«جعفر والی»، به تازگی از بازی در سریال «معمای شاه» اظهار
پشیمانی کرده است. بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون ما در توضیح دلایل پشیمانی خود
میگوید: «ما در این دوران زندگی کردیم. والله این طور نبود. به خدا اینطور نبود که
این سریال روایت میکند». انتقادات آقای والی به سریال ۲۰۰میلیارد تومانی تلویزیون
موضوع جدیدی نیست. مدتها است که روایتهای جانبدارانه رسمی از اوضاع کشور در دوران
پیش از انقلاب با انتقادات فراوان همراه است. خوشبختانه هنوز آنقدر از انقلاب
نگذشته که کسی دوران پیش از آن را به یاد نیاورد. شمار آنان که میتوانند صرفا با
اتکا به مشاهدات و تجربیات شخصی خود به تاریخنگاری رسمی اعتراض کنند بسیار است،
با این حال من گمان میکنم مساله اصلا در سطح «تحریف تاریخ» خلاصه نمیشود.
«جورج
اورول» در داستان «مزرعه حیوانات» روایتی را ثبت کرده که به نظر میرسد سرنوشت
مشترک بسیاری از رژیمهای انقلابی است. نظامهایی که در تلاش برای توجیه کمبودها و
نارساییهای خود به ناچار دست به تحریف تاریخ میزنند تا اینگونه القا کنند که
اوضاع قبلا از این هم بدتر بوده و حالا هرچه هست، از قبل بهتر است. ما هم مدتها
است که درگیر تبلیغات مشابهی هستیم، اما به صورت اختصاصی، یک ابتکار جدید به خرج
دادهایم که با نسخههای معمول «تحریف تاریخ» متفاوت است. ما حالا، شاهد گسترش
روزافزون یک شیوه استدلال عجیب هستیم: «اگر ما بد هستیم، دیگران هم بد هستند»!
میگویید
فساد دولتی رخ داده است. دیگر نیازی نیست که ارجاع بدهند به مفاسد اقتصادی خاندان
پهلوی. پاسخ میدهند فلان وزیر آلمان هم رشوه گرفته است.
میگویید
چرا در پوشش مردم اجبار به کار میبرید؟ دیگر داستان کشف حجاب رضاشاهی تازگی
ندارد. میگویند پلیس فرانسه هم جدیدا با روبنده برخورد میکند.
به
برخوردهای خشن پلیس اعتراض میکنید؛ نیازی به ارجاع تاریخی نیست. میگویند در
آمریکا هم موارد خشونت پلیس علیه سیاهپوستان گزارش شده است.
با
مداخله نظامی در کشورهای منطقه اگر مخالفت کنید میگویند عربستان هم دخالت میکند،
یا آمریکا هم در ویتنام جنایت کرده است.
تمامی
این موارد در کنار هم، حکایت از یک شیوه استدلالی عجیب دارند. شیوهای که در آن،
ضعف، کاستی یا اشتباهات دیگران میتواند توجیه هر اشتباه یا ناکارآمدی ما به حساب آید.
در این شیوه دیگر ضرورتی ندارد که با صرف هزینههای گزاف تلاش کنیم که برای موجه
جلوه دادن امروز دست به تحریف تاریخ بزنیم. کافی است ذرهبین به دست گرفته و در
اقصینقاط جهان به دنبال کاستیهایی که واقعا وجود دارد بگردیم تا از آنها توجیهی
برای کمبودهای خود بسازیم. در همین راستا است که مسوولان اداره شهر تهران، به
ناگاه نگران سلامت زنان آمریکایی میشوند و هزینه گزافی برای نمایش بیلبوردهای ضد
آمریکایی پرداخت میکنند.
در
فرهنگ کهن ایرانی، از دیرباز تا کنون حکایت لقمان حکیم و ادبآموزی او از بیادبان
شهره خاص و عام بوده است. لقمان در مشاهده «بیادبان» میگفت «هرچه از ایشان در نظرم
ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم». حالا اما با پدیدههای شگفتانگیزی مواجه هستیم
که منشی یکسره متفاوت از شیوه کهن و پسندیده ایرانی در پیش گرفتهاند. اینان، در
تمام عالم میگردند و هرکجا رد پایی از «بیادبی» و بیاخلاقی دیدند از آن الگو بر
میدارند تا به مرور به «عصاره رذایل بشریت» بدل شوند.
کانال
«مجمع دیوانگان» https://telegram.me/divanesara
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر