«پس از خروج شاه از ایران در دیماه
١٣٥٧، دولت آمریکا با توجه به آثار و پیامدهای احتمالی پذیرش شاه در ایران، اجازه ورود
به آمریکا را به وی نداد ولی نهایتا در اواخر مهرماه ١٣٥٨ به وی اجازه ورود به آن كشور
را داد. برای روشن شدن اهمیت و تاثیر این اقدام یادآوری این نكته مفید به نظر میرسد
كه پس از بحثهای مخالفان و موافقان پذیرش شاه در شورای عالی امنیت ملی آمریکا و نهایتا
تصمیم به پذیرش شاه، كارتر رییسجمهور وقت آمریکا احتمال اشغال سفارت آن كشور در تهران
را مطرح میكند كه نشان میدهد دولتمردان آن كشور از وضعیت افكار عمومی در ایران نسبت
به خود به خوبی اطلاع داشتهاند». (محسن میردامادی در گفت و گو با روزنامه
اعتماد+)
«حسین
امیرعبداللهیان»، معاون امور عربی وزارت امور خارجه ایران گفته است که مقامهای ایران
دو سال پیش به بشار اسد، رییس جمهور سوریه پیشنهاد کرده بودند که با ادامه بحران در
این کشور، خانوادهاش را به ایران بفرستد، اما او این پیشنهاد را نپذیرفت. (+)
نیازی نبود که هواپیمای مسافربری روسیه منفجر شود و واکنشهای تروریستی تا قلب خاک
اروپا پیش برود تا دریابیم که تحریک کردن افکار عمومی حاکم بر گروههای متعارض
سوری مترادف است با ایجاد خطر جانی برای شهروندان دیگر کشورها. ما کشوری هستیم که
خودمان سالهای سال تجربه تحریک احساسات از جانب کشورهای دیگر را داریم.
سابقه
استعماری روسیه در عهد قاجار، هرچند با شکستهای نظامی ما در جنگهای ایران و روس
همراه بود، اما بالاخره یکجا آتش خشم و نفرت ایرانیان غلیان کرد و به قتل
«گریبایدوف»، سفیرمختار روسیه انجامید. طراحی کودتای ۲۸مرداد علیه دولت ملی مصدق و
در نهایت حمایت و پناه دادن به شاه از جانب آمریکا نیز کینه و عداوتی در قلوب
ایرانیان کاشت که شاید اشغال سفارت سادهترین شکل بروز آن بود. با این پیشینه، میتوان
پرسید آیا مقاماتی که قصد میزبانی از اسد یا خانواده او را دارند به این مساله دقت
کردهاند که این میزبانی میتواند جان میلیونها شهروند ایرانی را به خطر بیندازد؟
حفاظت از اهل بیت جناب اسد چه جایگاهی در منافع ملی ما دارد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر