tag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post8151865811265423785..comments2024-03-04T21:20:46.420+03:30Comments on مجمع دیوانگان: اینجا انسان بی معنی استArmanParianhttp://www.blogger.com/profile/12730193294137736950noreply@blogger.comBlogger3125tag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-21973335750800165322010-01-13T13:39:31.760+03:302010-01-13T13:39:31.760+03:30ترسا جان
من هم دقیقا به همین مسئله اشاره کردم؛ وقت...ترسا جان<br />من هم دقیقا به همین مسئله اشاره کردم؛ وقتی از «اینجا» نام می برم دقیقا منظورم جایی است که انسان ها کشته می شوند به دلیل مقاصد سیاسی؛ بعد هم دیگران ناچارند وارد این بازی کثیف شوند و آنها هم سیاست ورزی کنند و به جای پرداختن به اصل مسئله مرگ یک انسان، به محتویات و اعتقادات آن می پردازند.<br />من هم در همین سرزمین زندگی می کنم و به مانند شما شرایط و بمباران های تبلیغاتی را می بینم (اشاره پی نوشت هم به همین مسئله است) اتفاقا به همین دلیل هم این متن کوتاه را نوشتم تا بار دیگر به یاد بیاوریم: «اینجا انسان ارزش ندارد».ArmanParianhttps://www.blogger.com/profile/12730193294137736950noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-37006454674390132052010-01-13T11:54:15.865+03:302010-01-13T11:54:15.865+03:30من موافق نیستم. این که درد از دست رفتن یک انسان شا...من موافق نیستم. این که درد از دست رفتن یک انسان شایسته همزمان باشه با استنتاج های سیاسی عیب نیست. بالاخره یک ترور اتفاق افتاده. ترکیدن بمب از راه دور تو این مملکت حتی اگر خسارتی هم به بار نیاره ،به خودی خود، یه موضوع مهم سیاسیه. ما در زمانه ای زندگی می کنیم که صدای انفجار پیام داره؛ یکی داره یکی دیگه رو تهدید میکنه. دونستن پیشینه ی سیاسی و گرایش های چنین مقتولی در حقیقت رمزگشایی از اون پیامه. مطمئن باش اگر آدم های پلید هم ترور شده بودند چیزهایی برای ناراحتی وجود داشت چه برسه به استاد تمام فیزیک دانشگاه تهران که خیلی ها دارن ذکر خیرش رو میگن. رمزگشایی از اون پیام شوم مرده خواستن کسی نیستترساhttp://tarsaaa.wordpress.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9177937031557364513.post-47938502067631703842010-01-12T15:42:08.614+03:302010-01-12T15:42:08.614+03:30پي نوشتت را بايد سر ِ دست گرفت ... وقت وداع با او ...پي نوشتت را بايد سر ِ دست گرفت ... وقت وداع با او كه « خريدني نبود » و ... رفت و ... « انسان ماند » !<br /><br />.<br />.<br /><br />دستم به نوشتن نميرود ... جز به مدام ِ اين روزهاي ذهن زخمي ام :<br /><br />" عجب صبري ... عجب صبري ... عجـــــــب صبري خدا دارد " !!!<br /><br />...Anonymousnoreply@blogger.com