خبرها میگویند فهرست نهایی اصلاحطلبان برای انتخابات شورا
اعلام شده است. ما اسامی را مرور میکنیم. اثری از اصلاحطلبی در فهرست مشاهده نمیشود؛
دستکم، نه در سطح کمترین توقعات فضای مدنی کشور.
متاسفانه گروهی که مسوولیت تدوین و انتشار لیست شورا را بر
عهده گرفتند به هیچ یک از مطالبات مخاطبان، جامعه مدنی و فضای رسانهای کشور
احترام نگذاشتند. سادهترین و ابتداییترین این مطالبات، شفافیت در روند انتخاب
اعضا بود که هرگز محقق نشد. به نظر میرسد که دوستان رابطه عجیبی میان خود و بدنه
اجتماعی اصلاحات متصور هستند. رابطهای که در آن حضرات فقط تصمیم میگیرند و دستور
میدهند، بدنه نیز مطیع است و اجرا میکند. دستکم، خوانش ما از اصلاحطلبی این
نیست.
آن نگاهی که گمان میکند ما اراده میکنیم و مردم تبعیت میکنند
نگرش «اقتدارگرایان» است. این در مرام اصلاحطلبی جایی ندارد. البته که اکثریت رایدهندگان
اصلاحطلب، همین دو سال پیش و بنابر ضرورت زمان حاضر شدند به یک «تکرار میکنم»،
علیرغم میل خود، به «تمامی افراد هر دو فهرست» رای بدهند. اما گویا برخی نفهمیدند
که حرکت منسجم و خیره کننده مردم، ناشی از بلوغی سیاسی بود و نه خوی تابعیت و
تقلیدگری. دو سال پیش نامزدهای اصلاحطلب توسط شورای نگهبان قلع و قمع شدند. پس بلوغ
سیاسی جامعه ما به آنجا رسید که باید با همان برگهای معدود باقی مانده بازی کنیم.
متاسفانه چنین حرکت زیرکانهای، برخی را به این توهم دچار کرد که مردم افسار اراده
خود را به آنها سپردهاند تا هرآنچه تشخیص میدهند و ترجیح میدهند به همگان
تحمیل کنند. وضعیت شورای شهر امسال اما اینگونه نبود.
خوشبختانه بذر امیدی که در انتخابات مجلس کاشتیم جوانه داد
و موج نامزدهای تایید صلاحیت شده، از مرزهای محدود گذشته فراتر رفت و ای بسا به
سطحی خیره کننده و دور از انتظار رسید. تعداد بسیاری از فعالین مدنی خوشنام، در
کنار زندانیان مقاوم جنبش سبز و البته چهرههای شریف و شناخته شدهای که طی این
سالها خودشان را اثبات کردهاند جواز حضور در انتخابات را دریافت کردند تا برخلاف
اکثر دورههای انتخاباتی، فرصت داشته باشیم یک بار هم شده به جای «بد و بدتر» به
سراغ انتخاب بهترینها برویم. افسوس که آن نگاه تنگ و آن دایره معدودی که در کنج
آفیت میراثخوار تلاشها و زحمات بدنه اصلاحات شدهاند از توهم زعامت مردم خارج
نشدند.
ما اما عادت نداریم بنابر تصورات و توهمات حضرات رفتار
کنیم. تمام حجت ما در همراهی اصلاحات عبور از اقتدارگرایی بود. بازگرداندن حق
حاکمیت شهروندان بر سرنوشت خویش. در این راه، البته که از حرکتی گام به گام و رو
به جلو به نام اصلاحات بهره میبریم، اما اصلاحات را از خودمان شروع میکنیم. اگر
قرار نیست به ساختاری اقتدارگرا و غیرپاسخگو تن در دهیم، چطور میتوانیم به احزاب
و جناحهایی با رفتاری مشابه متوسل شویم؟ اصلاحطلبی از نظر ما یک اسم خالی نیست
که برخی مثل برچسب به پیشانی خود بچسبانند. ما اصلاحطلبی را با کارنامه و در
جریان عملکرد افراد جستجو میکنیم و البته همچنان پیرو همان صدایی هستیم که میگفت:
«به خودتان و دوستان همفکرتان برگردید و این بار هر شهروند محوری باشد برای یک فعالیت
مفید سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی». (بیانیه شماره۹ میرحسین موسوی) ما راه
سبزمان را فراموش نکردهایم، بلکه میخواهیم آن را زندگی کنیم.
به عنوان جمعی کوچک، از همراهان همیشگی راه سبز امید، با
تواضع و فروتنی تمام به دوستان صادر کننده فهرست اخیر اعلام میکنیم که عذر ما را
بپذیرید؛ زد و بندهای شما ارزانی خودتان. ما به فهرست سبز و کوچک خودمان رای میدهیم.
در فهرست سبز ما:
سرلیست عبدالله مومنی است. آزادمرد مقاوم جنبش سبز
و در کنارش «علی تاجرنیا» دیگر آزاده جنبش سبز
سهمیه جامعه مدنی که همواره ستون تشکیل دهنده و حتی هدف
نهایی راه سبز ما بود را «لیلی ارشد» پر میکند
و در نهایت، سهمیه مبارزه با فساد و رویکرد «عدالتمحوری»:
حسین راغفر، اقتصاددان برجسته با رویکرد عدالتمحور
و یاشار سلطانی، افشاکننده پرونده املاک نجومی. (آن هم در
شرایطی که نمایندگانی با برچسب اصلاحطلب سوت کرده بودند.
در نهایت، بار دیگر «تکرار میکنیم» که ما اگر از ناملایمات
حکومتی ناامید نشدیم، با کجسلیقگی و کجروی گروهی که آبروی اصلاحات را به بازی
گرفتهاند نیز ناامید نخواهیم شد که «امید بذر هویت ماست». پس روز جمعه، بیشک در
پای صندوق رای حاضر خواهیم شد و در کنار نام «حسن روحانی»، نام نامزدهای فهرست سبز
خودمان را هم به صندوق شورا خواهیم انداخت. (طبیعتا فهرست ما فعلا کوتاه است و ممکن
است با پیشنهادات آینده تکمیل شود. اگر هم نشد باقی گزینهها را هر یک از دوستان میتوانند
به تشخیص خود پر کنند.)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر