۳/۱۷/۱۳۹۱

نگاهی به نمایش «مده‌آ»


 «مده‌آ» طغیان می‌کند. او سر‌کش است و زیر بار تحقیر با مهر مصلحت نمی‌رود. تنها و ضعیف است اما به سلاح زیرکی‌اش چنگ می‌زند تا خاری را به دشمن خود باز گرداند. مده‌آ آشفته و پریشان است. همه چیزش را فدا کرده و حالا تمام فداکاری‌هایش را بر باد رفته می‌بیند. همه اطرافیانش در دسیسه‌ای بی‌شرمانه‌ متحد شده‌اند که سرانجامی جز نابودی او نخواهد داشت؛ پس حالا که پای نابودی در میان است چرا او پیش‌دستانه دشمنانش‌ را نابود نکند؟ و متحدان دشمنانش را نابود نکند؟ و حتی فرزندانش، این یادگاران دشمنانش را نابود نکند؟ «مده‌آ» طغیان کرده است و سرکشی این زن حیله‌گر بسیار بدفرجام است.

«مده‌آ» به روایت «شهاب آگاهی»، تکراری داستان‌وار از افسانه باستانی نیست. آگاهی قصد قصه‌گویی ندارد. داستان همان است که بود و خلاصه‌اش را در چند سطر می‌توان فشرد. آنچه هویت منحصر به فرد این نمایش را تشکیل می‌دهد، تلاش برای بیرون کشیدن احساسات شخصیت‌‌ها و انتقال آن‌ها به تماشاگر است. در واقع، این بار قرار نیست کلمات منتقل کننده آشوب درونی و دوار ذهنی شخصیت‌ها باشند. این بار به جای آنکه مخاطب خودش تلاش کند تا از بار دیالوگ‌ها تصویری از احساسات درونی را تجسم کند، کارگردان است که این احساسات را بیرون می‌کشد، به آن‌ها جان می‌دهد و با آن‌ها فضایی می‌سازد که تماشاگر در آن غوطه‌ور شود.

پس «مده‌آ»ی آگاهی، دیگر نمی‌تواند نمایش دیالوگ‌ها باشد. این‌بار این موسیقی است که باید پل ارتباطی میان بازیگر و تماشاچی شود تا احساسات هر شخصیت از درون بازیگران بجوشد، به آوای موسیقی بدل شود، در فضای سالن جریان یابد و تماشاگر را نیز با خود همراه سازد.

ابتکار دیگر کارگردان، بهره‌گیری از موسیقی‌های باستانی، محلی و حتی ملل است برای انتقال احساساتی که البته مرز نمی‌شناسند و زبان مشترک انسان‌ها هستند: درماندگی، شکست، خشم، نفرت و خشونت. از مویه‌های کردستان گرفته تا موسیقی زار و آواهای یونانی، هر یک گوشه‌ای از فضاسازی نمایش را تشکیل می‌دهد تا کارگردان بتواند بخشی از تجربه غنی جامعه بشری را به مدد بگیرد. اگر صدها و ای بسا هزاران سال طول کشیده تا بشر احساسات خودش را در کالبد این موسیقی‌ها بدمد و جاودانه کند، پس چه بهتر که این‌بار از موسیقی بخواهیم که راز درون خود را فاش کند و احساسات را به روی تماشاگران بروز دهد و در نهایت نمایش را به ارکستری از احساسات و هیجانات انسانی بدل سازند.

پی‌نوشت:
صفحه فیس‌بوکی نمایش را از اینجا+ دنبال کنید.

۱ نظر:

  1. ناشناس۱۹/۳/۹۱

    ممنون که خیلی ساده و روشن چیزی رو که خیلی ها چشمشون رو بهش بستند رو بیان کردی ... ممنون

    پاسخحذف