شهروند سبز - «دیکتاتوریها معمولا شکستناپذیر به نظر میرسند. در این حکومتها سازمانهای جاسوسی، پلیس، نیروهای نظامی، زندانها، بازداشتگاهها و جوخههای اعدام همه و همه توسط عده معدودی از قدرتمندان اداره میشوند. سرمایههای ملی، منابع طبیعی و توان تولید کشور نیز به روشی مستبدانه توسط دیکتاتورها غارت شده و برای حمایت از اهداف آنان مصرف میشود. در مقابل، دموکراتهای مخالف بیش از حد ضعیف، غیرموثر و ناتوان به نظر میرسند. تصور آن شکست ناپذیری در برابر این ضعف، امکان وجود هرگونه نیروی مخالف موثری را از ذهن میزداید. اما این همه داستان نیست.
بر همه دیکتاتوریها میتوان غلبه کرد و در صورتی که نقاط ضعف آنها شناسایی و بر روی آن تمرکز شود، این پیروزی بسیار سریعتر و با هزینهای کمتر حاصل خواهد شد.
ضعفهای دیکتاتوری
از ضعفهای حکومتهای دیکتاتوری میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1- ممکن است همیاری تعداد زیادی از مردم، گروهها و موسساتی که برای عملکرد سیستم ضروری هستند، محدود شده یا قطع شود.
2- ملزومات و نتایج سیاستهای گذشته رژیم گاهی توان پذیرش و اجرای سیاستهای جدید را محدود کرده یا آن را سلب میکند.
3- ممکن است سیستم در عملکرد خود دچار روزمرگی شود و در نتیجه قادر به انطباق سریع با وضعیتهای جدید نباشد.
4- افراد و منابعی که برای انجام وظایف فعلی اختصاص داده شدهاند، احتمالا برای رفع نیازهای جدید آمادگی نخواهند داشت.
5- افراد مادون ممکن است از ترس ایجاد نارضایتی در مافوقهای خود، اطلاعات صحیح و کاملی که دیکتاتورها برای تصمیمگیری به آن احتیاج دارند را در اختیار وی قرار ندهند.
6- ممکن است ایدئولوژیها کهنه شوند و افسانهها و نمادهای سیستم پایداری خود را از دست بدهند.
7- اگر ایدئولوژی قدرتمندی ارائه شده باشد که بر بینش فرد از حقیقت تاثیر بگذارد، پایبندی بیش از حد به آن ممکن است باعث بیتوجهی به شرایط و نیازهای واقعی شود.
8- بروز زوال در کارآیی و تاکید بیش از حد بر بروکراسی و اعمال تنظیمات مرکزی و کنترل مفرط، ممکن است سیاستها و اعمال سیستم را ناکارآمد کند.
9- تضادهای موسسات داخلی و رقابتها یا حتی خصومتهای شخصی میان افراد ممکن است عملکرد دیکتاتوری را مختل کرده، آن را از هم بگسلاند.
10- روشنفکران و دانشجویان ممکن است در برابر شرایط، محدودیتها، دکترینگراییها و سرکوبها بیطاقت شوند.
11- توده مردم ممکن است در طول زمان نسبت به رژیم بیتفاوت، شکاک و حتی دشمن شوند.
12- هر یک از اختلاف منطقهای، طبقاتی، فرهنگی و ملی ممکن است اوج بگیرند.
13- سلسله مراتب قدرت در حکومتهای استبدادی همیشه دارای درجاتی از بیثباتی است. گاهی هم این بیثباتی بسیار زیاد است. افراد نه تنها در درجه بندی خاص خود باقی میمانند که ممکن است به سطوح بالاتر یا پایینتر منتقل شوند یا اصولا حذف شده، کسان دیگری جای آنان را بگیرند.
14- بخشهایی از نیروهای نظامی و پلیس ممکن است برای رسیدن به اهداف خود حتی در تضاد با اراده دیکتاتور ‐ مثلا کودتا ‐ عمل نمایند.
15- اگر دیکتاتوری به تازگی تاسیس شده باشد، برای جایگزین كردن کامل رژیم خود، به زمان احتیاج خواهد داشت.
16- از آنجایی که در حکومتهای دیکتاتوری اکثر تصمیمات توسط عدهای معدود از افراد اخذ میشوند، احتمال بروز اشتباه در قضاوتها، سیاستها و کنشها بسیار بالاست.
17- اگر رژیم برای جلوگیری از بروز مشکلات فوق از مراقبتها و تصمیم گیریها تمرکززدایی نماید، خود به خود کنترلش بر اهرمهای مرکزی قدرت کمتر و کمتر خواهد شد.
حمله به ضعفهای دیکتاتوریها
با علم به این ضعفهای ذاتی، دموکراتهای مخالف باید به منظور ایجاد تغییرات تاثیر گذار در سیستم یا فروپاشاندن کامل آن، به دنبال تضعیف عمدی هرچه بیشتر این «پاشنههای آشیل» باشند.
نتیجه ساده است: با وجود ظاهر قدرتمند، همه دیکتاتوریها ضعفهایی دارند. این ضعفها در طول زمان گرایش به پایین آوردن بازدهی رژیم داشته و آن را در برابر تغییر در وضعیت ها و مقاومت های عمدی ضربه پذیر میسازد. هر چیزی که رژیم تصمیم به اجرای آن میگیرد، الزاما کامل نمیشود. به عنوان نمونه باید بدانیم که حتی گاهی دستورهای مستقیم هیتلر نیز اجرا نمیشد چرا که افرادی که در پایین سلسله مراتب جای داشتند، از اجرای آن سر باز می زدند.
این بدان معنا نیست که دیکتاتوری میتواند بدون تحمل مخاطرات و تلفات نابود شود. هرگونه جریان آزادی خواهانه مخاطرات و رنجهای بالقوهای به همراه دارد و برای عملی شدن نیازمند زمان است. مطمئنا هیچ وسیلهای نمیتواند پیروزی سریع را در تمامی وضعیتها تضمین نماید، اما انواعی از مبارزه که ضعفهای قابل تشخیص دیکتاتوری را هدف قرار میدهند شانس بیشتری برای رسیدن به موفقیت خواهند داشت تا انواعی که تلاش میکنند از موضع قدرت دیکتاتور با وی بجنگند. اکنون سوال این است که این مبارزه چگونه باید هدایت شود؟»
فکر می کنم این جملات نیازی به توضیح من ندارند. شناخت صحیح نقاط ضعف راه ما را به سوی پیروزی کوتاه تر و هزینههایمان را کمتر میکند. به جای نوشتن مقالهها و یادآوری هر روزه جنایتها و در واقع نقاط قدرت حکومت چرا اقدام به شناسایی ضعفها نمیکنیم؟
پینوشت:
مجموعه یادداشت «چه باید کرد»؟ را «شهروند سبز» بر پایه آموزههای کتاب «از دیکتاتوری تا دموکراسی» تهیه کرده است. شما نیز میتوانید علاوه بر ارسال یادداشتهای پراکنده، ستون ثابت خود را در «مجمع دیوانگان» تعریف و راهاندازی کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر