از
مدتی پیش، در باب ضرورت نقد ریشهای کارنامه ۲۰ ساله جریان اصلاحات سخن گفتیم. اهمیت این
موضوع از نگاه ما به حدی بود که ترجیح دادیم روال معمول یادداشتهای کانال را متوقف
کنیم و در پرهیز از درافتادن به دام اظهار نظرهای موضعی در باب حوادث روز، تلاش کنیم
که تمرکز خود را بر یک بحث زیربنایی قرار دهیم. با این حال، حساسیت موضوع از چندین
جهت روند کار را کمی کند کرد.
مساله
نخست آن بود که در تمام طول ۲۰
سال گذشته، دو
جریان به ظاهر متضاد همواره به اسم نقد، در صدد تخریب جریان اصلاحات بوده و هستند.
نخست، جناحهای وابسته به جریان اقتدارگرای داخلی، و دوم اپوزوسیون انقلابی یا جنگ
طلب و برانداز. البته در طول این سالها اصلاحطلبها نیز تلاش کردهاند که نقدهایی
به خود وارد سازند، اما این نقدها هیچ گاه بنیادین نبوده و از سطح اشتباهات تاکتیکی
فراتر نرفته است. بدین ترتیب، همواره این نگرانی وجود دارد که هرگونه نقد بنیادین و
زیربنایی به جریان اصلاحات، با نگاه تردیدآمیز مخاطبان مواجه شود. مخاطبی که عادت دارد
این دست نقدها را فقط از همان دو جریان غیر «خیرخواه» بشنوند. در تلاش برای پرهیز از
این سوء تفاهم بود که ما با انتشار یادداشت «ضرورت زایشی دوباره در ۲۰ سالگی اصلاحات» تلاش کردیم مواضع اصلاحطلبانه خود را بار دیگر شفاف کنیم و البته،
تعریف خود از «اصلاحطلبی» را مرور کنیم.
در
گام دوم، باید دقیقا توضیح داده شود که چرا ما امروز چنین نقدی را یک اولویت بسیار
مهم تشخیص میدهیم. در یادداشت «وقتی از بنبست اصلاحات سخن میگوییم از چه حرف میزنیم؟»
تلاش کردیم تا به همین پرسش پاسخ دهیم. مشخصا، از نگاه ما، جریان
اصلاحات با استراتژی، گفتمان محوری و تاکتیکهای پیشین خود، در عمر ۲۰ سالهاش نه تنها نتوانسته در ساختار حقوقی
قدرت تغییرات مثبت و امیدوار کنندهای را ایجاد کند، بلکه عملا در یک بنبست کامل قرار
گرفته است. پس اگر میخواهد تمام هزینههایی که طی این سالها به خودش و حامیانش و
ای بسا کل کشور تحمیل کرده بیحاصل نباشد، باید هرچه سریعتر با بازخوانی نقاط ضعف
خود، از تجربیات ناکام گذشته درس گرفته و در آینده از تکرار اشتباهاتش پرهیز کند.
مجموعه
یادداشتهای #نقد_اصلاحات را ما به همین موضوع اختصاص دادهایم و از این پس به صورت
منظم منتشر خواهیم کرد. لازم به توضیح است که این یادداشتها از مدتها پیش طراحی و
تدوین شده بود. با این حال، تصمیم گرفتیم که از انتشار شتابزده آنها خودداری کنیم
و حتی المقدور نظرات دوستان بیشتری را جویا شویم. به هر حال، جمعبندی نهایی ما در
بازنویسی و اصلاح یادداشتها لحاظ شده که از این پس و به ترتیب زیر منتشر خواهند شد:
ما
در بخش اول، شش یادداشت را به نقد جریان اصلاحات اختصاص میدهیم. این نقد در سه سطح
تحلیل انجام میشود. در سطح نخست، ما محوریت شعار «قانونگرایی» را برای گفتمان اصلاحات
به نقد خواهیم کشید. سه یادداشت نخست ما به این سطح از نقد اختصاص خواهند یافت.
در
سطح دوم، ما به استراتژی عمل اصلاحطلبان و پیوند بدنه اجتماعی با فعالین سیاسی میپردازیم
و دو یادداشت چهارم و پنجم را به این موضوع اختصاص میدهیم.
در
نهایت، یادداشت ششم، به سومین سطح از تحلیل، یعنی وضعیت کنونی چهرههای اصلاحطلب و
رسواییهای چند سال اخیر اختصاص خواهد یافت.
پس
از این ۶
یادداشت که هدفشان
تنها نقد اصلاحات است، ما مجموعه دوم یادداشتهای خود را به عنوان پیشنهادات جایگزین
منتشر خواهیم کرد. در آن مجموعه، دقیقا متناسب با هر یک از نقدهایی که در بخش نخست
مطرح کردهایم، پیشنهاداتی کاملا عملی و مشخص طرح خواهیم کرد که آنها نیز در سه سطح
طراحی شدهاند:
۱-
سطح نخست همان
محوریت گفتمان اصلاحات
۲-
سطح دوم استراتژی
عمل
۳-
سطح سوم، وضعیت
کنونی و نخستین اقدامات عملی برای برونرفت
امیدواریم
در این مسیر، از نقدها و پیشنهادات مخاطبان بهرهمند شویم و شاهد فراگیرتر شدن گفتوگوی
درونی، میان فعالین اصلاحطلب کشور باشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر