۵/۱۹/۱۳۹۵

تداوم این خلف وعده قابل تحمل نیست



در هیاهوی سالن حجاب، هیچ چیز حضار را امیدوار و متحد نمی‌کرد. سخنرانی‌ها کسالت‌بار، تکراری، بی‌خلاقیت و حتی بدون وعده و شعاری تحریک کننده بودند. حضار گاه و بی‌گاه شعارهایی در دفاع از زندانیان سیاسی و یا رفع حصر می‌دادند اما تا جمعیت بخواهد به هیجان بیاید، گروه‌های انتظامات ستاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان مثل گروه فشار حمله می‌کردند و خواستار سکوت می‌شدند.

سخنان جناب عارف که به پایان رسید، کم‌کم ورق برگشت. هرچند سرلیست ائتلاف اصلاح‌طلبان حاضر نشد برای حفظ ظاهر هم که شده به فریادهای حضار توجه کرده و کوچکترین اشاره‌ای به مطالبه رفع حصر داشته باشد، اما طلسم کار توسط «علی مطهری» شکسته شد. اصول‌گراترین نماینده حاضر در فهرست انتخاباتی اصلاح‌طلبان حاضران در سالن را نادیده نگرفت. خیلی ساده و مستقیم گفت «اگر می‌خواهید همین مطالبه‌ها محقق شود، باید در انتخابات حضوری حداکثری داشته باشید». (نقل به مضمون)

با استقبال شدید حضار از سخنان مطهری، سد شکسته شد. وقتی به هر یک از نامزدهای یک دقیقه وقت داده شد تا پشت میکروفون قرار بگیرند، کورس رقابت بر سر شعار رفع حصر داغ و داغ‌تر شد. سالن به وجد آمد. هیجانش جوشید و شاید تمام شهر را در بر گرفت.

* * *

پایان دومین ماه از تشکیل رسمی دهمین مجلس شورای اسلامی مصادف بود با دوهزارمین روز از حصر غیرقانونی و بی‌محاکمه رهبران جنبش سبز. در طول این مدت، تمام بار روانی پیروزی خیره کننده اصلاح‌طلبان در انتخابات را عملکرد ناامیدکننده رهبران ائتلاف امید در مجلس به باد داد. اصرار غیرمنطقی عارف برای کسب کرسی ریاست، نه تنها به شکست در آن رقابت انجامید، بلکه خیلی زود تبعات خود را در از دست دادن ریاست کمیسیون‌های مجلس نیز بروز داد. بدین ترتیب، تمام دستاوردهای رای دهندگان، با ندانم‌کاری نمایندگان به شکست بدل شد و فهرستی که پیروز قاطع انتخابات بود به یک اقلیت منفعل و غیرتاثیرگذار در مجلس بدل شد.

شاید بسیاری در تفسیر دلایل ناکامی نمایندگان لیست امید در مجلس با نگارنده موافق نباشند. موضوع این نوشته نیز تحلیل این دلایل نیست. شاید بتوان پذیرفت که اساسا امکانی بیش از این وجود نداشته است. این توجیهات می‌توانستند قابل قبول باشند اگر و فقط اگر معدود نمایندگان اصلاح‌طلب، بر سر پیمان صریحی که با رای دهندگان بسته بودند می‌ایستادند.

نگارنده، به شرحی که در ابتدای متن رفت، از نزدیک شاهد مستقیم و بی‌واسطه وعده‌هایی بود که نمایندگان حاضر در فهرست تهران فریاد می‌زدند. باز هم می‌توان تصور کرد که کل مجلس هم در برابر اراده برتری که از راس هرم نظام به تمامی دستگاه‌های قضایی و امنیتی تحمیل شده کاری از پیش نخواهد برد، تا چه رسد به فراکسیون اصلاح‌طلبان. این توجیه نیز می‌توانست پذیرفته شود، اگر و تنها اگر، در تمامی طول مدت تشکیل مجلس جدید، یا حداقل، به مناسبت فرارسیدن دوهزارمین روز از حصر غیرقانونی، فقط یک نماینده اصلاح‌طلب، در یک اظهار نظر خود، اشاره‌ای کوچک به این قانون شکنی آشکار می‌کرد. درست به مانند علی مطهری، که چهار سال تمام یک تنه به این تصمیم غیرقانونی اعتراض کرد. اما با این سکوت سنگین و گورستانی حاکم بر اردوگاه اصلاح‌طلبان مجلس، پذیرفتن هرگونه توجیهی بسیار دشوار به نظر می‌رسد.

این هفته، محمدرضا عارف در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا اعلام کرد «اعضای فراکسیون امید در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ از کاندیدای اصلاح‌طلبان حمایت خواهند کرد». بگذارید اصلا به این فکر نکنیم حمایت فراکسیونی که حتی توانایی تصاحب ریاست یک کمیسیون مجلس را هم نداشته به چه درد یک نامزد ریاست جمهوری می‌خورد! پرسش من فقط این است: آقای عارف چه آبرویی برای خود و فراکسیون تحت امرشان قایل هستند، اگر سر سوزنی به وعده‌های‌شان وفادار نمانند؟ آیا ایشان تصور کرده‌اند آرای بدنه حامی اصلاحات، املاک غیرقابل واگذاری خودشان است که به صورت مادام‌العمر و فارغ از عملکردشان از آن بهره خواهند برد؟

به باور نگارنده، شاید ناکامی در تحقق برخی برنامه‌های احزاب و گروه‌های سیاسی برای رای دهندگانشان قابل درک و پذیرش باشد، اما بی‌شک آنچه هرگز بخشیده نخواهد شد، خلف وعده، بی‌اخلاقی و دروغ، بی‌تعهدی و خودسری، ناکاردانی و شیفتگی در کسب کرسی‌های ریاست است. بدین ترتیب باید گفت، عملکرد فراکسیون اصلاح‌طلبان مجلس طی دو ماه گذشته به قدری غیرقابل توجیه بوده است که اگر این روند تغییر نکند، یا باید کل جریان اصلاحات از این گروه نمایندگان تبری جسته و به دلیل حمایت از آنان از مردم عذرخواهی کند، یا اینکه شهروندان خواستار تغییر، باید خط قرمزی دور این جریان «خود اصلاح‌طلب خوانده» بکشند و برای تغییر مسالمت‌آمیز به فکر طرحی نو باشند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر