۱/۲۴/۱۳۹۹

در ضرورت انتخاب «بهترین و بیشترین» مطالبه



نخستین یادداشت از مجموعه: سه‌گانه‌ای درباب تعهد اجتماعی در دوره تحریم

 «همه به خوبی آگاهیم که در درون دستگاه‌های حكومتی و شبه‌حكومتی افرادی وجود دارند که تنها راه ادامه حضور خود در قدرت را التهاب‌آفرینی و بحران‌زایی‌های پیاپی و طفره رفتن از حل مشکلات و نابسامانی‌هایی می‌دانند که خود مسبب آن‌ها بوده‌اند. آن‌ها همچنان به دنبال پوشاندن و پنهان کردن بحران‌های موجود با بحران‌های بزرگ‌تر و توسعه رفتارهای نابخردانه خود به مرزهایی خطرناک‌ترند». (میرحسین موسوی، بیانیه شماره ۱۱)

قاعده‌ای نانوشته اما کاملا مورد توافق در میان نیروهای پلیس سراسر جهان وجود دارد که هرگز نباید به مطالبه گروگان‌گیرها تن در داد، چرا که این کار باعث تداوم شیوه نادرست‌شان خواهد شد. در جهان سیاست نیز گروگان‌گیری‌های فراوانی را می‌توان سراغ کرد. مثلا، گروگان گرفتن «امنیت» برای صرف‌نظر کردن شهروندان از «آزادی». یا گروگان گرفتن «معیشت»، باز هم برای چشم‌پوشی از دموکراسی‌خواهی. ما سال‌های سال است که با این دوگانه‌سازی‌ها آشنا هستیم، اما پرسش این است که برای قطع این چرخه شوم بحران‌زایی و گروگان‌گیری چه می‌توان کرد؟

در مجموعه  #سه‌گانه‌ای_درباب_تحریم به این مساله پرداختیم که از راه رسیدن بلای کرونا نیز، نه تنها هیچ یک از رفتارهای حکومتی را تغییر نداد، بلکه فرصتی شد برای استفاده از یک «بحران جدید» برای شانه خالی کردن از بحران‌های قبلی و البته تولید یک دوگانه دروغین جدید، این بار به شکل «موافقان و مخالفان تحریم»، باز هم برای منحرف کردن مطالبات اصلی جامعه. در آن مجموعه ما در ضرورت پرهیز از درافتادن در دام این چرخه باطل بحران‌زایی صحبت کردیم، اما حال می‌توان پرسید پس چاره چیست؟ یا بنابر همان پرسش معروف: «چه باید کرد؟»

مجموعه حاضر برای پاسخ به این پرسش نوشته شده، اما در یادداشت نخست، می‌خواهیم به مقدمه‌ای ضروری، پیش از رسیدن به پاسخ بپردازیم. مقدمه‌ای که سال‌ها پیش میرحسین موسوی به زیبایی ضرورت آن را توضیح داده بود: «در پاسخ به این پرسش (که چه باید کرد؟)، نخستین قدم آن است که بدانیم چه باید بخواهیم تا بهترین و بیشترین را خواسته باشیم؟ اگر در یافتن پاسخ این سوال خطا کنیم قطعا همه یا بخشی از این سرمایه فراهم آمده را از دست داده‌ایم. بلکه حساسیت این انتخاب بسیار بیشتر از این است. نیروی عظیمی که ملت ما فراهم آورده توان آن را دارد که کشور را به سکویی بلند برای جهش به سوی پیشرفت‌های مادی و معنوی ارزشمند ارتقا دهد و یا در یک آنارشی درازمدت فرو برد. این‌که نتیجه حرکت ما چه خواهد بود تماما به انتخاب درست ما در این مرحله بستگی دارد». (میرحسین موسوی، بیانیه شماره ۱۱)

به باورم، این تذکر میرحسین در باب ضرورت انتخاب «بهترین و بیشترین خواسته»، دقیقا همان کلیدی است که به ما کمک می‌کند، در دام آن دور باطل بحران‌آفرینی‌ها نیفتیم. پروپاگاندای رسانه‌ای حکومت می‌خواهد تمام مطالبات و اولویت‌های اجتماعی و سیاسی ما را به بهانه این وضعیت بحرانی به «رفع تحریم» تقلیل دهد و برای این هدف خود در از انواع و اقسام نقاب‌های فریبنده ملی‌گرایی یا عدالت‌طلبی و حتی اصلاح‌طلبی سوءاستفاده می‌کند، نقاب‌هایی که البته و باز هم به تعبیر زیبای میرحسین «چهره‌های ظاهرا گوناگون اما در جوهر یکسان استبداد» هستند.

ما اما باور داریم که هرچند فشارهای اقتصادی کرامت انسانی شهروندان را نیز هدف گرفته، اما شایستگی مردم ما تقلیل یافتن به مشتی مسکین نیست که تا ابد نیازمند صدقه باشند. باید در عین تلاش برای کاهش فشارهای اقتصادی، کرامت انسانی و شأن والای آزادی را برای جامعه طلب کنیم. باید تلاش کنیم ضرورت ایجاد شده در کوتاه‌مدت را در مسیر و همراستا با هدف اصلی که اصلاح کلیت ساختار است مرتفع سازیم. «بهترین و بیشترین خواسته» می‌تواند همان باشد که معیشت را همراه با آزادی، و امنیت را در دل دموکراسی و حقوق شهروندی طلب کنیم. تنها بدین‌گونه است که می‌توانیم با استقلال و کرامت تمام همواره از حقوق خود دفاع کنیم و نیازمند تفقد هیچ کسی نمانیم.

در یادداشت دوم ما پیشنهاد خود را برای چگونگی بسیج اجتماعی در راستای کاهش فشارهای اقتصادی بر دوش جامعه مطرح خواهیم کرد، بدون آنکه در دام پروژه تحریم‌گریزی حکومت سقوط کنیم. در یادداشت سوم نیز بدین مساله خواهیم پرداخت که چطور می‌توان هدف اصلی تلاش برای اصلاح ساز و کارها را در همین شریط بحرانی و زیر فشارهای همه جانبه سیاسی و اقتصادی پی‌گیری کرد. بدین ترتیب، بار دیگر نشان خواهیم داد که «برخلاف آنچه دستگاه‌های تبلیغاتی دولتی سعی در القای آن دارند، این ما هستیم که بازگشت اعتماد و آرامش به فضای جامعه را خواهانیم و این ما هستیم که از هر اقدام تندروانه و خشن امتناع می‌کنیم».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر