کارشناسی
خبر میدهد که «دلیل نیمی از طلاقها در ایران مسائل و مشکلات جنسی است». (اینجا+) چند سال
پیش که در حوزه اجتماعی خبرنگاری میکردم طی تحقیقی با عدد «۷۰ درصد» مواجه شدم.
الآن یادم نیست که از چه منبع یا مقام مسوولی این عدد را شنیدم. به هر حال آنچه که
مشخص است اینکه نارضایتی جنسی سهم بسیار پررنگی در آمار طلاق کشور ایفا میکند.
حال میتوان به این هم فکر کرد که چند درصد از زنان یا مردان متاهل، از همین
نارضایتی جنسی رنج میبرند اما امکان طلاق را به هر دلیلی ندارند. در این موارد یا
با مساله خیانت مواجه خواهیم بود و یا اینکه شخص برای یک عمر خود را از لذت جنسی
محروم میکند. به باور من، این آسیب گسترده اجتماعی در کشور ما ریشه در دو دلیل
عمده دارد:
نخستین
عامل که چندان هم نیازمند توضیح نیست سطح پایین آموزشهای جنسی در کشور ما است. نه
نظام آموزش و پرورش ما اشاره مفیدی به چنین آموزشهایی میکند و نه تابوهای سنتی
خانواده ایرانی اجازه طرح مناسب آن برای فراگیری کودکان را میدهد.
اما
عامل دوم که به نظرم بیشتر جای بحث دارد، مساله نداشتن رابطه جنسی بین زوجین پیش
از ازدواج است. اتفاقی که میدانیم در کشور ما بسیار بسیار شایع است. در واقع، در
اکثریت غالب ازدواجهای ایرانی، زوجین در بهترین حالت تلاش میکنند همدیگر را از
نظر روحی/روانی و شخصیتی بشناسند و سنجش هماهنگی یا رضایت جنسی را به پس از ازدواج
موکول میکنند! جایی که به دلیل گستردهتر شدن عوامل دخیل در رابطه (یعنی وارد شدن
مساله خانوادهها) امکان جدایی بسیار دشوارتر است.
این
سبک از مواجهه با مسایل جنسی که بیشباهت به خرید هندوانه سربسته نیست، صرفا محصول
محدودیتهای معمول برای برقراری رابطه جنسی نیست. در واقع، اگر از این عامل
غیرقابل انکار هم چشمپوشی کنیم، بسیاری از شهروندان به صورت مجرد و شخصی هم نگاه
ویژهای به مساله رابطه دارند. گویی تابوی نانوشتهای وجود دارد که در چشم اکثر
افراد، ملاک «رضایت جنسی» را یک ملاک سخیف و حقیر جلوه میدهد. در مقابل، غالبا
تلاش میکنند تا معیار اصلی انتخاب خود را از میان ارزشهای والایی چون اخلاق،
تفاهم، صداقت و نظایر آن انتخاب کنند. البته همه این ارزشهای اخلاقی محترم و در
جای خود ضروری هستند، اما به باور من، این شیوه از اولویتگزاری مصداق نواختن
شیپور از سر گشاد آن است!
اگر
شما پیش از آنکه با کسی رابطه جنسی داشته باشید، شناخت روحی/روانی را از او تا سطح
بالایی پیش ببرید، (در پرهیز از به کار بردن واژه پیچیده «عشق»، این سطح را معادل آمادگی
برای ازدواج قلمداد میکنیم) اما بعدا متوجه شوید که از نظر جنسی با هم هماهنگی
ندارید، جدایی شما با یک ضربه روحی/عاطفی شدید همراه خواهد بود. ای بسا این ضربه
آنقدر سنگین باشد که برخی از طرفین به این فکر بیفتند که «ما به دلیل این رابطه
عمیقی که با هم داریم از لذتهای جنسی صرف نظر میکنیم»! اشتباه مرگباری که دیر
یا زود تمامی جنبههای رابطه را به نابودی خواهد کشانید.
اما
اگر پیش از دلبستگی عاطفی عمیق، از حصول تفاهم و رضایت جنسی اطمینان حاصل کنید،
در مرحله بعد ممکن است به تفاهم اخلاقی برسید یا نرسید. اگر برسید که چه بهتر. اگر
هم نرسید جدایی شما دردناک یا همراه با ضربه عاطفی نخواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر