۱۱/۰۸/۱۳۹۳

حق «گند زدن»!




«تام داشل» در پرداخت حساب‌های مالیاتی اشتباه کرد. اشتباه‌اش در سطحی نبود که محکومیت قضایی به دنبال داشته باشد اما به هر حال خالی از ایراد هم نبود. این خبر درست زمانی منتشر شد که «باراک اوباما» داشل را به عنوان نامزد احراز وزارت بهداشت انتخاب کرده بود. آقای رییس جمهور بلافاصله پس از انتشار خبر ضمن پس گرفتن پیشنهاد خود به صراحت گفت: «من گند زدم»! (+)

رییس جمهور آمریکا اشتباه خود را پذیرفت، از شهروندان نیز پوزش خواست و البته تا تعبیر بی‌سابقه گند زدن به نوعی خود را مجازات کرد، اما هیچ گاه لبخند از لبانش دور نشد؛ شاید به این دلیل که می‌دانست دنیا به آخر نرسیده است. او قول داد که دیگر این اشتباه را تکرار نکند، پس نه تنها محبوبیت‌اش را از دست نداد، بلکه چهار سال بعد هم بار دیگر در انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز شد و همچنان مورد اعتماد مردم آمریکا قرار گرفت. راز موفقیت اوباما به نظرم ساده بود: «همه می‌دانند رییس جمهور آمریکا ممکن است گند بزند، چرا که همه می‌دانند او هم یک انسان است و انسان‌ها گاه اشتباهات بزرگی مرتکب می‌شوند».

این روزها در ایران، به دنبال صدور یک قرار محکومیت و در نتیجه اثبات یک جرم، موجی از تکذیب و فرار از زیر بار مسوولیتی به راه افتاده است. احمدی‌نژاد مدعی می‌شود که مسوولیتی در قبال فساد معاون‌ اول‌اش ندارد. رسانه‌های راست افراطی در تلاشی محیرالعقول می‌خواهند اثبات کنند که اساسا رحیمی از اول‌اش «اصلاح طلب» بوده است! نمایندگانی هم که یک زمان گروه گروه نامه تایید و تقدیس برای انتخاب رحیمی می‌نوشتند (و گویا در خفا چک‌های‌اش را دریافت می‌کردند) مهر سکوت بر زده‌اند و البته قطعا باید فراموش کرد که چه کسی نظرش به چه کسی نزدیک بوده و چه کسانی مدعی «بصیرت» بوده‌اند. ولوله‌ای که در میان سیاست‌مداران ایرانی افتاده هم به نظرم دلیل ساده‌ای دارد: «اینجا کسی نمی‌تواند گند بزند»!

در مملکتی که به دست «امام زمان» اداره شود و در حکومتی که مقامات ارشدش «نایب امام زمان» و نیروهای خرده پای‌اش «سربازان گمنام امام زمان» هستند، طبیعتا امکان بروز خطا وجود ندارد. آن‌ها که «چشم بصیرت» دارند چطور می‌توانند اشتباه کنند؟ سیاست را که از بازی انسان‌ها و نیروهای زمینی جدا کنیم و به عرش ببریم و یک سر ارتباط‌اش را به سیم‌های آسمانی وصل کنیم، توانایی «گند زدن» را پیشاپیش از همه سلب کرده‌ایم. از آن به بعد همه یا «قدیس» هستند و یا «خائن».


تا زمانی که دادگاه حکم دیگری صادر نکرده، تنها «مجرم» اثبات شده فقط محمدرضا رحیمی است. باقی فعلا فقط «اشتباه» کرده‌اند. من فکر می‌کنم زمان خوبی است که یاد بگیریم در سیاست می‌شود «اشتباه» کرد و به یاد بیاوریم که اگر سیاست‌مداران دست از سر آسمان‌ها بردارند و مشکلات خود را صادقانه با مردم در میان بگذارند آن وقت حق «گند زدن» اینجا هم به رسمیت شناخته خواهد شد.

پی‌نوشت:

یک جنبه دیگری از «حق گند زدن» که به نظرم مهم است و فارغ از جنجال اخیر باید مورد توجه قرار گیرد این است که فقط سیاست‌مدارانی که ادعاهای فراطبیعی دارند این حق را مخدوش نمی‌کنند. گاهی ما نیز به عنوان شهروندان عادی، فضای سیاست را چنان صفر و یک می‌کنیم که دقیقا همین حق را از سیاست‌مداران‌مان می‌گیریم. این برخورد به ویژه در نقد عملکردهای تاریخی سیاست‌مداران یا جریان‌های سیاسی آشکار است. برای مثال، با مشخص شدن یک اشتباه در فلان مقطع تاریخی، ما پرونده یک جریان را با برچسب «خیانت» برای همیشه می‌بندیم و تا سال‌ها بعد نیز همچنان با ارجاع به همان اشتباه تاریخی راه بر بازگشت آن‌ها می‌بندیم. اثرات مخرب این برخورد نیز دست‌کمی از ادعاهای فراطبیعی سیاست‌‌مداران ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر