۵/۲۳/۱۳۹۵

اگر قرار بر مردم‌فریبی بود!




یکی از خاطرات نسل انقلاب که خیلی زود به شوخی و مایه تمسخر بدل شد حکایت «پول نفت» بود. همان که قرار بود شب به شب بیاورند در خانه ملت، اما از صدقه سر فساد خاندان پهلوی زنگ هیچ خانه‌ای به صدا در نمی‌آمد. حالا نزدیک به ۴۰ سالی گذشته و به ظاهر همه به آن خوش‌باوری‌ها می‌خندند، اما اگر ادعا کنیم که تغییر بنیادینی در شعارهای عوام‌فریبانه ایجاد شده، قطعا به خطا رفته‌ایم.

شاید هنوز جوهر امضای توافق‌نامه هسته‌ای هم خشک نشده بود که مطالبه نتایج آن شروع شد. یعنی روزی نبود که عده‌ای نپرسند: «پس کو نتایج برجام؟ ما که چیزی ندیدیم». این حرف‌ها ابدا در سطح کوچه و بازار محدود نبود. رسانه‌ها و نشریات گسترده منتقد دولت با شور و حرارت فراوان به این پرسش دامن می‌زدند و رسانه ملی هم چیزی کم نمی‌گذاشت، تا آنکه کار به ارشدترین مسوولان حکومتی رسید. شاه‌بیت تمامی این انتقادات و مطالبات یک چیز بود: «برجام هیچ نتیجه ملموسی در زندگی مردم به جای نگذاشته است».

در همین حال و همین هفته پیش، نشریه معروف و معتبر «بلومبرگ» گزارشی در مورد وضعیت اقتصادی ایران منتشر کرد و تغییرات چهار شاخص تاثیرگذار را در سالگرد توافق هسته‌ای مورد بررسی قرار داد. (اینجا+) بر اساس این گزارش، تولید نفت ایران، پس از چهار سال تناوب میان ارقام ۲.۶ الی ۲.۸ میلیون بشکه در روز، با یک جهش ناگهانی به مرز ۳.۵ میلیون بشکه در روز رسید. عددی که از سال ۲۰۱۱ به این سو بی‌سابقه بوده است.

شاخص تورم که تا سال ۲۰۱۳ رشد صعودی داشت و از مرز ۳۰درصد هم گذشته بود، طی سه سال گذشته یک روند کاملا نزولی را تجربه کرد تا به مرز ۱۰ درصد در سال جاری میلادی رسید. در مقابل، حجم سرمایه گذاری خارجی که در سال ۲۰۱۳ تقریبا به صفر رسیده بود، در سالگرد برجام به رکورد ۴.۵ میلیارد دلار، فقط در فصل اول سال رسید که طی ده سال گذشته بی‌سابقه بوده است. در نهایت، «شاخص بورس تهران» نیز با یک جهش ناگهانی پس از برجام، نزدیک ۴۰درصد رشد داشت و از حدود ۶۰هزار واحد، به بیش از ۸۲هزار واحد رسید.

این آمارها را می‌توان در زمینه‌های دیگری نیز بررسی کرد و البته فراموش نکرد که تنها یک سال از تصویب برجام گذشته است. با این حال، در یک مساله هیچ تردیدی نیست: نه تنها یک سال پس از برجام، که احتمالا ده سال دیگر هم قرار نیست کسی زنگ در خانه‌ها را بزند و پول نفتی کف دست مردم بگذارد. همین حقیقت ساده، فرصت بسیار خوبی است برای موج‌سوارهای مخالف دولت که همگام با عامیانه‌ترین تفاسیر کوچه/خیابانی تکرار کنند «برجام هیچ تاثیری در زندگی مردم نداشت».

اما اجازه بدهید مساله را از دریچه دیگری ببینیم. بگذارید فرض کنیم که دولت هم تصمیم می‌گرفت در بازی عوام‌فریبی با منتقدان خودش وارد رقابت شود. می‌دانیم که فقط در یک فقره از نتایج برجام، ۱.۷میلیارد دلار از حساب‌های بلوکه شده کشور آزاد و به ایران تحویل داده شد. دولت فعلی این پول و دیگر پول‌های آزاد شده را صرف سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌هایی همچون پتروشیمی و حمل و نقل کرد. اما اگر قرار بر مردم‌فریبی بود، دولت می‌توانست فقط همان یک قلم ۱.۷میلیارد دلار را بین مردم تقسیم کند!


با یک حساب سرانگشتی، به ۵۰ میلیون ایرانی، هر نفر بیش از ۱۰۰ هزار تومان پول می‌رسید. فقط تصورش را بکنید که رییس دولت، در آخرین سال از دوره چهارساله خود که منتهی به انتخابات مجدد می‌شود، به ناگهان به حساب ۵۰ میلیون ایرانی چنین پولی واریز می‌کرد. (یعنی نیم میلیون تومان برای یک خانواده ۵ نفری) و بعدش در یک مصاحبه تلویزیونی لبخندش را تا بناگوش باز می‌کرد و می‌گفت: «این هم شیرینی برجام برای مردمی که از ما حمایت کردند»! آن وقت قیافه منتقدین دولت دیدنی می‌شد. شاید صدای یک عده‌شان در می‌آمد که دولت دارد رای می‌خرد. (و حتما به روی خودشان هم نمی‌آوردند که در آستانه انتخابات سال ۸۸ چه رفتارهای مشابهی بروز پیدا کرد) اما آن گروه که عاقل‌تر بودند حتما می‌فهمیدند که انتقاد کردن از واریز ۱۰۰ هزار تومان پول به جیب هر نفر عین جنون و خودکشی سیاسی است! پس بعید نبود که امروز از صدر تا ذیل نظام برای این رفتار عوام‌فریبانه که سرمایه ملی را هدر داده و ای بسا تیشه‌ای دیگر به ریشه اقتصاد می‌زد هورا می‌کشیدند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر