کردستان
ایران، نه تنها از نخستین روزهای انقلاب، که حتی سالها پیش از پیروزی آن و در
زمان سلطنت پهلوی، یکی از کانونهای اعتراض به سیاستهای مرکزگرای حکومتهای ایران
بوده است. کردستان، به صورت همزمان یکی از بزرگترین کانونهای «اقلیتهای قومی»
و «اقلیتهای مذهبی» است. بدین ترتیب، همواره خود را قربانی تبعیضهای سیستماتیکی
تصور کرده که سیاستهای مرکزگرای حکومتهای ایران رقم زدهاند. در واکنش به این
تبعیضها، فعالان کردستان دو رویکرد متفاوت را در دستور کار قرار دادند.
از زمان شکلگیری «جمهوری مهاباد» به رهبری «قاضی محمد»، مبارزه و اعتراض مسلحانه همواره یکی از پاسخهای دم دستی معترضان کورد به سیاستهای پایتخت بوده است که تا سالهای پس از انقلاب نیز ادامه پیدا کرد. با این حال، به موازات این اعتراضات مسلحانه، همواره جریانی نیز حضور داشته که تلاش کرده با تعامل، گفتوگو و البته صبوری مطالبات خود را پیگیری کند. در این میان پرسشی کلیشهای وجود دارد که به عنوان یک کورد، از خود من بارها و بارها پرسیده شده است: «کدام جریان در کردستان ایران دست بالا را دارد؟ آیا کوردهای ایران تجزیهطلب هستند؟ یا اینکه گرایش بیشتر به سمت جریانات اصلاحطلب است؟»
پاسخ
من، همواره اشارهای مستقیم و مستدل به آمارهای قابل استناد است. در این راه، مشارکت
شهروندان در انتخابات ریاستجمهوری و البته سوگیری آرای آنان میتواند ملاک روشنگری
به حساب آید. متاسفانه، یافتن آمار انتخاباتهای گذشته کشور به تفکیک استانی کار
سادهای نیست. (ضعف آشکار سایتهای فارسی زبان در آرشیو اطلاعات بنیادین) اما از
چهار انتخابات اخیر ریاستجمهوری، بجز آمار مخدوش و غیرقابل استناد انتخابات ۸۸،
میتوان به سه مورد زیر اشاره کرد:
انتخابات
سال ۹۲:
نامزد نخست کردستان: حسن روحانی با ۷۰ درصد آرا (روحانی در کل کشور ۵۱درصد آرا را
کسب کرد)
انتخابات
سال ۸۴: نامزد
نخست در استان کردستان مهدی کروبی، نفر دوم مصطفی معین، نفر سوم هاشمی رفسنجانی (احمدینژاد
پیروز شد)
انتخابات
سال ۸۰: نامزد
نخست استان کردستان سیدمحمد خاتمی با بیش از ۸۰ درصد آرا. (اینجا+)
این
رویکرد آرا به سمت چهرهها و جریانات اصلاحطلب را باید در ادامه روند بازگشت به
مسیر انتخابات اهالی کردستان تحلیل کرد. در واقع، در نخستین دوره انتخابات ریاستجمهوری،
جایی که اختلافات خونین آغاز انقلاب در اوج خود به سر میبرد، اهالی کردستان با
مشارکت ۱۲درصدی (در مقابل میانگین ۶۷درصدی کل کشور) یکی از کمترین آمارهای مشارکت
را رقم زدند. این روال، البته به نسبتی کمتر در دورههای دوم و سوم ریاستجمهوری
نیز تکرار شد. اما از آن پس، آمار مشارکت استان کردستان نیز رفته رفته به میانگین
آمار کشور نزدیک شد تا جایی که در انتخابات ریاست جمهوری پنجم، ششم و هفتم، حتی از
میانگین کشور نیز پیشی گرفت. (اینجا+)
مجموع
این آمارها، نشان میدهد که هرچه از روزهای پرآشوب و ملتهب آغازین انقلاب فاصله
گرفتیم، شهروندان کردستان بیشتر و بیشتر به مسیر اصلاحات آرام و گامبهگام گرایش
پیدا کردند و اتفاقا در این مسیر از تمامی همتایان خود (حتی در پایتخت) نیز پیشی
گرفتند. به گونهای که امروز کردستان ایران به عنوان یکی از بزرگترین خاستگاههای
آرای اصلاحطلبان (حتی بیشتر از تهران) به حساب میآید. حالا نوبت به خبرهای خوبی است که یکی پس از دیگری از راه میرسند. پس از آغاز تدریس زبان مادری در مدارس استان، (+)
خبرهای جدید از بازگشت اسامی اصیل کردی به خیابانهای سنندج حکایت دارند.(+) پاداشی ساده و البته غیرقابل
اجتناب به صبوری و مداومت مردم کردستان که میتواند برای دیگر هموطنان
نیز نقش یک یک الگوی موفق را ایفا کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر