وقتی
یک فرم غیرمتعارف برای ارایه یک اثر هنری در نظر گرفته میشود، نخستین پرسشی که من
از خود میپرسم این است که «ضرورت به کارگیری این فرم چیست؟»
به
نظر میرسد «ماهی و گربه»، ساخته «شهرام مکری» تعداد زیادی از مخاطبان خود را به
وجد آورده است. دستکم من تجلیلهای فراوان و گاه افراطی زیادی از فیلم دیدهام.
هرچند همه تماشاگران راضی از سالن سینما خارج نمیشدند و من نمیدانم آن گروه
ناراضی چرا رد پای مشخصی در فضای مجازی از خود به جای نگذاشتهاند. (یا من ندیدهام)
در هر صورت، از هر یک از تمجیدگران فیلم اگر در مورد آن سوال بپرسید، احتمالا
نخستین توضیحی که به شما میدهند این است که «فیلم حتی یک کات هم نداشت»!
به
واقع هم چنین است. «ماهی و گربه» میتواند نام خودش را به دلیل ۱۳۰ دقیقه فیلمبرداری
بدون توقف در کتاب گینس به ثبت برساند، (گمان میکنم دیر یا زود هم شاهد اقدامی در
این راستا باشیم) اما اینکه چنین رکوردی میتواند ارزشی هنری محسوب شود؟ من به شدت
تردید دارم.
فیلم
نمای بسیار زیبایی دارد. به دلیل ساختار خاص فیلم (و البته الزام فیلمبرداری بدون
وقفه) تماشاگر فرصت میکند که همراه دوربین در جنگل قدم بزند و از این طرف به آن
طرف برود. نماهای انتخاب شده واقعا چشمنواز هستند و وقتی قرار میشود با جلوههای
ویژه هم تغییری در فضا ایجاد شود (به مانند صحنهای که آسمان تغییر رنگ میدهد)
این جلوههای ویژه از کیفیت بسیار بالایی برخوردار هستند که حتی میتوان گفت مخاطب
را به وجد میآورند.
بازیها،
به نسبت بازیگران (تقریبا هیچ بازیگر شناخته شدهای در فیلم حضور ندارد) و سینمای
تجربی بد نبودند. در میان چند داستان به هم پیچیده و دوار فیلم هم روایتهای ساده و بیآزار وجود داشت و
در نهایت موسیقی بسیار خوب بود که احساس مخاطب را به شدت درگیر میکرد؛ اما همه اینها صرفا در خدمت «فرم» فیلم قرار
داشتند. همه دست به دست هم داده بودند که یک «ایده وسوسهانگیز» به تحقق بپیوندد.
ایدهای که به باورم بیشتر از آنکه به «سینما» شبیه باشد، به رویاپردازی و بازی با
دوربین شباهت داشت!
کارگردان
تلاش کرده بود تا در دل فیلم از یک سری نماد هم استفاده کند. نمادهایی که به ظاهر
با حال و هوای نیمه رئال داستان همخوانی داشت اما در کل بعید است که بینندهای
بتواند ادعا کند به منظور یا کارکرد این عناصر نمادین پی برده است. در این مورد
نیز به نظرم «وسوسهها» بر «دلایل» چیره شدهاند. فیلم بدون آن شکارچیان نمادین
مرغابی هم میتوانست همین مفهومی که در حال حاضر دارد را داشته باشد و بیدلیل وارد
این بازی گیج کننده نشود.
مساله
دیگر، قربانی شدن صدای فیلم، به پای شوق کارگردان به فیلمبرداری بدون کات است. مشخصا
به این دلیل که در پشت فیلمبردار، صحنه به صورت مداوم در حال تغییر است و عوامل
مشغول برنامهریزی صحنههای بعدی و گاه تغییر دکور هستند، کارگردان ناچار شده قید
صدای سر صحنه را بزند و از دوبله استفاده کند. بدین ترتیب، فرصت بهرهگیری از آن فضای
جنگلی که میتوانست با حجم صدای طبیعت روح دیگری به فیلم بدهد، از دست میرود و به
جای آن دوبله به نسبت ضعیفی مینشیند که گاه باعث میشود تمرکز بیننده از بین
برود. اینجاست که من دوباره به پرسش نخست خودم باز میگردم: «ضرورت به کار گیری
این فرمی که به بخشهای دیگر فیلم ضربه میزند و قربانی میگیرد چه بود؟»
تکنیک فیلمبرداری پیوسته، تکنیک ناآشنایی نیست. برای مثال سکانس معروف فیلم «La Vie en Rose» را به یاد بیاورید که معشوق «پیاف» مرده است و او
در آپارتمان به دنبالش میگردد. یا سکانس باشکوه دیگری از فیلم «Atonement» که در کنار ساحل گرفته میشود
و لشکر متلاشی شده را به تصویر میکشد. در هر دو مورد، فیلمبرداری بدون کات و
حرکت خلاقانه دوربین حیرانی، سرگیجه و حتی فشار روانی که بر دوش شخصیت فیلم قرار
دارد را به مخاطب منتقل میکند. این، دلیل یا ضرورت درست استفاده از یک تکنیک است.
اما همین مورد را وقتی در فیلم «ماهی و گربه» مرور میکنیم، نه تنها به هیچ پاسخی
نمیرسیم، بلکه شاید بتوانیم بر روی ده نکته متفاوت انگشت بگذاریم که اگر تصمیم
قطعی کارگردان بر روی فیلمبرداری بدون کات نبود، ممکن بود در فیلم تقویت شوند.
در
نهایت اینکه من میدانم که شهاب حسینی نیز به تازگی فیلمی ساخته که در جریان آن در
۳۸ نقش مختلف نقشآفرینی کرده است. من البته هنوز فیلم آقای حسینی را ندیدهام،
اما از همینجا از خودم میپرسم «بجز ثبت در کتاب گینس*، چه ضرورت دیگری ممکن است
ایجاب کند که در ۳۸ نقش متفاوت فقط از یک بازیگر استفاده شود؟» تکرار چنین تجربههایی،
من را به شدت به این تردید میاندازد که این دست فیلمها، صرفا «میانبر»هایی
هستند برای شانه خالی کردن از دشواریهای ساخت یک فیلم تمام عیار!
پینوشت:
*
ثبت در کتاب گینس اقدامی است که در دستور کار سازندگان این فیلم قرار دارد.
یک
مجموعه از نظرات تمجیدآمیز از فیلم را هم میتوانید از اینجا+ بخوانید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر