سخنان امروز رهبری به نظرم از هر نظر پاسخ مناسبی به موج
مطالبه «آشتی ملی» بود؛ اما برای توانایی در خوانش درست کلام ایشان دو پیش شرط
لازم است: نخست اینکه ما اول تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم که مفهوم آشتی ملی و
انتظاری که از آن داشتیم چه بود؟ دوم اینکه یاد بگیریم که هرکسی ادبیات خاص خودش
را دارد و باید مفهوم او را از خلال ادبیات خودش استخراج کرد. نمیتوانیم توقع
داشته باشیم که کسی حرف باب میل ما را بزند و اتفاقا از ادبیات خود ما هم استفاده
کند. صحبت در این زمینه را به نظرم در چند بند میشود خلاصه کرد:
۱- «آشتی ملی»، به معنای کنار گذاشتن اختلافات سیاسی و
تشکیل «حاکمیت یک دست» نیست؛ که اگر بود خودش بزرگترین آفت برای سلامت سیاسی کشور
میشد. «آشتی ملی» یعنی آنکه ما بتوانیم اختلافات سیاسی را از مسیر گفتوگو حل
کنیم. پس بزرگترین گام در مسیر آشتی ملی این است که هر یک از طرفین عملا نشان
دهند آمادگی گفتوگو را دارند. اینکه رهبری با این سرعت به طرح بحث آشتی ملی واکنش
نشان داده و وارد گفتوگو شدهاند خودش نشان میدهد بخش بزرگی از مطالبه محقق شده
است.
۲- در مسیر گفتوگو و تفاهم سیاسی (و نه لزوما «توافق
سیاسی») مخربترین موانع، برچسبهایی هستند که وضعیت را از حالت اختلاف به تخاصم
تبدیل کرده و باب گفتوگو را مسدود میکنند. وقتی شما کسی را دیکتاتور یا قاتل بخوانی،
مشخصا تکلیف را روشن کردهای که به هیچ امکانی بجز حذف کامل طرف مقابل فکر هم نمیکنید.
در فضای رسمی کشور نیز، کلیدواژه «فتنه» بزرگترین سد جناحی از حاکمیت بود در برابر
شکلگیری گفتوگوی ملی. تا زمانی که یک جریان سیاسی «فتنهگر» خوانده شود طبیعتا
هیچ بابی از گفتوگو شکل نخواهد گرفت. در سخنرانی اخیر رهبری، کلیدواژه «فتنه»
کاملا حذف شده و این «بزرگترین» دستاوردی بود که امکان داشت از نخستین واکنش ایشان
بتوان به دست آورد.
۳- طبیعتا رهبری نسبت به لفظ «آشتی ملی» واکنش نشان دادند.
چطور میتوان از رهبر یک نظام توقعی غیر از این داشت؟ آیا اساسا صلاح است که
بالاترین مقام حقوقی کشور به صورت علنی بپذیرد کشور ما دچار بحران شکاف داخلی است؟
به نظرم ایشان به خوبی از در افتادن در این تله پرهیز کردند اما با تاکید بر اینکه
ملت ما اصلا با هم قهر نیستند اصل بحث را تایید کردند. پیشنهاد شخصی من این است که
از این پس، به جای ترکیب «آشتی ملی» از «گفتوگوی ملی» استفاده کنیم.
۴- در سخنان اخیر رهبری، تیزترین تیغ انتقاد به جانب گروهی
است که حرکت روز عاشورا و امام حسین را نگه نداشته و اقدام به ضرب و شتم و خشونت
کردهاند. طبیعتا بنده بر سر فاعل خشونت در روز عاشورا با ایشان اختلاف نظر دارم؛
اما بسیار خوشحال هستم که ایشان برای توافق روی «محکومیت» گزینهای را روی میز
گذاشتهاند که هیچ کس در آن شکی ندارد: «توهین کننده به امام حسین» و «خشونت ورز»
قطعا محکوم است و همه جناحها بر سر این موضوع میتوانند توافق کنند.
۵- در نهایت اینکه گفتوگو یک فرآیند یک روزه نیست. یک مسیر
طولانی مدت و گام به گام است. همان طور که ما برای توافق با کشورهای جهان سالها
صبر کردیم و دهها و صدها جلسه برگزار کردیم، برای مسائل داخلی خود نیز باید صبورانه
و با حسن نیت به گفتوگو ادامه دهیم. خوشبختانه، به نظرم سخنان امروز رهبری نه
تنها نقطه پایان مسیر گفتوگو نبود، بلکه ایشان حتی مسیر مورد انتظار برای بحثهای
آینده را هم مشخص کردند. ایشان در جایی از گروهی انتقاد کردند که «انتخابات بهانه است
و اصل نظام هدف ماست». به نظرم انتقاد کاملا به جایی است. اصلاحطلبان خودشان بهتر
از همه میدانند که این ایراد تا به حال چه ضرباتی به این جریان و البته به کلیت
منافع ملی وارد کرده است. اینکه گروهی عملا صندوق رای را یکی از ابزارهای براندازی
قلمداد میکنند. به نظرم رهبری حق دارد که از طرف مقابل طلب شفافسازی در این مورد
داشته باشد.
به باورم برای مشخص شدن یک الگوی عملی، خوشبختانه ما به
مانند همیشه «سیدمحمد خاتمی» را داریم. عملکرد ایشان طی ۶ سال گذشته نمونه خوبی
است که چطور میتوان با حفظ مواضع و انتقادات، از مسیر اصلاحطلبی خارج نشد. از این
نظر، ما شانس بزرگی داریم که کار را بسیار برایمان راحتتر کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر