۶/۲۰/۱۳۹۳

خوب‌ها با حجاب، بدها بی‌حجاب


تلویزیون مجموعه مستندی پخش می‌کند از «سازمان مجاهدین خلق» با تکیه بر خاطرات گروهی از اعضای بریده سازمان و تلاش برای واکاوی روابط درونی آن. از نگاه من این مجموعه به دو دلیل کار ارزشمندی است: نخست اینکه مجاهدین خلق را از حالت یک نام ممنوعه و یک برچسب فحش‌مانند سیاسی که اصل آن زیر یک سایه سنگین و مخوف از سکوت و بایکوت قرار گرفته است خارج می‌کند. به باور من، هر امر نامریی، ناشناخته، ممنوعه و سانسور شده، به مرور هاله‌ای رازآلود پیدا می‌کند که جذابیت‌های خاص خودش را دارد. هاله‌ای که حتی می‌تواند به مرور به هاله تقدس یا دست‌کم اسطوره‌ای بدل شود. نور تاباندن به سیمای هر پدیده‌ای، ولو یک شخص حقیقی یا سازمان حقوقی، در کمترین کارکرد خود آن را «زمینی» و ملموس می‌کند.

مزیت دوم این مجموعه، فاصله گرفتن از بازخوانی جنایت‌های سازمان در داخل خاک ایران است. نه اینکه به این مسایل پرداخته نشود، اما دست‌کم از آن روایت یک‌سویه‌ای که تریبون‌های رسمی طی ۳۰ سال گذشته در دستور قرار داده بودند فاصله گرفته است. در تمام این مدت رسانه در یک سوی جبهه ایستاده بود و سازمان نیرویی بود در آن سوی بسیار دور که ما فقط رد پای جنایت‌های‌اش را مرور می‌کردیم. اما در مجموعه جدید، دوربین تلاش کرده که به قلب سازمان نفوذ کند. اشتباهات گذشته، در هر حال گذشته است. تکرار این گذشته‌ها به مرور ممکن است برای مخاطب آزاردهنده باشد و ای بسا واکنش معکوس ایجاد کند. (به مانند گرایشی که شروع به تمجید از دوران پهلوی کرده، بدون اینکه اساسا آن را درک یا تجربه کرده باشد) اما روی‌کرد جدید، وضعیت سازمان را در داخل خودش به چالش می‌کشد. بحث فقط این نیست که سازمان با جناح پیروز در حاکمیت کشور چه مشکلی داشت یا چه برخوردی کرد؟ مساله این است که سازمان در درون خودش، با اعضا و هواداران خودش چه کرده و چه می‌کند؟ منش‌اش چیست؟ و شبه حکومت کوچکی که ایجاد کرده چه ویژگی‌هایی دارد؟ این پرسش‌ها برای قضاوت نهایی به نظرم اهمیت بسیار بیشتری دارند.

اما یک نکته جالب دیگر در مورد این مجموعه که در نگاه اول توجه ناظر ایرانی را به خود جلب می‌کند، حضور زنان ایرانی مسلمان، بدون هیچ گونه حجابی است. بریدگان از سازمان یا اعضای خانواده آن‌ها بدون حجاب و حتی پوشش رسمی که در سیمای ملی ما تثبیت شده جلوی دوربین قرار می‌گیرند و گاه از روابط و سوءاستفاده‌های جنسی به صورت مفصل صحبت می‌کنند.

می‌دانیم که بر خلاف زنان خارجی که تصاویر آن‌ها در سریال‌های وارداتی بدون حجاب به نمایش در می‌آید، زنان ایرانی تحت هیچ شرایطی (ولو در تصویری که خارج از کشور گرفته شده) بدون حجاب مقابل دوربین صدا و سیما قرار نمی‌گیرند. به نظرم یکی از دلایل این تاکید تلویزیون بر بی‌حجاب نشان دادن اعضای سازمان می‌تواند یک جور نگرانی در تصویر نهایی ایجاد شده از آن‌ها باشد. طبیعتا این مجموعه برای جامعه هدف صدا و سیمای حکومتی تدوین شده. جایی که به صورت معمول «آدم خوب‌ها، با حجاب» و «آدم بدها، بی‌حجاب» هستند. این در حالی است که سازمان، در هر موضوعی که با جمهوری اسلامی اختلاف نظر داشته باشد، در مورد لزوم حفظ حجاب با گفتمان غالب هم عقیده است. مشاهده «آدم بدها»یی که در ناف اروپا همچنان به حجاب پایبند هستند می‌تواند در پس ذهن مخاطب سیما تاثیرات نامشخصی ایجاد کند.

در نهایت، سال‌های سال بعد از پخش تصاویر مونتاژ شده از رقاصی زنان در کنفرانس برلین، تصاویر بی‌حجاب زنان بریده از سازمان تلنگری بود که یادآوری کند «تمام این شعارهای افراطی و قوانین به ظاهر سفت و سخت اعتقادی، فقط تا مرز مصلحت‌سنجی‌های سیاسی رسمیت خواهند داشت».

پی‌نوشت:
ناگفته پیداست که در تصاویر مستندی که از سران یا اعضای سازمان پخش می‌شود حجاب زنان به چشم می‌خورد که به نظرم پخش آن‌ها غیرقابل اجتناب بوده است.

تصویر این یادداشت تزیینی و مربوط به گروهی از اعضای بریده سازمان است که علیه رهبران آن دست به افشاگری زده‌اند. (از اینجا+)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر