد آن را محاسبه و به آمارهای چاپ رسمی اضافه کرد طبیعتاً نتایج دیگری به دست می‌آمد.

۲ نظر:

  1. ناشناس۱۹/۹/۹۹

    ممنون بابت به اشتراک‌گذاری این پژوهش ارزنده. یک سوال داشتم. می‌شود لطفاً توضیح دهید «کلیات» در این جا به چه معناست؟

    پاسخحذف
  2. سلام رفیق جان

    رده‌بندی کتاب‌ها از یک استاندارد جهانی به نام «رده بندی دیوئی» پی روی می‌کند. در ویکی پدیا می‌توانید جزییات هر زیر رده را ببینید:

    https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C_%D8%AF%D9%87%D8%AF%D9%87%DB%8C_%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A6%DB%8C

    پاسخحذف