۱۰/۲۰/۱۳۹۹

گروگان‌گیری ۸۰ میلیون نفری - ۳


 

 عبید زاکانی را گفتند اسلام چه دینی است؟

فرمود: اسلام دینی است آزادمدار که چون در آن وارد شوی سر آلت‌ات را ببرند و چو از آن خارج شوی سر خودت را!

 

این روایت البته نسخه اصلی روایت جناب عبید در رساله دلگشا نیست. عین ذکر عبید را نمی‌شود با ادبیات خودش تکرار کرد. نسخه‌ای تلطیف شده باب ذائقه فضای امروز است. با این حال، این نسخه تلطیف شده، اگر در باب توصیف یک دین تقلیل‌گرایانه و صرفا در سطح شوخ‌طبعی قابل درک باشد، در وصف حکومت دینی و حکایت این روزگار ما به نظرم خلاصه و گزیده است و تام و تمام!

 

طی چهار دهه گذشته، بسیاری تلاش کرده‌اند تا مدل حاکمیت جمهوری اسلامی را توصیف و طبقه‌بندی کنند. شبه‌دموکراسی، دموکراسی نیم‌بند، دموکراسی نمایشی، نظام هیبریدی یا اقتدارگرا و شبه‌توتالیتر. به باورم طی چهل سال گذشته، فراز و فرودهایی سپری شده که در هر مقطع شاید یکی از این تعابیر می‌توانسته برای خود توجیهات و شواهدی ارائه کند، امروزه اما، دوران پسا ۹۸ است و حکایت ایران پس از ۹۸ به کلی چیز دیگری است.

 

آنانکه پیام وقایع ۹۸ را در نیافتند، اگر نگوییم خود را به خواب زده‌اند، در چنان خواب جهلی فرو رفته‌اند که امیدی به بیداری‌شان نیست. «وجدان عمومی» اما بی‌شک گذار از نقطه عطف را دریافته است. ایران پسا ۹۸، ایران پس از آبان ماهی با فریادهای «ندارم» و پاسخ‌های رگبار و گلوله که «به پا هم زدیم»، ایران پس از آن پرواز که گویی نه از زمین فرودگاه که از قلب تک‌تک ما به هوا برخاست و به آتش و خون فرود آمد، مثل جگرهای به خون تکیده مادران این سرزمین، ایران امروز، هیچ یک از آن توصیفات نیست. ایران ما، امروز فقط یک ایران اشغال شده است، با ۸۰ میلیون گروگان در زنجیر.

 

می‌گویند دموکراسی، فقط نظامی نیست که کسی را با مسالمت به اریکه قدرت برساند؛ مهم‌تر آن است که بتواند ارباب قدرتی را با مسالمت به زیر بکشد. اینکه حتی شیشه‌ای هم از ساختمان کنگره آمریکا شکسته شود، دقیقه خدشه‌ای بر سیمای دموکراسی است، چرا که ارباب قدرت باید بی‌هیچ مقاومتی تخت و تاج را رها کند. حکایت نظام مقدس جمهوری اسلامی اما، همان حکایت جناب عبید است که نه ورودش بی‌خشونت است و نه خروج‌اش. با خون‌ریزی بالا رفته است و حالا اصرار دارد که بگوید پایین آمدن‌اش به خون‌ریزی بسیار بیشتری می‌انجامد؛ شاید بتواند از این «دیالکتیک وحشت»، به عنوان آخرین حربه برای بقای‌ش استفاده کند.

 

اتفاقی نیست که کلیدواژه‌های «به جای‌اش امنیت داریم» و «اگر نباشد سوریه می‌شویم» در این چند سال چنین گرفته است. دست تهی مانده ماشین توجیه و تداوم استبداد، در آخرین گام خود به ناچار به دیالکتیک وحشت متوسل شده است. «کعب‌الاحبار»های مدرن که دیگر آیه و حدیثی در چنته ندارند، به عنوان آخرین بهانه می‌خواهند به خلایق بقبولانند که:

 

در کف شیر نر خون‌خواره‌ای

غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای

 

این وسط اما یک حلقه ناچیز از این زنجیر استحمار و استثمار را فراموش کرده‌اند: گروگان‌هایی را که می‌خواهید با وحشت و ارعاب ساکت نگه دارید نباید بی‌دلیل سر ببرید!

 

داروهایشان را رد کنید. واکسن‌هایشان را رد کنید. شاش شتر به خیک‌مان ببندید و روغن بنفشه به ماتحت‌مان فرو کنید تا ما باشیم که این درس عبرت را برای ابد، برای نسل‌ها و هزاره‌ها از یاد نبریم که افسار حکومت را به کدام چاه ویلی پرتاب کردیم.

 

در عین حال، موشک پس موشک به سمت‌مان روانه کنید و در خیابان گاز موتورهایتان و عربده اراذل را بلندتر کنید و چمدان چمدان مزدور اجیر کنید که بزنگاه سختی در پیش خواهید داشت. گروگان‌ها حتی اگر زنجیرها را پاره نکنند، از همان زنجیرها هم می‌توانند سلاح انتقامی بسازند و این پایانی شوم، اما محتوم خواهد بود برای بی‌شرمانه‌ترین گروگان‌گیری تاریخ.


گروگان‌گیری ۸۰ میلیون‌نفری - ۱

گروگان‌گیری ۸۰ میلیون‌نفری - ۲


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر