عطاءالله مهاجرانی معتقد است «افرادی با انقلاب مخالف بودند ... عیبی هم ندارد، مخالفت کردند، اما این مجموعه نمی توانند مدعی جنبش سبز باشند». (از اینجا ببینید)
برای من جالب است که از آقای مهاجرانی بپرسم پس چه کسانی می توانند مدعی جنبش سبز باشند؟ فقط آنان که انقلابی بودند؟ آیا اگر انقلاب و انقلابی گری پیشینه مثبتی محسوب می شود، برای این پیشینه مثبت باید تاریخ مصرف گذاشت؟ یعنی 30 سال پیش هرکس طالب انقلاب بود کار خوبی می کرد، اما اگر امروز کسی هوس انقلاب به سرش بزند کار بدی می کند؟ چطور آقای مهاجرانی اعتقاد دارند انقلاب علیه استبداد پهلوی کار خوبی بود، اما این کار خوب نباید علیه استبداد فعلی تکرار شود؟ یا شاید اصلا آقای مهاجرای ذات جنبش سبز را انقلابی تصور می کنند؟ این یکی را بعید می دانم، چرا که در این صورت ایشان باید از حامیان براندازی جمهوری اسلامی باشند.
من برخلاف آقای مهاجرانی اصولا با انقلاب مخالف هستم. به سن و سالم قد نمی دهد، اما اگر سی سال زودتر به دنیا می آمدم دلم می خواست که با انقلاب 57 هم مخالفت کنم. یعنی دلم می خواست جامعه ایرانی 30 سال زودتر به چنین بلوغی برسد که با انقلاب و خشونت می تواند یک شبه ساختاری را نابود کند، اما نمی تواند یک شبه مدینه فاضله ای جایگزینش کند. من امروز مدعی جنبش سبز هستم چرا که ذات آن را انقلابی نمی دانم. گمان می کنم اینجا کسی نمی خواهد یک شبه همه چیز را تغییر دهد. گمان می کنم اینجا قرار است گام به گام به پیش برویم و بنای آرمانی فردای خود را خشت به خشت بنا کنیم. من اصلا از انقلاب می ترسم. انقلاب برایم بوی خون می دهد. یاد حمام خون می افتم. یاد چوبه های دار. فرقی نمی کند در اواخر دهه پنجاه باشد یا اواخر دهه هشتاد. من با انقلاب مخالف بوده و هستم، پس خود را سبز می دانم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر