امیرعلی نصرالهزاده (+Amir A N): چندی پیش هفتهنامه یالثارات نشریه
ارگان انصار حزبالله در سخن نخست نشریه، مولاوردی معاون زنان رئیس جمهور را «همپالگی همان بدتر از فاحشه معروفه»
خواند.
(+) به دنبال واکنش اعتراضی خانم مولاوردی، نشریه انصار بار دیگر از مواضع
قبلی خود دفاع کرد و این بار با انتشار مطلبی تحت عنوان «دیوار شکسته و زن سلیطه» به فحاشیهای زننده خود ادامه داد. (+) شاید این
توهینهای آشکار به یک مقام دولتی برخی را شگفتزده کرده باشد، اما قطعا، آنانکه آشنایی
مختصری با پیشینه فعالیتی انصار حزبالله دارند نه تعجبی کردهاند و نه منتظر
اتفاق خاصی هستند.
سال ۱۳۷۴ مجتمع فنی دانشگاه تهران
میزبان عبدالکریم سروش بود. سخنرانی با حضور نیروهای انصار برهم زده شد. نه با لغو
مجوز و نه با ممانعت از برگزاری بلکه با حضور و فشار و زد و خورد فیزیکی. محتشم، دبیر
کل انصار، در توضیح حادثه گفته بود که نیروها سوال داشتهاند و سخنرانی بوده و چون
امکان مناظره نبوده، فضا متشنج شده و در این میان بچههای انصار لطف کرده و برای کتک
نخوردن، کتک زدهاند! یک سال نگذشته دوباره این گروه مناظره دکتر سروش، در دانشگاه
امیر کبیر را بر هم ریختند. در مشهد مسجد حوض لقمان را پرکردند. به خاتمی که آن
زمان نامزد ریاست جمهوری بود فحاشی کردند و طبیعتا در کتک زدن حضار هم کمکاری نکردند.
عبدالله نوری و عطالله مهاجرانی هر دو وزرای دولت بودند که در محل نماز جمعه مضروب
شدند. سخنرانی بهزاد نبوی نایب رئیس وقت مجلس را بر هم زدند. در سخنرانی محمد رضا خاتمی
درگیری ایجاد کردند. محسن آرمین، هادی خامنهای، علی اکبر محتشمی (معاون وقت رئیس جمهور)،
آیتالله طاهری (امام جمعه وقت اصفهان)، محسن کدیور، مصطفی تاجزاده و محمد سلامتی
(معاون وزیر تعاون) هم از لطف انصار بینصیب نماندند.
در این مدت کارنامه «فرهنگی»
انصار نیز درخشان بود! انتشارات «مرغ آمین» را به آتش کشیدند و یک کتابفروشی در اصفهان
را غارت کردند. به سینماهای پخش کننده «آدمبرفی» و «من مادر هستم» یورش بردند. البته
در مورد فیلمهای «گشت ارشاد» و «زندگی خصوصی» با توجه به حضور «برادران مهرورز»
در راس دولت کمی تخفیف دادند و به تجمع و اولتیماتوم اکتفا کردند.
در حوزههای دینی نیز انصار
دستاوردهای قابل تاملی داشتند. حمله به بیت آیتالله منتظری در دهه ۷۰ یک اتفاق
عجیب به حساب میآمد. از سالهای نخست انقلاب (و محاصره بیت آیتالله شریعتمداری) تا
آن زمان، سالهای سال بود که بیت مراجع خانه امن به حساب میآمد. اما پس از درگیریهای
۸۸، انصار آنقدر حمله به بیت آیات عظامی چون منتظری، صانعی و دستغیب را تکرار
کردند که دیگر همه چیز طبیعی شد. توانایی رزمی این گروه به حدی بوده است که امکان محاصره
مکانی مانند فرودگاه با آن همه نیروی انتظامی و سپاهی را داشتهاند. فرودگاههای مشهد،
طبس و خرمآباد، از جمله مواردی بودند که توسط انصار محاصره شدند تا جلوی یک
سخنرانی گرفته شود.
یورشهای انصار اما همیشه هم
به چند درگیری و فحاشی خلاصه نمیشده است. ترور «کیانوش مظفری» (از اعضای بریده
انصار) و قتل «عزت ابراهیمنژاد» در جریان حمله به کوی دانشگاه تنها دو نمونه از
مواردی است که در آن نیروهای انصار به جرایمی بسیار سنگینتر «متهم» شدهاند، اما
هیچ گاه دادگاهی برای رسیدگی به این اتهامات تشکیل نشده است.
احتمالا، فقط یکی از این دهها
مورد فعالیت «انصار حزبالله» از جانب هر شخص و یا گروه دیگری میتواند مشمول
اتهامات سنگینی چون «اقدام علیه امنیت ملی» و یا حتی «محاربه» شود، اما انصار حزبالله،
همچنان به صورت یک تشکیلات گسترده در سراسر کشور فعالیت میکند، بجز شهروندان و
فعالین اجتماعی، مقامات رسمی و دولتی را تحت فشار قرار میدهد، به صورت علنی عربدهکشی
میکند و مبارز میطلبد. ما نمیدانیم (و یا کمخطرتر آن است که گمان کنیم نمیدانیم)
کدام قدرتی توانسته چنین دیوار بلندی از مصونیتی برای انصارحزبالله ایجاد کند. فقط
میتوانیم بخوانیم و امیدوار بمانیم که: «ای کاش، ای کاش، ای کاش، عدالتی، عدالتی،
عدالتی، در کار، در کار بود».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر