معرفی:
عنوان: جیرجیرک
نویسنده: احمد غلامی
ناشر: نشر چشمه
نوبت چاپ: چاپ دوم 1391
68صفحه، 2200 تومان
سعیده - پرفروش ترین كتاب سال، عنوان پر طمطراقی بود كه نظر بیشتر كسانی كه از جلو ویترین فروشگاه كتاب میگذشتند را به خود جلب میكرد. حتی اگر زیاد كتابخوان هم نبودی دلت میخواست كتاب را بخری و در مدت كوتاه آن را در یك لقمه بخوری.
«پایان هرچیزی یعنی مرگ و مرگ چیزی است كه تا كسی آن را تجربه نكند نمیفهمد و وقتی تجربه كرد تجربهاش برای خودش و دیگران فایده ندارد».
متن بالا با مفهوم پایانی آغازی بود برای داستان بلند جیرجیرك، كتابی كه به زبان ساده و روان و با سیر زمانی گذشته و حال بیان شده. نویسنده به صورت همزمان و به صورت تركیبی از چند دوره مختلف زندگی صحبت میكند. دورههایی كه به نظر میرسد در هر كدام نوعی جبرگرایی و عدم انتخاب موج میزند. چه زمانی كه پدر به دنبال تحقق نیافتن رویای خود فرزند را وادار به حرفه فوتبال میكند، چه آن زمانی كه راوی بی اختیار سر از كوی دانشگاه در میآورد. این جبر حتی در راهی شدن راوی به سربازی هم دست از سرش برنداشته و هم چنان ادامه دارد. گویا باید همه جا در مسیر تسلیم قرار گیرد.
جیرجیرك صدایی است دلنشین در فضای سردرگم و شلوغ زندگی. داستانی كه آغاز را به سخره گرفته چون به پایان شبیه است. نویسنده میكوشد ریشه همه مشكلات و دغدغهها را دشمنی انسان با خودش معرفی كند. غلامی در این كتاب به بیان عنوانها بسنده كرده و علاقهای به سرانجام رساندن آنها نداشته است. در نتیجه خواننده در پایان با وجود كلیت خوب و پر مفهوم، نتوانسته نتیجهای را كه باید بگیرد و هدف مولف از داستان نامفهوم مانده است.
در پایان خواندن این كتاب را به همه كسانی كه به دنبال خواندن داستانی عجلهای، دست نخورده و حسی هستند پیشنهاد میكنم.
پینوشت:
«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشتهای شما استقبال میکند.
پینوشت:
«مجمع دیوانگان» مشتاقانه از انتشار یادداشتهای شما استقبال میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر