یادآوری: «یادداشتهای وارده»، نظرات و نوشتههای خوانندگان وبلاگ است که برای انتشار ارسال شدهاند و «لزوما» همراستا با نظرات نگارنده «مجمع دیوانگان» نخواهند بود.
سهراب نوروزی - مسئله بسیار ساده (و در عین حال پیچیده) است: آیا کمک به محمد برای نجات او از چوبه دار اخلاقا صحیح است، وقتی که میتوان با پولی که مردم برای نجات او جمع کردهاند، جان افراد بسیاری را نجات داد؟
داستان محمد: «محمد پسر اهوازی که در 18 سالگی مرتکب جرم شده و جوان دیگری را در اهواز به قتل رسانده قرار است پای چوبه دار برود. تلاش بزرگان محمد برای جلب رضایت اولیای دم به جایی نرسیده بود تا اینکه هنگام اجرای حکم پدر مقتول تصمیم گرفت از قصاص گذشت کند و یک هفته فرصت داد تا این جوان 380 میلیون تومان بپردازد و از مرگ نجات پیدا کند. بعد از آن بود که تلاش خانواده محمد برای جمع آوری کمک از اعضای قبیله شان آغاز شد. از سوی دیگر با درج این خبر در روزنامه «شرق» درنهایت سه وکیل محمد تصمیم گرفتند شماره حسابی را برای جمع آوری این کمک ها اعلام کنند. با تلاشهای وکلای قاتل و روزنامه شرق در نهایت در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه در مجموع نزدیك به 100 میلیون تومان کمک جمع آوری شد. هر چند که هنوز مبلغ نهایی تهیه نشده اما امید فراوانی وجود دارد که این کار به سرانجام برسد (+) ...»
داستان جانهای بیگناه دیگر: داستان بسیار ساده است. با 100 میلیون تومان میتوان چندین نفر را از مرگ حتمی نجات داد. میتوان به بیماران قلبی که نیاز به عمل جراحی دارند کمک کرد تا هر چه سریعتر عملشان انجام شود. میتوان چندین بیمار کلیوی که استطاعت مالی ندارند و در وضع وخیمی به سر میبرند را با خرید کلیه از مرگ حتمی نجات داد. میتوان جلوی خودسوزی چند مجروح شیمیایی از فرط فقر را گرفت. میتوان چندین کودک کار یا بیسرپرست که آینده کاملا سیاهی پیش رو دارند را از تباهی نجات داد. میتوان چند ده دانش آموز بیگناه که قرار است در ماهها و سالهای آتی در آتش بخاریهای نفتی مدارس در کوره دهاتهای ممکلت بسوزند را از مرگ یا جراحت حتمی نجات داد ... میتوان تعداد بسی بیشتر از یک جان را با آن پول نجات داد. شکی نیست.
پرسش دشوار: وظیفه اخلاقی ما چیست؟ فرض را هم بر این میگیریم که محمد که مرتکب قتل شده کاملا و مطلقا بیگناه است و از این نظر فرقی بین او و باقی افرادی که ذکر کردم نیست (هر چند که این بدان معنا نیست که بپذیریم محمد مطلقا ناخواسته دست به این قتل زده است)
به نظرم کلید این مشکل در دستان نظریه فایده گرایی است. باید نشست و حساب کرد و دید که منفعت کدام عمل برای کدام گروه بیشتر است. نجات جان محمد البته مهم است اما نمیتوان انکار کرد که با کمک به او فقط و فقط جان یک نفر نجات پیدا کرده و یک خانواده از مصیبت دایمی رهایی مییابد. اما اگر صادقانه فکر کنیم، هیچ منفعت دیگری متصور نیست. حتی کمک به او، نمیتواند ذرهای تغییر در قوانین اعدام ایجاد کند. کمکهای مردمی به هیچ وجه نمیتوانند مسئولان قضایی و دینی را حتی به این فکر نزدیک کند که درخواست مردم میتواند و باید ارجح بر حکم الهی باشد. البته ممکن است با مشاهده این مورد، باقی خانوادههای مقتول نیز به این فکر بیافتند که با درخواست دیه و کمک احتمالی مردم از اعدام قاتلشان صرف نظر کنند، که این از منفعتهای احتمالی به شمار میرود. اما واقعیت این است که سود این کار تنها به محمد و خانوادهاش محدود میشود.
از طرف دیگر کمک به هر کدام از گروههای دیگر میتواند جان چندین انسان را نجات دهد. در ضمن جان افرادی از مرگ حتمی نجات پیدا میکند که کاملا ناخواسته به وضعیت مذکور دچار شدهاند (اینکه تصور کنیم محمد به شکل کاملا و مطلقا ناخواسته جوان دیگری را به قتل رسانده، آشکارا به معنای زیر سوال بردن مفهوم جرم است) و علاوه بر این، کمک به آن افراد، در واقع به گروهی از جامعه سود میرساند که کمترین امکاناتی برای دفع شر و محافظت از خود در برابر بلای وارده دارند.
جنبه نمادین کمکهای مردمی و اثربخشی اجتماعی آن نیز در هر دو مورد میتواند کاملا یکسان باشد. برد اجتماعی نجات چند تن از مرگ حتمی کمتر از کمک به یک قاتل برای نجات از چوبه دار نخواهد بود، اگر بیشتر نباشد.
موضوع اساسا این نیست که نباید به محمد کمک کرد، موضوع این نیست که با اعدام مخالفیم یا نه، و حتی موضوع این نیست که کمکهای مردمی میتواند صدای مخالفت ما با اعدام را به گوش مسئولین برساند (که البته حتی اگر این کار را هم بکند باز هم اثری در اراده آنها نخواهد داشت). موضوع این است که اگر فرض کنیم مقدار کمکهای مردمی محدود است (که حتما چنین است چرا که منابع مالی مردم بینهایت نیست) باید انتخاب کنیم که آیا کمک به محمد اخلاقیتر است یا کمک به چندین انسانِ دم مرگ دیگر؟
بار دیگر به این معضل اخلاقی بیاندیشیم و اگر به محمد کمک کردهایم، از خود بپرسیم که آیا اخلاقا کار ما توجیه داشته است؟ و به آن جانهای دیگر فکر کنیم که به خاطر کمک به محمد به زودی از دست خواهند رفت.
پینوشت:
«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشتهای شما استقبال میکند. یادداشتهای وارده خود را به نشانی «arman.parian[at]gmail» ارسال کنید.
هم دردى براى محكوم به اعدام براى غير طبيعى بودن نوع مرگ شه. به طور طبيعى هيچ موجودى از زمان دقيق مرگ اش آگاه نيست و در اعدام اين قانون طبيعى نقض شده. من اگه پول داشته باشم و بخوام بين مثال هايى كه زده ايد يكى رو براى كمك انتخاب كنم، نجات محكوم به اعدام رو انتخاب مىكنم حتا اگه مقصر باشه.
پاسخحذفبه نظر شما مرگ در اثر نداشتن پول برای درمان بیماری یا مرگ در اثر سوختن با آتش بخاری به دلیل نداشتن سیستم گرمایی مناسب یا خودسوزی به دلیل فقر نوعی مگر طبیعی محسوب میشود؟ اتفاقا دست کم در مورد اول همان موجوادت از زمان مرگ خود آگاه هستند.
حذفخب اینجوریم نیست که مثلا یه بودجهی مشخصی رو آدم تو درآمد ماهانش بزاره واسه کمک. این چیزا معمولا احساسین. اصلا دلیل نمیشه اگه کسی به محمد کمک نکنه همون پولو بده به یه بیمار یا انجمنی چیزی. تو این چیزا بیشتر مردم احساس همدردی میکنن چون احساس میکنن یه ظلم سیستماتیک داره به کسی میشه اما در مورد چیزای دیگه به نظرم اینجور نیست و کلا قابل قیاس نیستن با هم
پاسخحذفاتفاقا کاملا قابل قیاس هستند: شما یک مقدار مشخص پول (ظرفیت) برای نجات جان یک عده دارید و میخواهید این بودجه (ظرفیت) را تخصیص دهید. چطور قابل قیاس نیست؟ بله هیچ دلیلی وجود ندارد اگر کسی به محمد کمک نکرد آن پول را به بیماران محتاج بدهد، اما قبول دارید که کمک به محمد دقیقا به معنای محروم شدن یک عده دیگر از آن پول است که برایشان میتواند منبع حیات باشد؟
پاسخحذفدر مورد ظلم سیستماتیک هم باید بگویم که اتفاقا سوختن بچه ها در آتش بخاری، یا مرگ بر اثر نداشتن هزینه عمل، یا... از نتایج همین ظلم سیستماتیک است. جامعه ای که در آن اقلیت دور از مرکز به راحتی جانشان را در کلاس درس از دست بدهند، یا جامعه ای که بیمارانش به راحتی به دلیل نداشتن پول از بین بروند، منبع ظلم سیستماتیک است.
اما با احساسی بودن واکنش ها که گفتید کاملا موافقم. موضوع این است که چرا ما در سایر موارد این احساس را نداریم؟؟؟ فقط به دلیل جال و جنجال رسانه ای؟ یا چیز دیگر؟
سوال اول ۰ چه چیزی مردم را وحشی و دیوانه می کنه که در ۱۸ سالگی آدم می کشند؟ سوال دوم۰ در کجا دنیا مجازات قاتل با کولی بازی همراهه جز کشورهای امثال ما؟
پاسخحذف